سه شنبه ۲۹ اسفند ۰۲

مشاوره خانواده

مشاوره خانواده

شش نکته برای تربیت کودک خوش بین

۱,۱۲۲ بازديد

آیا می دانید چگونه یک کودک خوش بین تربیت کنیم؟ مهم تر از همه، کودکانی که نیمه پرلیوان را می بینند بهتر می توانند در برابر چالش های زندگی مقابله کنند و شادتر باشند. در ادامه شش نکتهوجود دارد که به شما کمک می کندبا دیدگاهی آفتابی به زندگی بنگرید.

دلایل زیادی در ترغیب خوش بینی در کودکان ما وجود دارد از جمله آنها می توان به اثرات بادوام مثبت بر بهزیستی روانی و جسمی آنها اشاره کرد (آیا می دانستید که خوش بین ها به احتمال زیاد بیش از صد سال عمر می کنند؟) اما چطور به سوی پرورش کودک خوش بین برویم؟ شش نکته زیر برای تازه واردها پیاده کنید و نظاره گر اثرات مثبت آن در بقیه اعضای خانواده خود باشید.

کمتر شکایت کنید

افسانه اغلب داد و بیداد می کند طوری که با فریاد پسران 2 و 4 ساله اش را از زیر باران با مراقب کودک سوار ماشین می کند و می برد. او ممکن است بگوید”ما هرگز نمی خواستیم به آنجا برویم” یا”ما همیشه دیر میاییم.

 

“گرچه تمرکز بر افکار و احساسات مثبت نوعی بدبینی کلاسیک است. هر چه بیشتر برای مسائل مالی آه و ناله کنید یا روز کاری را سخت تر کنید بیشتر احتمال دارد فرزندان شما نیز همان ها را یاد بگیرند. در واقع، درمورد چیز هایی صحبت کنید که موفق بوده اند (من امروز در محل کارم یک پروژه بزرگ را تمام کردم) یا”من امروز در اداره پست به بهترین شکل برخورد کردم”. مهناز بعد ازشام با دوقلوهای نُه ساله اش “گل ها و تیغه ها”بازی می کند؛ که در آن هر یک از اعضای خانواده می توانند به بهترین و بدترین شکل ممکن حوادث اتفاق افتاده برای خود در طی روز را بازگو کنند. به جای گله کردن از ناراحتی هاباید هدف تمرکز بر مثبت ها باشد. رسیدن به فینال بازی بخش دلخواه مهناز است. او می گوید”همه ما در کاشتن یک نهال امید برای فردا سهیم هستیم”

انتظارات بالا داشته باشید

زیبا حتی قبل از شروع پیش دبستانی پسرهایش برای یادآوری به آنها فهرستی از کارهایی برای انجام دادن از قبیلزمان خواب، لباس پوشیدن، مسواک زدن و مرتب کردن اتاق را در بالای کلید برق اتاق آنها چسباند. مادری می گوید به آنها اجازه پایین آمدن برای خوردن صبحانه را نمی دهم تا وقتی که همه کارها را انجام دهند. در حالی که بیکر اساساً برای کاهش بارکاری خودش از قبل برنامه ریزی می کرد خیلی زود متوجه شد که پسرانشاز این برنامه روتین نیز سود می برند. او می گوید آنها هیجان زده همه پله ها را پایین آمدند و گفتند مادر تختخواب خود را خیلی خوب مرتب کردیم. بیا ببین. آنها “احساس غرور زیادی داشتند”.

کودکان نگرش”خواستن توانستن است” خوش بینانه ای ایجاد نمی کنند تا زمانی که آنها فرصتی برای اثبات ارزش خود بداشته باشند. دکترتامر چانسکی روانشناس کودک و نویسنده کتاب کودک گوید واگذار کردن کارهای نیمه تمام به کودکان برای کامل کردن موحب ایجاد احساس شایستگی در آنها می شود. این کارها باید متناسب با سن کودک باشند از آنجایی که سرآغاز موفقیت در کودکان می شود. کودک دوساله می تواند اسباب بازی ها را جمع کند؛ کودک سه ساله لباس های کثیف را درون سبد بیندازد، کودک چهار ساله بشقاب ها را با خود تا ظرفشویی حمل کند، کودک پنج ساله سطل زباله را خالی کند و کودک شش ساله توانایی مرتب کردن لباس های شسته شده را دارد.

ریسک پذیری معقول را ترغیب کنید

برای همه ما سخت است که از فرزندان خود در برابر آسیب هامحافظت کنیم. سقوط میله های میمون ها جلوی دوستان یا پیوستن به لیگ هاکی روی یخ آن هم وقتی که شما اسکیت سواری بلد نیستید موجب احساس شرمندگی می شود پس کاملاً طبیعی است که بخواهیم از فرزندان خود در این گونه موقعیت ها حمایت کنیم. اما او را از انجام این کارها بر حذر دارید زیرا ممکن است به اندازه دیگر کودکان ماهر نباشد لذا اعتماد به نفس او از بین می رود و کم کم بدبینی در او نمایان می شود.دکتر میشل تامپسون مشاور و نویسنده به والدین تأکید می کند؛ شما به راحتی با تسلط و کنترل گریمسبببی اعتمادی کودک می شوید. به کودک پیش دبستانی خود اجازه دهید تا به تنهایی در حیاط پشتی بازی کند یا بدون همراهی شما مانند یک اسکورت به گردش میدانی درسی برود. با گذشت زمان کارهای پرخطر بزرگتری مانند صخره نوردی جشنواره ای یارفتن به اردوهای تابستانی دور از خانهرا متقبل می شوند. دکتر تامسون می گوید شما که نمی خواهید کودک خود را از امتحان کردن حوادث جدید بترسانید. شما دوست دارید او به خانه برگردد و بگوید “مامان، از پسش براومدم!”

منبع :شش نکته برای تربیت کودک خوش بین-تربیت کودک

نقش تبلیغات در خانواده های ایرانی2

۱,۱۶۴ بازديد

برنامه‌های مهاجر

هر روز صبح برای نوگلان باغ امید برنامه‌ای با عنوان شکوفه‌ها پخش می‌شود. بخش اعظم برنامه با پخش تصویر تعدادی بچه روی صندلی‌های کنار هم در محیطی کوچک می‌گذرد. مجری برنامه یا همان خاله مجری از بچه‌ها نام‌هایشان را می‌پرسد (که البته تا اینجا فرق چندانی با خاله نرگس ندارد) و بعد از آن بینندگان را به دیدن «یه برنامه» دعوت می‌کند. این «یه برنامه» اصولا تصاویری است از هنرنمایی‌های گروه اجتماعی برنامه در مکان‌های مختلف. مثلا در مهدکودکی، مدرسه‌ای جایی. چون در تمام طول پخش برنامه، بالای تصویر شماره تلفن‌هایی حک شده که شما می‌توانید از طریق تماس با یکی از آنها، گروه شکوفه‌ها را در مجالس خود ببینید.

 

مسابقه

یکی از مسابقاتی که خاله انجام می‌دهد: «بچه‌ها کی می‌تونه پنج بار بگه دایی چاقه، چایی داغه» و ما شاهد تلاش همه بچه‌ها هستیم و این چیزی بین پنج تا ۱۰ دقیقه زمان می‌برد.

 

گریم

اگر از پارکی یا شهربازی‌ای عبور کرده باشید، حتما هنرمندی را دیده‌اید که صورت بچه‌ها را نقاشی کرده و آنها را تبدیل به روباه، خرس، سگ، گرگ، چلپاسه و… می‌کند. حالا شما در این برنامه می‌توانید تمام روند تبدیل‌شدن یک خردسال به یک سگ را تماشا کنید.

جالب توجه‌ترین نکته حین پخش برنامه، تبلیغاتی است که به صورت زیرنویس به نمایش درمی‌آید. می‌توانید حدس بزنید اکثرشان در مورد چیست. دستگاه‌های تقویت جنسی! که اصرار زیادی دارند به هولوگرامشان توجه شود. از اینها که بگذریم، شما کودکی را تصور کنید که در خانه نشسته و مشغول تماشای خاله و شیرین‌کاری‌هایش است و در عین حال از مادرش می‌پرسد: «مامان لارجر باکس چیه؟ منم می‌خوام!»

 

مسابقه تلفنی

این برنامه بی‌نظیر است. این را جدی می‌گویم. به نظرم صدا و سیمای خودمان چنین چیزی کم دارد. مطمئنم جذابیتش خیلی خیلی بیشتر از «فاصله‌ها» و اینهاست.

شرح ماجرا:

مجری پرانرژی(!) برنامه، که اکثر مواقع جوانی است با تیپ و قیافه‌ای منحصربه‌فرد به نام مثلا: «آقا مهدی»، از شما می‌خواهد با شماره‌های برنامه تماس بگیرید و رمز مسابقه را حدس بزنید. البته گاهی هم به جای استاد – آقامهدی – از چند خانم جوان استفاده می‌شود.

شرح مسابقه:

اگر در این مسابقه شرکت می‌کنید، باید یک کلمه را که پاسخ مسابقه است، پیدا کنید. در طول تاریخ این مسابقه، فکر نمی‌کنم تا حالا پیش آمده باشید که کسی برنده شود. چرا؟ خط بعدی را بخوانید.

 

یک قسمت از مسابقه:

گوشه تصویر نوشته شده – – – ش.

یعنی رمز مسابقه، کلمه‌ای چهار حرفی است که پایانش «ش» دارد. حالا این کلمه حول و حوش چه مضمونی است؟ هیچ کس نمی‌داند! شما باید زنگ بزنید به آقامهدی و هر کلمه چهارحرفی را که پایانش «ش» دارد و به نظرتان می‌رسد، به عنوان پاسخ بیان کنید؛ شاید جواب مسابقه باشد!

علت جذابیت:

تمام جذابیت مسابقه مربوط به این رقابت هوشمندانه نیست. ماجرای اصلی در فاصله بین تماس‌های شرکت‌کنندگان صورت می‌گیرد. جایی که یک موزیک (گاهی آدم فکر می‌کند دارد به خود کلمه «موزیک» توهین می‌کند!) پخش می‌شود و مجری برنامه در حال انجام حرکات موزون، روی آن لب هم می‌زند. یک بار ببینید عاشقش می‌شوید. شرط می‌بندم.

آموزش میکاپ

در این برنامه مجری که خودش یک آرایشگر و میکاپ آرتیست است یا حداقل بهش می‌خورد این کاره باشد(!)، روی سر و صورت یک دختربچه، فنونش را اجرا کند. آخر سر با یک کوچولو روبه‌رو هستیم که ریخت و قیافه‌اش شبیه کوچولوها نیست. باز هم می‌توانید تصور کنید که «دختربچه کوچولوی توی خونه» پس از تماشای برنامه از مادرش می‌خواهد: «مامان منم می‌خوام این شکلی شم.»

در طول برنامه، شماره تلفن آرایشگر و سالن زیبایی‌اش را می‌بینید و گاهی تصویر برخی عروس خانم‌هایی که ایشان رویشان فعالیت داشته، پخش می‌شود. پیشنهاد ما این است که اگر بیماری قلبی دارید، به این تصاویر نگاه نکنید، چون دیدن عروس‌هایی که شبیه شخصیت‌های «آواتار» شده‌اند، احتمال دارد ناراحتتان کند.

برنامه‌های طنز

– فردی با عنوان استاد «ط» روبه‌روی شما نشسته و با میمیک عجیب و غریبش برایتان لطیفه تعریف می‌کند. یکی از لطیفه‌های استاد: «آقا! کچله می‌ره تو آرایشگاه. همه نگاهش می‌کنن. می‌گه ببخشید.»

منبع :نقش تبلیغات در خانواده های ایرانی- مشاوره جنسی

مرکز مشاوره تلفنی

۱,۱۵۷ بازديد

مشاوره شاید شما جزء آن دسته از افرادی باشید که زمان کمی را برای رسیدگی به امور خانه و خانواده داشته و به قدری درگیر هستید که مشکلات زندگی را ندیده و یا راه حلی برای آن ندارید. بنابراین ما به شما مرکز مشاوره تلفنی را پیشنهاد می کنیم. به منظور ذخیره زمان و استفاده بهینه از آن و همچنین با هدف کمک به خانواده های ایرانی، مرکز مشاوره و مرکز مشاوره خانواده با راه اندازی مرکز مشاوره تلفنی و مشاور تلفنی خانواده و مشاور تلفنی ازدواج، سعی در کمک به شما توسط مشاوره تلفنی و مشاور تلفنی را دارد تا با سهولت هرچه بیشتر اقدام به برقراری ارتباط با مشاوران ما و مشاور تلفنی کرده و از رهنمود های آنان بهره ببرید.

 

دوست پسرم قبلا مواد می کشیده. ایا دوباره میره سمت این چیزا؟

سلام من یه دختر ۲۶ ساله ام ، با دوست پسرم چند ساله که باهمیم ، اما خوب شرایط ازدواج نداریم ، یه مدت بعد از اشناییمون بهم گفت که من قبلا مواد مصرف کردم ، گفت که تریاک ، شیشه ، گل کشیدم قبلا، و گفت که شیشه چند بار ، گل چند ماه ، تریاک هم چند کشیدم…

و گفت که به جایی نرسیده بودم که لزوما نیاز داشته باشه بدنم ، تفننی اینکار میکردم تا اینکه یکی دیدم که همه زندگیش به خاطر مواد از دست داده بود تصمیم گرفتم دیگه نکشم و دیگه هیچوقت نکشیدم !

اما سوال من اینجاست کسی که قبلا این مواد کشیدهممکنه که دوباره بره سمتش ??
یه چیز دیگه اینکه قسمت پایینی دندوناش زرده ، چند بارم جرم گیری کرده فرقی نکرده ، میگه واسه موادی بوده که قبلا کشیدم ??

مصرف مواد چندماهه دندون به این اندازه میتونه زرد کنه ??,یا اینکه به من دروغ میگه و مدت زیادی مصرف میکرده ??
من شنیدم مصرف شیشه یا گل حتی یکبارشم ممکنه روی مغز تاثیر بذاره ، حتی یه سری از دوستام نظرشون اینه که رابطم تموم کنم چون استدلالشون اینه که کسی که قبلا مواد کشیده بازم اینکار میکنه .

من خیلی راجع به این مسئله نگرانم ، میشه هم راهنماییم کنید و هم اینکه یکم بهم اطلاعات بدید .

پاسخ

تمام تصورات شما کاملا درسته و ممکنه ایشون به شما در مصرف مواد دروغ گفته باشه
بهتره کمی از این روابط عاشق و معشوقی بی نتیجه دور بشید و بهتر ایشون رو در نظر بگیرید
چون معمولا کسی که چندین نوع مواد رو برای مدت طولانی مصرف کرده میتونه دوباره به روال سابق خودش برگرده

دوست گرامی خب حدس درستی زدید در مورد دندان ها باید فرد مصرف طولانی مدت داشته باشند تا چنین تغییری ایجاد شود .

ضمن اینکه وقتی فردی انواع مواد مخدر را به صورت تفننی استفاده می کند که همه معتادان اینچنین شرایطی داشتند و اصلا فکر نمی کردند روزی معتاد شوند .

خب طبیعی است که بعدا در شرایط استرس و در معرض اسیب و مشکلات زندگی که قرار بگیرند به این سمت بروند چون این افراد فرقی که با دیگران و یا بهتر بگویم با افراد سالم دارند این است که یک قدرت نه گفتن ندارند و دو مهارت حل مساله درستی را ندارند و فکر می کنند با پناه بردن به مواد می توانند برای لحظاتی از مشکلات دور باشند و غافل از اینکه هر بار باید دوز بیشتری برای تجربه سطح لذت ثابت را تجربه کنند .

بهتره با ایشون ادامه ندهید .حالت منطقی این است مگر اینکه با مراجعه این فرد به پزشک و گرفتن ازمایش از پاک بودن مطلع شوید حداقل پاک بودن چند ساله گرچه تضمین قطعی نیست ولی خب نشان می دهد فرد در حال مبارزه است و بدنش در حال مقاومت است .

ولی تنوع مواد مصرفی بالاست ضمن اینکه طول مدت استفاده هم اهمیت دارد که شما مطلع نیستید به هر حال بهتره ایندتون رو به چنین فردی نسپارید وقتی خودتون می تونید مشکلات رو در اینده پیش بینی کنید .

بحث تغییرات مغزی هم کاملا درست است شیشه باعث ایجاد تغییر در ساختارهای مغزی می شود و به مرور فرد را ناتوان می کند .در نهایت امیدوارم تصمیم درستی بیگرید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

بیشتر اوقات روی رفتارم کنترل درستی حدارم

سلا خسته نباشید من یه زن متاهل۲۸ساله هستم.

که خداروشکر با همسرم مشکلی ندارم من مشکل رفتار خودم هست که بیشتر اوقات روی رفتارم کنترل درستی حدارم درمقابل سوهخیدهای هپسرم زود ناراحت میشم درمقابل انتقادهایی وکه به من نشون.

میده زود نازاحت میشم حساس و زودرنج هستم ودرمقابل خیلی از رفتار ها خیلی زود عکس العمل نشون.میدم ..و تا جواب ندم راحت نمیشم …

اصلا زن آرومی.نیستم که زود فو کش کنم متاسفانه کینه ای هستم و رفتار های چسال های قبل رو هم به یادم.میمونه و بعضی وقتا ها با خودم تداعی میکنم و اعصابم.

بیشتر خوزد میشه….همسرم کارش زیاده و وقت أنچنان ناز کشیدن و محبت زیاد رو نداره و من خیلی ازش توقع دارم …خیلی دوست دارم زن آروم و متینی باشم ولی خودم به تنهایی نمیتونم کل کل کردن من و همسرم بیش از حده و من نمیتونم.خودمو کنترل کنم.

اون شوخی شوخی حرفاشو میزنه و به من فسار میاد وقتی هم.ناراحت مبگیشم.بهم.میگه تو جنبه شوخی نداری حالا نمیدونم.من نفکراتم بده یا اون واقعا حرفاشو میزنه لطفا کمکم.کنین که ظرفیتم رو بالا ببرم چون.اد کم.

ظرفیتی هستم و فک میکنم حرف زدن بامن یعنی توهین و شوخی های بیجا

زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر

زودرنجی شدید و حسایات های رفتاری بالا منجر به کمبود اعتماد به نفس و به نوعی خود آزاری احساسی می شود.

کودکان و حتی بزرگترهایی که از این مشکل رنج می برند خیلی راحت نمی شود با آنها صحبت کرد؛ چون یا در همان لحظه اول از حرف ها و نحوه گفتارتان ناراحت می شود یا پس از ساعت ها فکر کردن به تک تک کلمات و جملات مکالمه کوتاهی که فقط چند دقیقه ادامه داشته است. زودرنجی شدید

کسانی که اینقدر حساسیت دارند و زود ناراحت می شوند، معمولا تمام حرف ها و رفتارهای دیگران را هم به خود نسبت می دهند و با نگرشی منفی درباره مسائل صحبت می کنند.

برای همین، معمولا ترجیح می دهند در جمع حضور پیدا نکنند و تنهایی را بیشتر می پسندند.

غافل از این که تنها ماندن و گوشه گیری، حساسیت شان را تشدید و احساسات منفی شان را بیشتر می کند.

روان شناسان و متخصصان به این افراد توصیه می کنندبا نگاهی مثبت خود را در موقعیت های جدید قرار دهند و از واقعیت فرار نکنند.

می گویند کسانی که کودکی خیلی مورد توجه پدر و مادرشان بوده اند، در بزرگسالی ممکن است اینقدر حساس و زودرنج شوند.

بعضی ها هم درست برعکس فکر می کنند و باور دارند کمبود محبت و بی توجهی پدر و مادر باعث حساسیت و زودرنجی بچه ها می شود.

علاوه بر اینها، تعداد فرزندان در خانواده، ترتیب و اختلاف سنی آنها، نحوه برخورد و تربیت والدین، محیط اجتماعی که کودک در آن قرار می گیرد و رشد می کند و ده ها عامل دیگر می تواند در ایجاد این حساسیت موثر باشد.

اما باید بدانید که حساسیت زیاد و بیش از حد نسبت به موضوعات و مسائل مختلف از ویژگی هایی است که در اختلال های شخصیت مختلف و طی بیماری های روحی مشاهده خواهد شد، اما ممکن است با نداشتن این اختلالات و بیماری ها هم فردی از حساسیت رنج ببرد و بسیار زود رنج باشد.

از طرفی باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که حساسیت بیش از حد بخصوص در افراد وسواسی بیشتر از دیگران به چشم می آید و معمولا در افراد وسواسی شاهد حساسیت بیش از حد، نسبت به مسائل مختلف زندگی هستیم.

این افراد معمولا با نگاهی وسواسی به موضوعات مختلف زندگی نگاه کرده و آنها را براساس نظرات خودشان ارزیابی می کنند.

بر همین اساس هم می گویند حساسیت بیش از حد یکی از نشانه های وسواس است و وسواس فکری یا رفتاری می تواند به این شکل خود را نشان دهد.

در کنار این افراد، خیلی ها هم هستند که مشکل شان به هیچ یک از این موارد ارتباط ندارد، اما حساسند و از این خصوصیت رنج می برند که به گفته این متخصص، شیوه تربیتی پدر و مادر، ترتیب و تعداد فرزندان، توجه بیش از حد خانواده یا کم توجهی و نادیده گرفتن کودک در محیط خانه از عواملی است که می تواند چنین احساسی را در وجود افراد ایجاد کند.

افرادی که اعتماد به نفس خوبی دارند، معمولا زندگی بهتری را هم تجربه می کنند و در زندگی شرایط مناسب تری خواهند داشت. این شرایط تا جایی پیش می رود که به گفته دکتر ناظمی کمبود اعتماد به نفس حتی می تواند موجب ایجاد حساسیت و زود رنجی هم بشود.

پایین بودن میزان اعتماد به نفس، یکی از مهم ترین دلایلی است که می تواند فرد را حساس و زود رنج کند. نباید فراموش کنیم حساسیت بیش از حد افراد، به اعتماد به نفس آنها بستگی دارد.

به این معنی که این افراد چون نسبت به نوع زندگی و شرایطی که دارند، حساس هستند و خودشان را پایین تر از دیگران می دانند، نمی توانند حرف ها و نظرات دیگران را تحمل کنند و چنین رفتارهایی را از خود نشان می دهند.

دوست ندارد این طور باشد، اما کاری هم از دستش برنمی آید. حساس است و خیلی زود از حرف های دیگران ناراحت می شود.

تصمیم می گیرد رفت و آمدهایش را کم کند، روابط اجتماعی اش را حذف می کند و در خانه می ماند تا نه از حرفی ناراحت شود و نه کسی را ناراحت کند.

غافل از این که این کناره گیری کردن فقط شرایطش را بدتر می کند و موجب تشدید حساسیت هایش می شود.

البته خیلی وقت ها هم دست به کار می شود و سعی می کند رفتارهای اشتباهش را تغییر دهد ولی چون این کار برایش سخت است، در همان ابتدای کار، پشیمان می شود و دوباره به همان روال قبل برمی گردد؛ یعنی حساسیت و ناراحت شدن، بعد تنهایی و فرار از موقعیت برای کم شدن این همه ناراحتی و پس از آن هم تشدید مشکل و بدتر شدن شرایط.

آن طور که این روان شناس توصیه می کند این افراد در اولین قدم باید اعتماد به نفس شان را تقویت کنند و هر کاری از دست شان برمی آید ـ مانند خود گویی های مثبت ـ برای تقویت اعتماد به نفس انجام دهند.

همچنین خوب است برای تقویت اعتماد به نفس، به خود آگاهی رسیده و شناخت دقیقی از نقاط ضعف و قوت شان پیدا کنند.

کسانی که حساس هستند، معمولا خیلی دوست ندارند در جمع حاضر شوند و ترجیح می دهند تنها بمانند.

گروهی از این افراد هم هستند که همیشه از دیگران ناراحتند و برای همین هنگامی که در جمع هستند، احساس خیلی بدی را تجربه خواهند کرد.

در نتیجه طبیعی است این افراد کم کم از جمع دور شوند و تنهایی را ترجیح دهند، اما وقتی آنها از دیگران فاصله می گیرند، طرز فکر و نگرش منفی که نسبت به جمع و دیگران دارند نیز تقویت می شود و در نتیجه نمی توانند با شرایط و موقعیت های جدید هماهنگ شوند.

بنابراین گاهی افراد حساس تصمیم می گیرند به جای حل مساله و ایجاد توانایی برای برطرف کردن این مشکل، از جمع فرار کنند و همین دوری از گروه باعث تشدید مشکلات شان می شود.

اولین و یکی از بهترین کارهایی که می توان برای این گروه از افراد انجام داد، مواجه شدن با موقعیت است. به این معنی که قرار نیست زمانی که احساس می کنید از قرار گرفتن در جمع ناراحت می شوید یا از حرف ها و نظرات دیگران احساس خوبی ندارید، رفت و آمدهایتان را قطع کنید.

بلکه توصیه می شود روابط اجتماعی بیشتری داشته باشید، اما قبل از این مرحله، خودتان را بهتر بشناسید و اعتماد به نفس تان را تقویت کنید و پس از آن مهارت های ارتباطی را بیاموزید و بدانید در هر رابطه ای چطور باید برخورد کرد.

وی ادامه می دهد:افرادی که حساسیت بیش از حد دارند، معمولا از کمبود قدرت ابراز وجود هم رنج می برند و نمی توانند حرف ها و نظرات شان را بدرستی مطرح کنند.

برای همین هم احساسات منفی شان بیشتر می شود و همین می تواند شرایط آنها را بدتر کند. همچنین به این موضوع هم توجه داشته باشید که تمام رفتارها و حرف های دیگران را به خودتان نسبت ندهید و بدانید خیلی از حرف ها و رفتارها به شما ارتباطی پیدا نمی کند.

کسانی که با فردی حساس و زودرنج زندگی می کنند، معمولا نمی دانند چطور باید با او برخورد کرد؛ اگر خیلی سخت بگیرند، او را ناراحت کرده اند و اگر خیلی کاری به کارش نداشته باشند، این خصوصیت اخلاقی را تشدید کرده اند. پس چه کاری بهترین است و برای کمک به این افراد چه کار باید کرد؟

لحن و نوع کلام و همین طور زبان بدن ما باید متناسب با نیازها و شخصیت فرد باشد، اما با همین حرف ها باید به او کمک کنید رفتارش را تغییر دهد و در موقعیت مناسب قرار بگیرد.

اگر می خواهید به فردی که حساس است کمک کنید رفتارش را تغییر دهد، او را در موقعیت قرار دهید و پس از آن کمکش کنید موقعیتی را که در آن قرار گرفته، بخوبی درک کند و پذیرش بیشتری داشته باشد. همچنین باید این فرصت را در اختیار آنها بگذارید تا اعتماد به نفس شان را تقویت کنند و وضع بهتری داشته باشند.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴

نوع رفتار هر فردی متناسب با شخصیتش هست .ه

مسر شما همین که به قول خودتون حتی با شوخی حرفاش رو میزنه خب خودش خیلی موثره .در اینکه فر د تنش کمتری را تجربه می کند .

و اینکه شما خودتون می فرمایید مشکل از شما است خوب مذیر این ه مشکلی وجود دار فرد را در تلاش برای رفع ان اماده می کند ولی در نظر داشته باشید در چهارچوب ارتباطی هر دو نفر می توانند مقصر باشند .

و شاید الگوی رفتاری و چرخه تعاملی نادرست است بهتره حتما مراجعه داسته باشید و بدونید اگر بخواهید هر کدام تغییر کنید زمان دارید و فقط باید صبور باشید تا برخی رفتارها اصلاح شود.

برخی موارد هم خانوادگی است که خب بسته به تربیت کودکی و نحوه تعاملات است که زمان بیشتری برای مرتفع کردن حداقلی می برد امیدوارم مساله رفع شود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

از اول قصد مون ازدواج بود اما من با شرایطی ک پیش اومده نظرم عوض شده

من ۴ سالی هست ک با ی پسری در ارتباطم و از اول هم قصد مون ازدواج بوده اما من با شرایطی ک پیش اومده نظرم عوض شده .هنوز هم ب اون پسر خب حسی دارم
ولی میبینم ک تو بیشتر موقعیت ها نشون میده ک منو نمیفهمه .

و در واقع درکم نمیکنه .ومشکل دیگه هم اینه ک اون اقا بی تفاوت و خونسرد ب نظر میرسه اما ادعا میکنه هنوز هم من رو دوست داره .و هر دو خانواده هم مخالفن من تنها امیدم ب بودن خودش بود ک وقتی یک ماه یک ماه هم خبری ازش نمیشه و وقای هم برگشت بهم گفت ک اشتباه کردم ک برات ارزش قائل شدم .

و عیب خوده من هم اینه ک فوق العاده لجبازم ‌ نمیدونم باید چیکار کنم بااین ک بازم برگشته وادعا میکنه ولم نکرده ..خب من سر این اتفاق ها افسرده شدم و چشمام هم ضعیف شدن ‌.ممنون میشم ک نظرتون رو بعم بگین مرسی

پاسخ

دوست گرامی شما ۴ سال ارتباط دارید و خب مدت کمی نیست .

اینکه شما ازایشون دلیرد شدید فکر می کنید درکتون نمی کنند و ضمن اینکه خانواده ه ا هم مخالفن .خوب اینکه می فرمایید تنها امیدتون به خو ایشون بوده ابتدا باید بدونید در ازدواج داشتن رضایت خانواده مساله بسیار مهمی است که ظاهرا کمتر دقت کرده اید ؟

نوع رفتار ایشونم ظاهرا اون چیزی نیس که شما به عنوان خانم که شرایط عاطفی دارید بپذیرید مخصوصا که می فرمایید وقتی برگشتند گفتند نباید ارزش قائل می شدند و همین حرف به تنهایی خودش باعث دلسردی می شود و اصلا نیازی به گفتن نیست .

در مور مساله لجبازی هم خوب قطعا درتعاملات هر دو نفر مقصر هستند منتهی سهم هر کس نسبتی در این مساله دارد .

اگر شما هنوز ایشون رو برای ازدواج می خواهید و می توانید خانواده را متقاعد کنید بهتره به روانشناس برای مشاوره پیش از ازواج مراجعه کنید و اگر هم اصلا تمایلی ندارید و خوب به این نتیجع رسیدید که وقتی اکنون این همه تفاوت دارید اینده ای هم با هم ندارید بهتره ایشون رو هم بلاتکلیف نگذارید و در نهایت مساله را تمام کنید و بدانی عضقی که فقط قلبی باشد و مصادیق بیرونی نداشته باشد برای خانم ها بسیار با پذیرش سختی روبه رو می شود در هر حال امیدوارم خوشبخت باشید و تصمیم درستی بگیرید

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

یک ساله ازدواج کردم و چند ماهه دچار عمل ناشایست خود ارضایی شدم

سلام من یک ساله ازدواج کردم و متعسفانه چند ماه دچار عمل ناشایست خود انزالی شدم ، شوهرم برام کم نمیزاره ولی من نمیتونم باهاش راحت باشم و خواستمو بهش بگم واز این موضوع خیلی عذاب میکشم میخوام بدونم که چگونه باید این عمل رو ترک کنم؟

پاسخ

اگر منظورتون اینه که دچار خودارضایی شدید باید همه شرایطی که این مساله رو ایجاد کرده دقیقا بررسی شود حالا اعم از دیدن فیلم و ماهواره خودارضایی ها در قبل از ازدواج استرس های محیطی عدم رضایت از همسر در ارتباط جنسی چون صرفا مساله رفع مسائل عاطفی مطرح نیست وطبیعتا زنان در زمینه مسائل جنسی هم تمایلاتی دارند که خوب براورده نشود ممکنه به این رفتار روی بیاورند.

و حتما این رفتار علل محیطی فردی درونی دارند که بهتره حتما به روانشناس حضورا مراجعه کنید تا شرایط را بررسی کند در صورت تداوم عادتی می شود که خوب صدماتی به زندگی و رابطه زناشویی وارد می کند و اساسا افرادی که دارای خودارضایی هستند.

کم کم ار رابطه دخول که برای مردان بسیار اهمیت دارد لذت نمی برند و خوب بعدا دچار مشکلات و اختلافات زناشویی خواهند شد در هر صورت امیدوارم به زودی مساله رفع شود.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۱۹۸۳۲
موفق باشید

مدتی هست که از همسر سابقم جدا شدم و هیچ امید وانگیزه ای ندارم

سلام..من الان خانمی هستم ۳۱سالمه و مدتی هست که از همسر سابقم جدا شدم. مدرک فوق لیسانس دارم. هیچ امید وانگیزه ای ندارم.

اخه کار هم گیرم نیومده.

خانوادم رفتارشون باهام زیاد جالب نیست.

خلاصه تنها هستم.می خوام شروع به یه کاری چیزی کنم ولی اصلا نمی دونم از کجا

زندگی جدید بعد از طلاق

دوست عزیز شما فعلا جدا شدید.
پس به خودتون زمان بدید تا شرایط برای شما آرام بشه.
به حرف دیگران توجه نکنید.
حتما پیاده روی – مسافرت و ورزشو در دستور کارتون قرار بدید.
میتونید رشته تحصیلی یا هنری و یا موسیقی که علاقه دارید شروع کنید.
ولی اصلا اجازه ندید گذشته امروز و آینده شمارو سیاه و کدر کنه

پاسخ

دوست عزیز در این مورد قبلا پاسخگویی شده .
چون مدت کوتاهی جدا شدید باید صبور باشید .
تا اتفاقات و تنشهای رخ داده در زندگیتون در خاطر شما آرام بگیرند.
سن خودتون رو اهرم فشار به خودتون قرار ندید.
میتونید ادامه تحصیل بدید .ورزش کنید.
و یا در هر رشته ای که علاقه داشتید شرکت کنید.
سعی کنید در گروه های جمعی پیاده روی و گردشگری ثبت نام کنید.
چون هم از انزوای شما جلوگیری میکنه و هم میتونید فضای خودتون رو تغییر بدید.

شما درسته که از همسرتون جدا شدید و خب شرایط سخت و قابل درکی دارید ولی انقدر فرد توانمندی بودید که تا مقطع ارشد تحصیل کردید و له هر حال ممکنه به خاطر حساسیتی که خود افراد بعد ار دوره طلاق نسبت به برخوردها و رفتارها دارند برخی رفتارها سو تعبیر شود.

در صورتی که اصلا چنین قصدی در کار نبوده است و مطمئن باشید خانواده شما هم نگران شما هستند حالا برخی برخوردها توسط انها درست مدیریت نمی شود و مشکلاتی را ایجاد کرده است .

در مورد کار متاسفانه در جامعه امروزی افراد زیادی هستند که در زمینه کاری با مشکل مواجه هستند منتهی متناسب با رشته خود می توانید خلاقیت هایی در زمینه کاری داشته باشید و یا حتی خود شما کارافرین باشید ..موسسات مربوط به کارافرینی می توانند کمک خوبی برای شما باشند.

در هر صورت امیدوارم خوشبخت و موفق باشید و با انگیزه بیشتر تلاش کنید برای اینده ای بهتر

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۴۴۰۳۴۴۹۰
موفق باشید

 

منبع : مرکز مشاوره تلفنی- مرکز مشاوره ایران

اشتباه مهلک والدین در تنبیه بدنی کودک!2

۱,۱۱۷ بازديد

متخصصان هشدار می دهند که کودکانی که از سوی والدین تنبیه بدنی می شوند در سنین بالاتر بیشتر در معرض مشکلات سلامت روانی و روحی هستند.

تنبیه بدنی کودکان به منظور اصلاح رفتارهای اشتباه شیوه رایج است.

اما والدین باید آگاه باشند که:

این شیوه ناکارآمد است
تنها استفاده آن بدون داشتن تاثیر مثبت بر روی کودک تاثیرات منفی آن است
همچنین در سال های آینده این روش نادرست در رفتار کودک با دیگران نیز رسوخ می کند

بسیاری از والدین، گاهی مجبور به تنبیه فرزندان می شوند.

آیا این کار موثر واقع می شود؟

پژوهش های خارجی حاکی از این است که خردسالانی که در سنین پایین تنبیه بدنی می شوند از سنین شش سالگی به بعد اخلاق هجومی خود را بروز می دهند.

عملی که در آن در پی تلاش برای تغییر نامناسب رفتار نامناسب کودک هستیم را تنبیه می گویند.

اگر والدین تنبیهی را انجام داده و کودکان ها به جای اینکه بهتر بشود در آن زمینه بدتر شود.

بایستی بدانیم که تنبیه ما اشتباه بوده است و روش های تنبیه را عوض کرد.

پس اگر والدین با کودک خود قهر بوده و یا بخواهند او را تهدید کنند.

دیگر پدر یا مادر او نیستند و هدف آنها تنها این باشد که کودک گریه خود را قطع کرده و یا کار ناپسند را برای مدتی کوتاه کنار بگذارد بایستی گفت این اعمال نه تنها مثمر ثمر واقع نخواهد شد.

بلکه باعث می شود در ادامه نیز فرزند بر روی آن موضوع حساس شده و برای جلب رضایت پدر و مادر هم که شده کارها را انجام دهد.
وقتی کودک را تنبیه می کنیم
وقتی کودک را کتک می زنیم
در مقابل از او می خواهیم که شخص دیگری را تنبیه کنند و یا کتک نزنند

مسلما این رفتار نمی تواند درست باشد.

چرا که او رفتار شما را دیده و الگوبرداری می کند.

الگوی رفتاری اون کسی نیست جز والدین او.

چون که ما در زمان هایی که بر اعصاب و رفتار خود کنترل نداشتیم کودک را تنبیه نموده ایم او یاد می گیرد که زمانی که بر اعصاب خود مسلط نیست دیگری را تنبیه کند.

این ویژگی تا آخر عمر در او باقی خواهد ماند لذا همواره باید تلاش کنیم تا به بهترین نحو ممکن برای تربیت کودک مان قدم برداریم.

مجازات جسمی کودک

آکادمی آمریکایی درمان هایی را برای کودکان و همچنین توصیه هایی به خانواده ها برای استفاده از روش های موثر به جای مجازات جسمی کودک داده است.

از این طریق اجازه می دهد کودک به فکر درباره رفتار او و آن عواقب باشد.
برترین مقالات تربیت کودک و نوجوان

کاترین تیلور، محقق آمریکایی معتقد است که اگر والدین از مجازات فیزیکی و روش های غیر مجاز استفاده کنند، در سنین بالاتر رفتار در کودک تکرار خواهد شد.

قطعا استفاده از مشاوره کودک و نوجوان می تواند راهی بسیار خوب برای کاهش مشکلات خانواده ها در این زمینه باشد لذا از حضور در مرکز مشاوره برای بیان این مشکلات نترسید.

منبع :اشتباه مهلک والدین در تنبیه بدنی کودک!-مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

 

طرز برخورد با کودکان پرخاشگر

۱,۱۱۴ بازديد

طرز برخورد با کودکان پرخاشگر

طرز برخورد با کودکان پرخاشگر به این صورت است کودک با رفتار پرخاش گر خود در واقع قصد دارد

به هدفش برسد. دلیل آن این است که او قبلا مورد اذیت قرار گرفته و خشم خود را نتوانسته نشان دهد

و حالا به وسیله پرخاش گری اضطراب خود را کم می کند.

والدین پرخاشگر

والدینی پرخاشگر توانایی تربیت آرام فرزندان را ندارند ، کودکانی که اختلافات والدین را

می بینند بعضی از خصوصیات آنها را به دست می آورند ، همچنین کودکانی که با آنها جر و بحث می شود

بیشتر پرخاش گر می شوند. با افزایش این پرخاشگری کودک غیر قابل کنترل می شود که مرکز مشاوره

راه حل مناسبی می باشد.

توجه داشته باشید که برای فرزندتان الگوی مناسبی باشید زیرا کودکان از والدین خود سرمشق می گیرند.

اگر والدین کودک خود را تنبیه کنند آنها به زدن روی می آورند. اگر از رفتارهای پرخاشگر کودک خود

استرس دارید ، هرگز او را تنبیه یا کتک نزنید.

منبع :طرز برخورد با کودکان پرخاشگر- کانون مشاوران ایران

 

چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟2

۱,۱۴۱ بازديد

تربیت فرزندی مسئولیت پذیر یکی از مهم ترین آرزو ها و یا اهداف پدران و مادران است.

همه ی والدین آرزو دارند فرزندی مسئولیت پذیر پروش دهند و تصور داشتن کودکی بی مسئولیت که در بزرگسالی به فردی لجباز و ضداجتماع تبدیل می شود، بسیار آزار دهنده است.

برای برخی از والدین تصور داشتن فرزند مسئویت پذیر در حد آرزو باقی می ماند.

به عبارت دیگر دسته ای از والدین چنین تصور می کنند که مسئولیت پذیری امری ذاتی است و با اعمالی مانند دعا و آرزو می گویند “کاش فرزندم مسئولیت پذیر شود!”.

اگر چه این نگرش می تواند به شدت خطرناک باشد اما بسیار رایج است.

در نقطه ی مقابل این نگرش، دسته ای از والدین بر این اعتقادند که مسئولیت پذیری امری نیازمند آموزش و یادگیری است و تلاش می کنند تا با بهره گیری از بهترین اصول، آن را به فرزندشان آموزش دهند.

برای شروع بهتر است به این سوال پاسخ دهید که ” نگرش شما در خصوص آموزش مسئولیت پذیری از کدام یک از دو اصل نام برده شده تبعیت می کند؟”

در صورتی که جزء دسته ی دوم هستید می توانید به مطالعه ی متن ادامه دهید و راهبردهای لازم برای “آموزش مسئولیت پذیری” به کودک تان را بیاموزید.

حق انتخاب، خط اول آموزش مسئولیت پذیری

نمی توان قصد آموزش فرزندی مسئولیت پذیر داشت و از “حق انتخاب” صحبت نکرد.

ممکن است با خودتان بگویید “چگونه به کودکی سه ساله حق انتخاب بدهم؟!”

اما رفتار بر اساس اصول نظریه انتخاب می گوید که این کار ممکن است.

برای این منظور لازم است زبان نظریه ی انتخاب را بیاموزید و با الفبای آن با کودک تان گفت و گو کنید.

نظریه ی انتخاب چه می گوید؟

بر اساس اصول اساسی نظریه ی انتخاب، ما بر رفتار هیچ کس جز خودمان کنترل نداریم و تلاش برای کنترل دیگران بی فایده است.

ویلیام گلسر پایه گذار این رویکرد معتقد است اصولا هر آنچه که از ما سر می زند، یک رفتار است و با تغییر رفتارهای مان می توانیم پیامدهای دیگری را تجربه کنیم.

والدی که با استفاده از زبان این نظریه با فرزندش گفت و گو می کند، از تنبیه، سرزنش، تهدید و سایر ابزارهای کنترل بیرونی استفاده نخواهد کرد چرا که معتقد است اصولا رفتار هیچ کس جز خودش قابل کنترل نیست.

والدین پیرو تئوری انتخاب، تلاش می کند تا در موقعیت های مختلف کودک را در معرض انتخاب قرار دهد تا او بر اثر تجربیات روزمره اش، با مفهوم مسئولیت آشنا شود.

به عنوان مثال برای تصمیم گیری در مورد پوشیدن لباس، ممکن است به فرزندش بگوید ” برای مهمونی امشب دوست داری لباس صورتی رو بپوشی یا لباس جدید آبی ت؟ “

با این پرسش به ظاهر ساده، کودک می آموزد که حق انتخاب دارد و تبعات انتخابش نیز متوجه اوست.

بنابراین در صورتی که لباس نامناسبی را انتخاب کند، سرزنش نمی شود چرا که بر اساس اصول تئوری انتخاب، پیامدهای انتخابش را تجربه خواهد کرد.

ممکن است والد تصمیم بگیرد تا کودک را با گزینه های دیگر نیز آشنا کند بنابراین به جای او تصمیم نمی گیرد و می گوید “فکر می کنم لباس صورتیت برای الان زیادی گرم باشد. لباس آبی ت هم بیشتر مناسب خونه ست تا مهمونی. میخوای لباسای دیگه ت رو هم ببینی؟ نظرت چیه؟”

با کودک بی مسئولیت چگونه برخورد کنم؟

در صورتی که تاکنون بر اساس این اصول پیش نرفته اید ممکن است با کودک و یا نوجوانی بی مسئولیت مواجه باشید.

در این حالت نیز می توانید به مرور مسئولیت پذیری را به او آموزش دهید.

به عنون مثال می توانید با هم صحبت کنید و نوعی تقسیم کار انجام دهید.

سپس از او بخواهید تا از لیست مسئولیت های مشخص شده، چند مورد را انتخاب و شروع به اجرای آن ها کند.

بخاطر داشته باشید در صورتی که تهدید، تنبیه، سرزنش و گله و شکایت های تان، مفید بود، در حال حاضر فرزندی مسئولیت پذیر داشتید.

منبع :چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟- مشاوره

آموزش عذرخواهی را در تربیت فرزند از یاد نبرید

۱,۱۳۶ بازديد

عذرخواهی عمل پسندیده ای است که کوچک و بزرگ ندارد

هر کسی حتی والدین در انجام خطا در مقابل فرزندشان باید عذرخواهی کنند تا آنها برای آینده آماده باشند.

معذرت خواهی زمانیکه در خانه جزو قانون باشد به کودک آموزش می دهد که این قانون بر همه یکساناست ،

موجب می شود که قانون خانه برای کودک جا بیافتد .

والدین یک الگو به تمام معنا برای کودکان هستند که اگر یک الگو خوبی برای فرزندشان باشند ، دیگر لزومی ندارد

یک حرف را مدام تکرار کنند کودک یاد میگیرد در مقابل اشتباه معذرت بخواهد و آن را درست کند.

 

خانواده ها از سنین کودکی با فرزندانشنان دوست باشند

احترام فرزندان

فرزندان هم نیازمند احترام هستند

منبع :آموزش عذرخواهی را در تربیت فرزند از یاد نبرید - مشاوره ازدواج

مشاوره تربیت کودک

۱,۱۵۴ بازديد

مشاوره تربیت کودک:کلید اصلی و گنج بزرگ و بی انتها ، برای فرزندان شما می باشید.

تربیت کودک و همه قانونی که بایدرعایت شود بسیار مهم می باشد.

نحوه تربیت کودک

شخص شما معمار خانواده و جامعه می باشید.

برای آغاز این جملات ناپسند و آشنا بودن شما با این جملات را با هم بازگو می کنیم:

” نکن بچه “

” آدم نمی شی”

” دوستت ندارم ، تو بچه خوبی نیستی “

” درستت می کنم “

” اینم شد کار ، واقعا که …..”

و صدها جمله ها مانند این ……..

متاسفانه این جمله ها :

در خانه ها کانون آرام بودن و تربیت شدن فرزند ما باشد، به گوش می رسد و بعد از آن در مدارس ،

محله ها ، اطرافیان و…….

تربیت کلامی کودک

اکثر کلمات تربیتی و برگرداندن رایج آن در جوامع امروزی، این روح ناقص را به همراه دارد.

مشاوره تربیت فرزند خود را جدی بگیرید.

مشاوره تخصصی در تربیت و یاد گیری کودک در همه سن هاما به تصور خود ،

در مواقعی که متاسفانه از روی عمد نیت ناراحت کردن فردی را داریم ، اسلحه

“خراب کردن شخصیت “ را استفاده نمی کنیم.

ولی در حقیقت این اسلحه به دائم ، حتی عزیزان نزدیک و از جمله فرزند خود صدمه میزند.

علت این امر بسیار ساده می باشد:

ما آموزش ندیده ایم که این اسلحه را در وجود خود از بین ببریم ، و نمی فهمیم که ابزار ساده تر و

دارای قدرت هم موجود می باشد که ما را برای راهنمایی فرزندان در راه انجام کار صحیح و همچنین

ما را در ارتباط درست با افراد جامعه هدایت می کند. ولی حالا وقت دریافتن این کلید مفید و کارساز

می باشد:

بدانید که ” اعمال خطا و غلط ” و شخص دارای خطا و گناه ” دو امر مختلفی می باشد.

آموزش تربیت کودک

فرزندان قبل از شروع تربیت شدن ، موجوداتی دارای هیجان و زیستی می باشند. از طریق ما هستند که

جاودانه می مانند. در هنگام تربیت کودک ، تنها سرچشمه نوازش کردن و امن بودن آنها برای گذراندن این مسیر

سخت ، ما می باشیم.

ولی متاسفانه بیشتر ما برای تربیت کردن فرزند خود ، در عوض متمرکز شدن بر ” کار خطا و غلط “

کوشش برای رفع آن ، بر فرد دارای “خطا و گناه” تمرکز می کنیم.

با کارهای فشار آوردن به روح و روان و گاهی اوقات تنبیه جسمی تلاش در راهنمایی اجباری فرزندان

به سوی کار درست را داریم . به این تربیت خود ما امن بودن فردی و روانی و حتی جاودانگی کودک را

خراب می کنیم.

منبع :مشاوره تربیت کودک- مرکز مشاوره ایران

توجه به احساسات کودک2

۱,۱۱۳ بازديد

کودکان به محض آنکه دریابند چه انتظاری از آنها می‌رود، و بویژه به‌مجرد آنکه به تردد خاطر و دودلی والدین خود پی برند از همکاری امتناع می‌ورزند و جدال با پدر و مادر را آشکارا یا پنهانی آغاز می‌کنند.

و این حالت را تا به آنجا- شاید ماه‌ها- ادامه می‌دهند که والدین به عقل آیند و در آموزش فرزند جدی‌تر باشند و مثلا بر پسر خود فریاد بزنند که: «دیگر بس است.

بحدکافی سربسر هم گذاشته‌ایم. تو دیگر یک پسر گنده شده‌ای، پسرهای بزرگ و مردها اینطور عمل می‌کنند. تو هم مثل یک پسر بزرگ هم مثل یک پسر بزرگ عمل کن.»

شگفت‌انگیز و باورناکردنی است که چگونه یک فرزند دو سال و نیم یا سه ساله، پس از یک سال یکدندگی و لجباری، وقتی می‌بیند که والدین او چنان شهامتی پیدا کرده‌اند که برای وی رهبران مصمم و جدی باشند، یکباره به فرمانشان گوش می‌دهند و آغاز به همکاری می‌کنند.

پدران و مادران حتما نباید یک سال تمام را از دست بدهند و یا پیوسته با خشم و رنجش خود را بیازارند.

نکته اصلی در این پاره از مبحث آن است که طبیعت بر اساس رهبری والدین انگشت می‌گذارد و از آن به عنوان وسیله‌ای موثر برای آموزش کودک بهره می‌برد. اگر والدین قدرت رهبری خود را به کار برند، کودک در مرحله مناسب پیشرفت از آنان پیروی خواهد کرد.

و مهم‌تر آنکه پدر و مادر ناگزیر نیستند تحمیل‌کننده، خشمگین و یا حتی کج خلق باشند. آنها می‌توانند، مشروط بر آنکه از آغاز حفظ تعادل را از دست ندهند، با شیوه‌ای که از شادابی و آسودگی و مهر و شجاعت اثر پذیرفته باشد، تسلط خود را در کار رهبری مورد بهره‌وری قرار دهند. آنچه والدین را کفری می‌کند این است که صرفا به دست یک موجود ناتوان دچار عجز شوند.

روش‌های دیگری برای مسلط شدن بر کودکان وجود دارد. اگر باید کاری انجام دهند، مثل اینکه سر میز غذا حاضر شوند، از آنها نپرسید که آیا مایل به انجام آنکار هستند زیرا که آمادگی آن را دارند که «نه» بگویند و بعد به بحث و لجبازی بپردازند.

اگر می‌دانید که قادر نیستید آنها را به انجام کاری وادارید، مانند آنکه مجبورشان کنید غذایی را که دوست ندارند تا به آخر بخورند، هرگز نگویید باید این کار را انجام دهند، زیرا که با چنین بیانی برای خود دامی می‌گسترانید.

از راه دور به کودک یک ساله برای نفی عمل «نه! نه!» مگویید، چه آنکه در این حال او را بین دوراهی تسلیم یا مبارزه‌طلبی قرار می‌دهید.

به جای آن، کودک را از آن محیط دور سازید. سعی کنید تا جایی که می‌توانید حس و درونیات او را مورد توجه قرار دهید و او را به خوبی درک کنید.

این فکر را از خود دور کنید که کودک شما در سنی است که خیلی از موارد را متوجه نمی‌شود؛ پس بهتر است که بدانید او به خوبی خیلی از مسائل را می‌فهمد، ولی نظر به سن پایینش نمی‌تواند عکس‌العمل نشان دهد.

شاید به نظرتان عجیب می‌آید که ضمن بحث از محبت و مهربانی، این همه تاکید بر اجتناب از کشمکش و تضاد و برخورد می‌شود. واقعیت آن است که در بیشتر خانواده‌ها مسئله، کمبود عشق و علاقه نیست، بلکه از میان بردن عشق و محبت موجود- در والدین و کودکان- از طریق جدال‌ها و برخورداهای بیمورد و بیهوده است.

در قرون گذشته کاستگی محبت و مهربانی بین افراد خانواده به سبب تکبیر و تفرعن والدین و امتناع آنها از پذیرفتن احساسات و فردیت فرزندانشان بود، اما در زمان ما این امر بیشتر به علت آن است که پدران و مادران از بکار بردن نیروی رهبری خویش بیمنا کند.

 

منبع :توجه به احساسات کودک- مشاوره جنسی

استرس در نوجوانی

۱,۱۴۴ بازديد

همان طور که همه ما می دانیم دوران نوجوانی به دلیل وجود شرایط ویژگی های خاصش می تواند یکی از حساس ترین و در واقع مهم ترین نقطه زندگی هر فردی باشد. در دوران نوجوانی فرد شخصیت او تحت تاثیر عوامل مهم و مختلفی قرار می گیرد و تغییراتی اساسی در خلقیات و رفتارهای نوجوان به وجود می اورد که در نتیجه آن یکی از مهم ترین اختلالاتی که می تواند برای نوجوان پیش بیاید می باشد. اگر والدین فرد در این دوران حساس توانایی درک و شناخت تغییرات رفتاری و ویژگی های نوجوان شان را نداشته باشند باعث به وجود آمدن تنش ها و مشکلات بیشتری در او می شوند که در این حالت دانش و آگاهی والدین می تواند جلوی بسیاری از مشکلات دوران نوجوانی را گرفته و از میزان استرس فرد نوجوان به شدت بکاهد.

در واقع آگاهی از اینکه به چه علت نوجوان به اختلال استرس مبتلا شده است می تواند کمک موثری برای یافتن راه حل مطلوب و در نهایت کاهش استرس نوجوان بکند. استرس اختلالی است که در نتیجه وجود فشارها و تنش ها در زندگی شخص برای او به وجود می آید که در حالت عادی و در زمانی که فرد تنها در موارد خاص به آن مبتلا شود زیاد نگران کننده نیست اما اگر زمانی طولانی به این اختلال مبتلا شویم لازم است اقدامات لازم برای بهبود آن را در دستور کار قرار دهیم. استرس حالت و واکنشی است که در مقابله با فشارها و تنش های موجود در محیط زندگی کار و تحصیل و یا هر محیط دیگری برای فرد به وجود می آید. البته عوامل درونی نیز می تواند از عوامل اصلی بروز استرس در نوجوان باشد مثلا تمایل به پذیرفته شدن توسط دیگران که در دوران نوجوانی نیز به شدت افزایش می باید یکی از دلایل اصلی است. استرس تا حدی برای بدن نیاز است و در واقع فردی که هیچ گونه استرسی در زندگی تجربه نکند در واقع نرمال نمی باشد ولی اگر استرس در یک شخص هم از حد مجاز و بازه زمانی مجاز فراتر رود نگران کننده خواهد بود و نیاز به درمان دارد.

منبع :استرس در نوجوانی- تربیت کودک

۱۲ روش کاهش استرس در دوره بارداری -مقاله مورد تایید

۱,۱۲۵ بازديد

روش های مختلفی به منظور کاهش استرس در دوره بارداری وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می شود.

اختلال روانی استرس در دوران بارداری بسیار حساس است.

زنان در دوران بارداری تغییرات جسمی و روحی را تجربه می کنند.

راه مقابله با این تغییرات و دستیابی به آنها نیاز به مهارت خاصی دارد که در برخی موارد افراد مهارت ها را ندارند و گاهی اوقات با مشکلات وارده بر اضطراب و استرس پس از این تغییر خلق مواجه می شوند.

استرس بارداری باعث بیماری هایی مانند فشار خون بالا و مشکلات قلبی می شود.

در طول بارداری، این استرس می تواند منجر به عوارضی مانند اختلالات خواب، سردرد و از دست رفتن اشتها شود.

استرس در سطوح بالاتری که ناشی از استرس ایجاد می کند، باعث مشکلات مانند زایمان زودرس قبل از سی و هفت هفته و تولد نوزاد نارس هنگام تولد می شود.

یک نوزاد زودرس و یا بسیار سبک در سلامتش مشکلات زیادی وجود دارد.

هر کس دلایل خود برای استرس دارد.

اما در اینجا برخی از رایج ترین دلایل وجود دارد:

ایجاد شرایط ناخوشایند؛ مانند حالت تهوع، یبوست، خستگی و کمر درد در دوران بارداری.
تغییرات هورمونی که خلق و خوی مادر را تغییر می دهد.
بی ثباتی استرس باعث می شود تا مقابله با استرس مقابله کند.
مادر ممکن است نگران زایمان و همچنین نحوه مراقبت از کودک خود باشد.
زنان باردار که مشغول به کار هستند ممکن است نگرانی در مورد مسئولیت های کاری خود را در زمان غیبت به دلیل ترک زایمان داشته باشند.
زندگی غیر قابل پیش بینی است و ممکن است مشکلات غیر منتظره ای که تا پایان بارداری بر زندگی مادر تاثیر می گذارد.

در طول بارداری باید چه کاری کنیم تا استرس کم شود

استرس بد نیست اگر آن را به درستی مدیریت کرده و در برخی موارد باعث آموزش بیشتر مادر شویم.

تأثیرات عادی مانند کارکردن یا درگیر شدن در ترافیک، به مشکلات بارداری افزوده می کند، اما ممکن است فشارهای شدیدتری روی دهد.

زندگی مادر و سلامت کودک به خطر افتاده است.

استرس هایی مانند موارد زیر باید جدی گرفته شود:

رویدادهای زندگی منفی: رویدادهایی مانند طلاق، بیماری جدی و مرگ خویشاوندان و از دست دادن شغل یا خانه.
بلایای طبیعی: حوادثی مانند زلزله، طوفان و سیل
استرس بلند مدت: این نوع استرس ناشی از بیماری جدی یا افسردگی در موقعیت هایی مانند اعتیاد است.
افسردگی شرایطی است که در آن احساس عمیق ناراحتی در مدت زمان طولانی ایجاد می شود و شخص را از شرایط زندگی هدایت می کند.
استرس بارداری: برخی از زنان نگران حاملگی خود هستند.
آنها ممکن است از سقط جنین، نوزادان ناسالم و نحوه مراقبت از کودک بترسند.

اثرات منفی استرس بر حاملگی

اثرات قابل توجهی از استرس بر حاملگی هنوز مشخص نشده است، اما هورمون های مرتبط با استرس باعث ایجاد مشکلات جدی در دوران بارداری می شود.

تغییرات هورمونی در طول استرس اثر منفی بر سیستم ایمنی بدن دارد.

سیستم ایمنی مسئول محافظت از بدن در مقابل عفونت و عوامل خارجی مضر است.

این تغییر در هورمون ها باعث افزایش احتمال عفونت رحمی در دوران بارداری می شود.

این اثر ممکن است در مراحل اولیه حاملگی بالاتر باشد.

بعضی از زنان ممکن است از داروهای ضد استرس و افسردگی برای کاهش استرس کمک بگیرند، که خودشان می توانند تاثیرات منفی بر روی نوزاد داشته باشند.

مطالعات نشان می دهد که سطوح بالای استرس در دوران بارداری نه تنها اثرات غیر قابل برگشتی بر روی جنین دارد، بلکه باعث بروز مشکلات جدی مانند ترس و ناراحتی و مشکل در صحبت در دوران کودکی می شود.

استرس ممکن است بر رشد مغز و سیستم ایمنی کودک تأثیر بگذارد.

اختلالات ساختاری در ساختار و عملکرد مغز در آینده وجود دارد که با اسکیزوفرنی همراه است و به نظر می رسد که شروع این تغییرات مراحل اولیه رشد کودک است.

منبع :۱۲ روش کاهش استرس در دوره بارداری -مقاله مورد تایید- مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

مدیریت استرس2

۱,۰۸۲ بازديد

استرس یک واکنش فیزیکی و روانشناختی نرمال در مقابل درخواست های فزاینده زندگی است. مطالعات نشان می دهد که بسیاری از آمریکایی ها در طی سال چالش هایی را در راستای استرس در برخی جنبه ها تجربه می کنند. در جستجوی علل استرس به یاد داشته باشید که مغزتان از طریق سیستم هشدار با یک ساختار سیم کشی شده و درهم پیچیده ای از سلول های عصبی برای محافظت شما وارد عمل می شود. زمانی که مغز متوجه تهدید می شود به بدنتان سیگنال هایی برای آزاد کردن هورمون های پشت سرهم به منظور تقویت و سوخت رسانی ظرفیت برای واکنش ارسال می کند. این به عنوان واکنش جنگ یا گریز نامگذاری شده است.

پس از برطرف شدن عامل تهدید کننده بدنتان به حالت آرامش نرمال برمی گردد. متأسفانه، استرس های مداوم زندگی مدرن موجب می شود که سیستم هشدارتان گاهی از کار بیفتد. بدین دلیل مدیریت استرس اهمیت زیادی دارد. مدیریت استرس به شما طیفی از ابزارها برای بازسازی سیستم هشدارتان می دهد. بدون مدیریت استرس بیشتر اوقات، بدنتان همواره در یک حالت آماده باش بالایی قرار می گیرد. با گذشت زمان، سطوح بالای استرس منجر به مشکلات مضر برای سلامتی می شود. منتظر نمانید تا استرس بر سلامتی، رابطه ها یا کیفیت زندگی تان اثرمنفی بگذارد. از همین حالا تمرین یکسری از تکنیک های مدیریت استرس را آغاز کنید.

کاهش استرس

آیا کسی می داند که این روزها مضطرب شدن و آشفتگی فرآیندی موقتی نیست؟ روند زندگی مدرن موجب شده است تا یادگیری مدیریت استرس یک مهارت لازم برای هر کسی تلقی شود. بسیاری از افراد وظایف زندگی، نگهداری از اعضای خانواده و ارتباطات را تحریف می کنند با پذیرفتن مسئولیت پذیری های چندگانه ای همچون کار. یادگیری تشخیص مشکلات و اجرای راه حل ها برای تقلیل موفقیت آمیز میزان استرس مهم است.
چگونه برنامه ریزی کنیم برای زندگی؟

گام نخست برای کاهش موفقیت آمیز استرس داشتن عزم راسخ برای مدیریت استرس در مورد اهداف جاری و نظارت بر سطح استرس‌تان می باشد. پس از نظارت بر سطوح استرس ، گام بعدی بازشناسی راه اندازهای استرس خواهد بود. چه وقت یا تحت چه شرایطی بیشترین استرس را تجربه می کنید؟ برخی از دلایل استرس همچون فشار کاری، مشکلات در رابطه یا مسائل مالی برای بازشناسی آسان است. اما، تنش ها و درخواست های روزمره مانند تغییر و جذب پرستارکودک یا متعهد بودن به شغل همچنین می توانند با سطح استرس تان مرتبط باشند. همچنین، رویدادهای مثبت می توانند استرس زا باشد. اگر شما متأهل شدید یک کار جدیدی را شروع کردید و نیز امسال خانه ای جدید خریدید پس سطح استرس بالایی دارید.

در حالی که رویدادهای منفی در کل استرس زا تر هستند اما مطمئن شوید که تغییرات مثبت موجود در زندگی تان نیز برآورد می شود. پس از آنکه راه اندازهای استرس خود را شناسایی کردید می توانید در مورد راهبردهای رویارویی با آنها بیندیشید. تشخیص آنکه کدام جنبه از موقعیت را می توانید کنترل کنید یک نقطه شروع خوب در این مسیر می باشد. برای مثال، درصورتی که شما زمان خیلی کمی برای سریع تر به خواب رفتن دارید به دلیل آنکه شما آشفته شده اید؛ از این رو راه حل می تواند به سادگی خاموش کردن تلویزیون باشد زمانی که اخبار سرشب خیلی آشفته کننده است. برخی اوقات دیگر مانند درخواست های بالا از جانب کار یا وقتی معشوقه تان بیمار است شما ممکن است بتوانید نحوه واکنش به موقعیت را تغییر دهید.

منبع :مدیریت استرس- کانون مشاوران ایران

مقابله با استرس در وضعیت سخت

۱,۱۰۶ بازديد

مشخص کردن تاثیرات استرس در خودتان دشوار می باشد، به همین دلیل صرف زمانی برای بررسی احساسات خودتان و انجام دادن اقداماتی به منظور مراقبت از خودتان دارای اهمیت زیادی می باشد.

این کار می تواند دارای مشکلاتی باشد، ولی در صورتی که شما از خودتان محافظت کنید، وضعیت بهتری را برای حمایت از خانواده و جامعه خودتان خواهید داشت.

با خواندن این مقاله می توانید نحوه مقابله بهتر با استرس را در وضعیت سخت آن آن یاد بگیرید.
مقابله با استرس در وضعیت سختمقابله با استرس در وضعیت سخت

تشخیص استرس

شما با متوجه شدن هر نوع تغییری در بدن خودتان، در نحوه احساسات خودتان و کاری که انجام می دهید، می توانید مشاهده کنید که استرس در چه زمانی ایجاد می شود و بعد از آن یک سری کارهایی را به منظور کاهش آن انجام دهید.

به دنبال پیدا کردن علائم آن باشید که عبارتند از:

سردردها، خواب نامناسب، تغییرات در رفتارهای غذایی
همواره خسته باشید، یا بدون انرژی و انگیزه باشید
دارای انرژی یا تحریک پذیری بسیار بالایی باشید
نگران یا مضطرب باشید
در اغلب مواقع احساس ناراحتی یا افسردگی بکنید
فراموشی
افزایش میزان مصرف الکل یا مواد

با یک شخصی صحبت کنید

صحبت کردن در مورد احساسات می تواند یک کار کاملا سختی باشد، به خصوص در صورتی که شما احساس کنید که منجر به افزایش استرس سایر افراد می شوید. در واقع دوستان، خانواده و همسایگان می توانند شنوندگان خوبی باشند و احتمالا برخی از نگرانی های مشابه با نگرانی های شما را تجربه کنند.

در صورتی که حین صحبت کردن با یک شخصی احساس راحتی نکنید، یک سری گزینه های دیگری در اختیار دارید. خطوط تلفن امدادی (همانند خط زندگی، کانتری کال بک یا خط تلفن امدادی کودکان[۱]) به منظور حمایت و مشورت محرمانه در دسترس می باشند.

حمایت لازم را دریافت کنید

در صورتی که در نتیجه موارد در حال صورت گرفتن احساس اضمحلال بکنید، بهره مند شدن از حمایت تخصصی اهمیت زیادی خواهد داشت. دریافت یا درخواست کمک به معنای ضعف شما نمی باشد و منجر به ایجاد عکس العمل خاصی در شما نخواهد شد.
مشاورکو : مرکز مشاوره روانشناسی و مشاوره آنلاین

روانشناسی فردی به منظور شناخت هر چه بیشتر فرد و شخصیت شناسی و خودشناسی به منظور درمان اختلالات
راه های درمانی افسردگی در دوره نوجوانی ، جوانی و میانسالی و افسردگی فصلی و دوره ای همچون دوره کنکور و زایمان و بارداری
استرس و اضطراب ناشی از رفتارها و امتحانات و یا بروز مشکلات خانوادگی و اجتماعی و حتی شغلی
درمان و تشخیص انواع وسواس نظری و علمی و روش های درمان آن پیش از بروز مشکل در خانواده و یا انزوا فردی
روش های نوین درمانی بیماری دوقطبی در روان پزشکی و روان شناسی با رویکردهای مختلف درمانی بدون دارو و دارو درمانی به منظور درمان اسکیزوفرنی
درمان ترس و فوبیا از جمعیت، جامعه گریزی، حیوانات ، ترس از ازتفاع ، فوبیا اجتماعی ، فوبیا محیط محصور و غیره
رفع اختلال ارتباطی و رفتاری بین خانواده و نوجوان و یا ارتباطی فرد با اجتماعی با هیپنوتراپی و روان درمانی تخصصی

منبع :مقابله با استرس در وضعیت سخت-مشاوره

استرس دارید؟ این مطلب را از دست ندهید

۱,۱۱۸ بازديد

فشارهای عصبی، کار، درگیری های روزانه، مشغله های فکری و آلودگی های اطرافمان همه و همه باعث این می شود که در زندگی تنش های بسیاری را تجربه کرده، بی حوصله شویم و استرس زیادی داشته باشیم. از تمامی موارد گفته شده استرس موردی است که همراه خود بسیاری از مشکلات را می آورد. ذکر این نکته ضروری است که بنا بر تظر کارشناسان همواره میزان کمی استرس لازم بوده و میتواند باعث شود تا انسان بر کارهای خود کمی فکر کند اما میزان بیش از حد آن که همواره در ایرانیان دیده می شود، عامل بسیاری از بیماری های روحی و روانی است.

منبع :استرس دارید؟ این مطلب را از دست ندهید -مشاوره ازدواج

کاهش استرس و اضطراب با تست اضطراب2

۱,۱۴۰ بازديد

یکی ازراه های تشخیص استرس و اضطراب درانسان شرکت درتست های ازپیش تعیین شده میباشد. تستهای بسیاری برای این امر وجود دارد اما این مرکز به همت کانون مشاوران ایران وبا بهره گیری ازبرترین کارشناسان ومتخصصان دراین امر اقدام به راه انداری بخشی بانام تست اضطراب کرده وبا استفاده ازجدیدترین متد و شیوه تست اضطراب، میزان استرس و علت اضطراب را درشما مورد سنجش قرار داده وتوسط متخصصین مورد بررسی قرار میگیرد آنان باریشه یابی وبررسی عوامل موجود درزندگی شما، علل استرس و اضطراب را درشما پیدا کرده و بااستفاده از جدیدترین روشهای مقابله با استرس، این معضل را یکبار برای همیشه اززندگی شما خارج خواهد کرد. بنابراین مشاوران ما در مرکز مشاوره از همین حالا منتظر شما خواهند بود. دانلود رایگان تست اضطراب

تست اضطراب رایگان

حامد: من مدت ها بود به خاطر مشکلاتم در زندگی و مشکلات جنسی با همسرم دچار استرس شدم. در این زمان تپپش شدید قلب داشتم و برخی شب ها نمی توانستم بخوابم. اشفتگی من به همسرم نیز منتقل شده بود. زندگی من تحت تاثیر قرار گرفته بود. تست فوق را زدم و مطمئن شدم اضطراب دارم پس به روانشناسی در یک مرکز مشاوره خوب مراجعه کردم.

 

برای انجام تست باید بطور حضوری به مشاور مراجعه کنید و در این مورد تست رو انجام بدید …

مادرم چند سالیست که خیلی خانواده را تحت فشار قرار میدهد

مادر بنده چند سالیست که خیلی خانواده را تحت فشار قرار میدهد مدام به درب و دیوار خانه گیر میدهد نگران ازدواج برادر ۲۴ ساله ام است .
این روزها سردرد زیادی دارد و گوشه ی چششمش تیک میزند .. نوک بینی اش حس گرمی دارد حال خوبی ندارد ، در ضمن ایشون از بیماری وسواس هم رنج میبرد ..
اگه میشه برای درمان کمک کنید.. با تشکر

پاسخ

دوست عزیز در این مواقع بهتره متخصص اعصاب ایشون رو معاینه کنه و در کنار درمان جسمی درمان روانشناختی هم برای ایشون انجام بدید …

تا ریشه این تندی های رفتارش مشخص بشه … وگرنه در این جا نمیتونید به درمانی پایدار برای ایشون برسید
موقع امتحانام استرس میگیرم

من موقع امتحانام استرس میگیرم و ترسو هستم چکار کنم. با تشکر

پاسخ

دوست عزیز این استرس مقطعیه و شما بعد از طی این مرحله دیگه استرس نخواهید داشت ولی اگر این استرس برای شما ماندگار بشه و آرامش زندگی شمارو مختل کنه اونوقت نگران کننده است پس برای هر دو حالت با روانشناس مشورت کنید داروهایی ساده هستند که میتونه در مواقع امتحان استفاده کنید تا در این مدت بتونید زمان امتحان رو بگذرونید
در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

خیلی فکرو خیال میکنم فکرای منفی میاد سراغممم

سلام خسته نباشید من مشکلی دارم واینه که خیلی فکرو خیال میکنم فکرای منفی میاد سراغممم هرجقد میخوام فک نکنم نمیشه ولی بازم اون فکرا ناراحتم میکنه و منو میترسونه طوری که به خودم میگم نکنه دیوونه بشم کمک کنید مرسی

پاسخ

افکار منفی از پیدایش تا ریشه کنی مثل هر روز در آشپزخانه مشغول به کار بود.

روی اجاق گاز هم غذا داشت قل قل می زد. او هم سخت مشغول شستن ظروف بود. هرکس او را می دید، حس می کرد که حسابی مشغول کار است اما واقعیت امر چیز دیگری بود.
او جسمش در آشپزخانه بود اما روح و فکرش در جای دیگری مشغول بود.

داشت فکر می کرد. البته فکر داریم تا فکر. قرار بود با اعضای خانواده به مسافرت بروند و او چند روز بود که مشغول فکرکردن بود: < اگر تصادف کنیم چه می شود؟ اگر ماشین خراب شد؟ حتما باز هم پسرمان مثل دفعه قبل در راه مریض می شود… مگر توی این مسیر دکتر پیدا می شود؟! اگر دکتر نبود چه؟

حتما کار به جای باریک می کشد و حال پسرمان بدتر می شود. با این اوضاع به جز دردسر چیز دیگری نیست…>
دانشمندان و محققان دائم اخبار جدیدی در مورد تاثیر افکار منفی بر روی زندگی انسان اعلام می کنند. چندی قبل محققان آمریکایی اعلام کردند افکار منفی حتی باعث بیماری جسم می شود.
در این تحقیق به وضوح بیان شده است فعالیت منفی مغز (ناشی از فکر منفی) باعث ضعف سیستم ایمنی می شود، جالب اینکه عکس این مطلب هم صادق است. افکار مثبت باعث تقویت سیستم ایمنی می شود.

حتی در تحقیقی دیگر مشخص شد افرادی که افکار مثبت، روشن و خوش بینانه دارند بیشتر عمر می کنند و حتی متوسط عمر این افراد ۵/۷ سال بیشتر از افراد منفی نگر است که دائم افسوس گذشته را می خورند.
نکته مهم اینکه این محققان اعلام کردند تاثیر فکر مثبت بیشتر از پایین بودن فشارخون؛ کنترل کلسترول و یا کاهش وزن است! در مطالعات بعدی مشخص شد قلب و عروق افرادی که منفی نگر هستند به استرس پاسخ مناسبی نمی دهد و به این ترتیب امید به زندگی در این افرادکمتر است.

شاید باور نکنید که حتی دانشمندان نقاطی را در مغز که به افکار منفی و مثبت پاسخ می دهد، شناسایی کردند و افرادی که نقاط مثبت مغزشان بیشتر فعال است سرحال تر بوده و زندگی شادابی دارند .
حتی روان شناسان معتقدند دعواهای پدر و مادر باعث می شود در بچه ها تنش ایجاد شده و آنها دچار افکار منفی شوند که آثار این تفکر منفی در ازدواج و زندگی خانوادگی آنها در آینده تاثیر بدی می گذارد به طوری که خشونت، بی تفاوتی و عدم مسئولیت پذیری از نتایج سوء این تفکرات منفی است.

بازار فکر منفی داغ است

حتما شما هم این سوال معروف و به اصطلاح فلسفی را شنیده اید: اول مرغ به وجود آمد یا تخم مرغ؟! حالا به این سوال هم دقت کنید: اول افسردگی به وجود آمد یا افکار منفی؟

شاید ما نتوانیم به سوال اول جواب بدهیم اما پاسخ سوال دوم برای همه شما بسیار جالب خواهد بود.
در بسیاری از موارد، حقیقتا افسردگی در نتیجه افکار منفی به وجود می آید.
وقتی اتفاقات بدی رخ می دهد ما باران افکار منفی را بر سر خود می ریزیم: < من خوب نیستم. تقصیر من بود، من سراپا تقصیر و اشتباهم. هیچ راه حلی برای من وجود ندارد…> تمام این افکار ما را به سمت افسردگی عمیق حرکت می دهد چون این تفکر ماست که وجود و نحوه زندگی کردن ما را می سازد.

دانشمندان ۱۰ نوع الگوی فکری غلط را شناسایی کرده اند که ما را به سمت افسردگی می برند.
۱) تفکر همه یا هیچ: او اخیرا در شرکت تقاضای ترفیع کرده بود اما آنها ترفیع را به کارمند دیگری دادند که تجربه اش بیشتر بود. حالا او به این نتیجه رسیده است که هیچ وقت ترفیع نمی گیرد. او احساس می کند کاملا در شغلش شکست خورده است.
۲) زیاده از حد عمومیت دادن: او خیلی تنهاست و بیشتر وقتش را در منزل می گذراند، بعضی اوقات مردم به او می گویند کمی بیرون برود و با آدم ها ارتباط داشته باشد اما او احساس می کند اینکار بی فایده است چون بر این باور است هیچ کس نمی تواند واقعا او را دوست داشته باشد.
۳) غربال کردن روانی: او روز بدی داشته است. حین رانندگی به سمت منزل، راننده ای مهربان به کمک او آمد تا از ترافیک سنگین نجات پیدا کند. درست بعد از آن راننده بی دقت دیگری با ماشین او تصادف کرد. او به این نتیجه رسیده است که در این شهر همه بی دقت، بی مسئولیت و خطاکارند.
۴) بی ارزش کردن موارد مثبت: اخیرا او در عکاسی عکس انداخته بود. دوستش با دیدن عکس به او گفت بسیار خوب افتاده است اما او با عصبانیت شاکی شد که اتفاقا اصلا عکس خوبی نیست. این درحالی است که همه می گفتند تا به حال چنین عکس خوبی از او گرفته نشده است.
۵) نتیجه گیری سریع و سطحی: منتظر دوستش در رستوران نشسته است. دوستش ۲۰ دقیقه دیر آمد. او بلافاصله به این نتیجه رسید که دوستش حتما سراغ چند تا کار دیگر رفته و برای این قرار ارزش قائل نیست. این در حالی است که دوستش در ترافیک گیر کرده بود.
۶) بزرگنمایی و کوچک نمایی: مشغول بازی فوتبال است. اما حین بازی دچار خطای بزرگی شد که هم بازی ها را کمی ناراحت کرد. اما بلافاصله بعد از آن گل زد. در آخر بازی دائم اشتباهش را به یاد می آورد و اصلا گلی را که زده فراموش کرده بود.
۷) استدلال عاطفی: او به خانه نگاهی انداخت. کاملا به هم ریخته بود. بلافاصله احساس بدی به او دست داد: به هم ریختن خانه یعنی اینکه من ناتوانم. اصلا امیدی به تمیزی نیست پس اصلا چرا باید سعی کنم که همه جا تمیز و مرتب باشد؟!
۸) بایدهای بی مورد: در مطب دکتر منتظر بود. دکتر تاخیرداشت. او دائم به خود می گفت: وقتی پول ویزیت می دهم او باید سر موقع به مطب بیاید. باید بیش از این توجه و دقت داشته باشد. اصلا باید قانونی باشد که این جور آدم ها را درست کند. که البته اکثرا نتیجه این باید و بایدها چیزی به جز تلخی و عصبانیت نیست.
۹) انگ زدن اشتباه و بی مورد: او یک بار در طول رژیم لاغری خود بیسکوئیت خورد. هنوز که هنوز است می گوید من آدم چاق و بی عرضه ای هستم که یک بار رژیم خودم را به هم زدم.
۱۰) به خود نسبت دادن: فرزندش در درس ضعیف است. او دائم حس می کند که مادر خوبی نیست و همه این مشکلات به خاطر کوتاهی و قصور او به وجود آمده است.
جلوی این فکر پلید را بگیرید
اگر شما هم هریک از این انواع تفکر را در خود می بینید باید به فکر چاره باشید. البته وجود افکار منفی تا حدی طبیعی است اما اگر مستمر بوده و کل زندگی را تحت تاثیر قرار بدهد باید از شر آن خلاص شد. نکات کاربردی که به شما معرفی می کنیم اثرات قوی و جالبی بر روی حذف افکار منفی دارند. اما بهتر است قبل از آن به این مثال ها توجه کنید:
اظهار مثبت:
صبح که از خواب بلند می شوید در آینه نگاه کنید و بگویید: < امروز من چقدر سرحال هستم. چهره ام زیباتر از قبل شده است. من آنقدر باهوش و باکفایت هستم که مطمئنا بیشتر مردم مرا دوست دارند.

در طول روز هم افکار مثبت و حتی اعمال مثبتی را که انجام داده اید بنویسید. این کار اعتماد به نفس شما را تقویت می کند.
از تصویر تا تصور:
خودتان را درست آن طور که دوست دارید با شید، تصور کنید.

هر روز تصوری مثبت از خود داشته باشید مثلا تصور کنید در برنامه ریزی که کرده اید به نتیجه خوبی رسیده اید و موفق شده اید. به موفقیت ها و شادی های گذشته فکر کرده و آنها را دقیقا در ذهنتان دوباره مجسم کنید.

این کار روحیه شما را بهتر می کند.

منبع :کاهش استرس و اضطراب با تست اضطراب-مرکز مشاوره ایران