دوشنبه ۲۷ فروردین ۹۷ ۲۲:۵۶ ۲,۲۶۰ بازديد
با سلام
دختری هستم 24 ساله،حدودا 4 سال پیش با پسری در فضای مجازی آشنا شدم.در شهر دیگری هستند ولی هراز گاهی همدیگه رو میبینیم.
لیسانسشون رو گرفتن و چندماهی هست که سربازن.نه ماه پیش اومدند خواستگاری و خانواده من بشدت مخالفت کردن.بخاطر بیکاری و بی پولی و اینکه 1سالی از من کوچکتر هستند و من تحصیلاتم بالاتره
ولی من از هرجهت ایشونو مناسب خودم میبینم.خلقیات،اشتراکات اخلاقی،علاقه شدید ایشون به من و ....
از طرف دیگه چون نقطه اشتراک واسه آشناییمون نداشتیم،حرفامونو باور نمیکنند و میگن شما اصلا شناختی از هم ندارید.درحالیکه ماهی یکبار همدیگه رو میبینیم و مدام تلفنی صحبت میکنیم.ولی روم نمیشه اینو بهشون بگم و فکر میکنن واقعا کر و کور شدم....
تو این نه ماه خیلی از جهت خانوادم اذیت شدم.نه میذارن جدا شم نه قطعیش میکنن.ولی اگه جدا شم،به هیچ وجه حاضر نخواهم بود با دیگری سر کنم.
خیلی خسنه شدم،از ازدواج و رابطه تنفر پیدا کردم.هرگز نمیتونم فراموشش کنم.خیلی بلاتکلیفم
لطفا راهنماییم کنید.متشکرم
مطمئن باشید خانواده ها به نظر هر دوی شما احترام خواهند گذاشت
و گرنه خود شما در آینده در مورد بی پولی ایشون یکی از مدعیان سرسخت خواهید بود
- ۴ ۵
- ۰ نظر