پنجشنبه ۳۰ فروردین ۰۳

آرشیو تیر ماه 1398

مشاوره خانواده

افسردگی و سوء مصرف مواد مخدر1

۱,۲۵۱ بازديد

یک اصطلاحی در زمان بهبود بیمار وجود دارد: اعتیاد به الکل و مواد مخدر می تواند باعث به وجود امدن بیماری های روانی شود.

 

ولی بیماریهای روانی باعث به وجود آمدن اعتیاد نمی شوند.

 

افسردگی و سوء مصرف مواد مخدر

با این حال، برخی از بیماری های روانی، به خصوص بیماری هایی که به سرعت تشخیص داده می شوند.

 

و قابل درمان هستند، می تواند با اعتیاد به الکل و مواد مخدر به وجود آمده باشند.

 

اختلالات افسردگی اغلب باعث به وجود آمدن احساساتی مانند غم و اندوه شدید همراه با ناامیدی.

 

بی حالی، انزوا طلبی، اختلالات خواب، اختلال در دستگاه گوارش و اختلال خوردن می شود.

 

اگر داروها به درستی تجویز نشوند و یا به طور مناسب مصرف نشوند برای کسانی که دچار افسردگی هستند .

 

این مسئله که خودشان برای خودشان دارو تجویز کنند و به خوددرمانی بپردازند بسیار وسوسه انگیز است.

 

این اتفاق می تواند باعث تشدید افسردگی و بدتر شدن آن شود.

 

مصرف الکل، یا کوکائین ممکن است به طور موقت برخی از علائم را تسکین دهد.

 

ولی زمانی که این مواد شیمیایی بر روی بدن تاثیر می گذارند.

 

مقابله با افسردگی

در مرحله ای که آن مواد از بدن خارج می شود بدن پایین ترین میزان توان در مقابله با افسردگی را دارا است.

 

و در هر مرحله که این مواد از بدن خارج می شود افسردگی شدت بیشتری می گیرد.

 

هر چند در ابتدای افسردگی فرد علائم شدیدی را تجربه نکرده باشد.

 

این مواد باعث می شوند که هر بار استفاده از مواد و خروج ان بدن میزان افسردگی شدیدتر شود.

 

افسردگی ممکن است فرد را به استفاده از مواد مخدر و الکل ترغیب کند.

 

زیرا استفاده از این مواد در ابتدا باعث فرار از احساسات بد می شوند.

 

مشکل دیگر این است که اگر استفاده از الکل و مواد مخدر با مصرف دارو تداخل داشته باشد.

 

به دلیل اینکه الکل و مواد مخدر باعث تشدید بیماری می شوند می تواند اثر داروها را غیر فعال کند .

 

و این اتفاق ممکن است فرد را در معرض خطر پزشکی قرار دهد.

 

از انجایی که برخی از افراد که تجربه ی استفاده از مواد مخدر را دارند در استفاده از این مواد در روند درمان بدگمان می باشند.

حتی نسبت به داروهایی که برای انها تجویز می شود نیز گمان خوبی ندارند.

آنها با مصرف مواد مخدر و اعتیاد به آن تجربه ی بدی را پشت سر گذاشته اند .

و زمان دشواری با استفاده ی دارو تجربه کرده اند. در واقع، من با بیمارانی روبه رو شده ام.

که قبلا الکل و یا مواد مخدر را ترک کرده اند و حاضر به تحمل علائم افسردگی می باشند.

 نمی خواهند در درمان انها از دارو استفاده شود. غالبا در جامعه به آنها آگاهی داده می شود .

که از مصرف دارو خودداری کنند. معمولا، و این مسئله زیر نظر مشاور سلامت صورت نمی گیرد.

کسانی که تجربه ی افسردگی و اعتیاد را داشته اند باید با یک روانپزشک و یا رواندرمانگر مشورت کنند.

و هیچ دوستی صلاحیت مشاوره دادن به آنها در این زمینه را ندارد.

افسردگی مواد مخدر

یک سوالای که اکثرا من از بیماری که برای اعتیاد تحت درمان است می پرسم این است.

 

که «آیا مصرف نوشیدنی و یا مواد مخدر باعث افسردگی وی شده است؟

 

پاسخ اولیه ای که فرد می دهد این است که شاید. یک رواندرمانگر باتجربه قبل از هر اقدام درمانی شروع به ریشه یابی و دلایلی که از قبل برای بیمار وجود داشته است می پردازد.

 

و پس از آِن اقدام به درمان اعتیاد می کند. رواندرمانگران در پی یک ارزیابی کلی از سابقه ی خانوادگی، دوستان، کارفرمایان، و پرونده ی سابقه ی وی نزد پلیس و دادگاه می پردازد .

 

و در پی دلایل اولیه مشکل بیمار هستند.

 

چرا دلایل اولیه افسردگی و اتفاقی که برای فرد رخ داده است مهم است؟

 

زیرا کسی که قبل از اعتیاد مبتلا به افسردگی بوده است نیازهای بیشتری برای درمان دارد.

 

از جمله دلایل می تواند مداخله مصرف مواد و دارو باشد.

 

و در مقایسه با دیگران مدت زمان طولانی تری برای درمان افسردگی باید صرف شود.

 

کسی که به دلیل سوء مصرف مواد افسرده شده است معمولا روش درمانی برای او تجویز نمی شود .

 

که برای کسی که به دلیل افسردگی به مصرف مواد رو آورده است و نبازهای درمانی این دو گروه متفاوت است.

منبع :افسردگی و سوء مصرف مواد مخدر- مرکز مشاوره

مدیریت کردن فشار و آسیب یک رابطه-

۱,۲۵۰ بازديد

آیا تا به حال فکر کرده اید که Ship در کلمه relationship[1] به چه معنایی می باشد؟

 

این پسوند به این واقعیت اشاره می کند که یک رابطه می تواند هم به صورت شناور و هم به صورت غرق شدن باشد.

 

بسیار خب، این مورد به صورت کلی درست نمی باشد، ولی یک روش مناسبی به منظور تفکر در مورد تاثیرات مربوط به فشار در رابطه می باشد.

 

با خواندن این مقاله یک سری اصولی را در مور شناور نگه داشتن یک رابطه و مواردی را که باید در صورت احساس ناایمنی انجام بدهید، یاد بگیرید.

 

این مقاله می تواند برای شرایط زیر کاربرد داشته باشد:

شما بخواهید که در مورد فشارهای رایج در یک رابطه مطالبی را یاد بگیرید

به منظور سر و کار داشتن با فشارهای موجود در یک رابطه، برخی از اصول را یاد بگیرید

شما بخواهید بفهمید که تنش موجود در رابطه از کجا ایجاد می شود

شما در رابطه (یا در حال ورود به یک رابطه ای) می باشید که در مورد آن اطمینان ندارید.

مدیریت کردن فشار و آسیب یک رابطه-moshaverco

مدیریت کردن فشار و آسیب یک رابطه moshaver.co

در یک رابطه چه نوع فشارهایی وجود دارند؟

داشتن یک دوست دختر یا دوست پسر می تواند فوق العاده باشد، ولی یک گروه از مواردی وجود دارند که می تواند منجر به ایجاد احساس رضایت و خوشحالی شود.

 

فشارهای درونی می توانند در نتیجه مواردی از قبیل تفاوت های فرهنگی یا سن، حسادت، نبود توافق و انتظارات غیرمنطقی یا غیرقابل اجرا ایجاد شوند.

 

فشارهای خارجی می توانند از طریق افراد و عوامل خارج از رابطه ایجاد شوند و شامل موارد از قبیل مطالعه یا کار، بیماری، پول، خانواده و دوستان می باشد.

 

توصیه هایی برای شناور نگه داشتن رابطه تان

بررسی کنید که کدام نوع از فشارها، درونی و خارجی، بر روی روابط شما تاثیر می گذارند.

 

بعد از آن، در زمانی که آماده شده باشید سعی کنید که از استراتژی های زیر برای کاهش فشار و شناور نگه داشتن رابطه خودتان استفاده کنید.

 

با یکدیگر ارتباط برقرار کنید

ما دارای تلفن های هوشمند و هواپیماها هستیم، ولی تا به حال هیچ ابزاری کشف نشه است که به ما کمک کند تا مغزها را بخوانیم!

 

بنابراین بهترین مورد بعدی که وجود دارد عبارت از ارتباط برقرار کردن با استفاده از کلمات می باشد.

 

در صورتی که شما به همسرتان نگویید، به چه نحوی می توان تصور کرد که وی نسبت به موارد اشتباه اطلاع کسب کند؟

 

در صورتی که یک موردی شما را ناراحت می کند، اجازه بدهید که آنها به آرامی نسبت به این مورد مطلع شوند. بعد از آن همراه با هم می توانید مشکل موجود را حل کنید.

 

فشار رابطه و آسیب های رابطه با جنس مخالف

فشار رابطه و آسیب های رابطه با جنس مخالف – مشاورکو

یاد بگیرید که سازش کنید

شما در همه شرایط نمی توانید به خواسته های خودتان دست پیدا کنید.

 

گاهی تحت تاثیر فشار رابطه و آسیب های آن هستید.

 

با همسر خودتان یا شریک جنسی خود صحبت کنید تا موارد مهم موجود برای خودتان را نشان دهید و این موارد مشکل بزرگی را برای شما ایجاد نخواهند کرد.

 

پذیرش این موضوع که یک فرد نزدیک به شما، همانند شما به کارهای مشابهی که انجام می دهید اهمیت نمی دهند، به سختی امکان پذیر است.

 

ولی همانند هر موردی، توافق در این مورد از طریق تمرین کردن راحت تر می شود.

 

همسر خودتان را در مورد احساساتتان نسبت به وی مطمئن کنید

هر شخصی دوست دارد بشنوند که چقدر دوست داشته می شود.

 

در صورتی که مطلع باشید احساس مشابهی نسبت به یکدیگر دارید، رابطه موجود روان تر خواهد بود و احتمال ایجاد مشکلاتی از قبیل حسادت پایین می آید.

منبع :مدیریت کردن فشار و آسیب یک رابطه- مشاورکو

خانواده درمانی چیست، اهداف و مزایای آن چیست؟

۱,۲۸۹ بازديد

همه ما زندگی را از درون یک خانواده شروع می کنیم چه این خانواده از اعضای خانواده با پیوند خونی باشد یا نه پدر و مادر ناتنی باشد و یا نه پدر و مادری کودکی را به فرزندی پذیرفته باشند.

 

زمانی که ما متولد میشویم خانواده بدست می آوریم و این خانواده ای که در آن متولد شده ایم هر جنبه از زندگی ما را از لحظات آغازین تا پایان زندگی، تحت تاثیر قرار می دهد.

 

خانواده آنچه که هستیم و آنچه که خواهیم بود را هم در جهت خوب و هم در جهت بد تحت تاثیر قرار می دهد. ما لغات خود، عاداتمان، خروجی هایمان و آیین مذهبی و اینکه چگونه دنیا را ببینیم و بینش خود نسبت به جهان را از خانواده می آموزیم.

 

ما همچنین یاد می گیریم چگونه عشق بورزیم و چگونه با دیگران ارتباط برقرار کنیم و اینها را از روابط اولیه در خانواده کسب می کنیم. اگر در خانواده ای سالم با ارتباطات سالم به دنیا آمده باشیم، احتمالا یاد خواهیم گرفت که چگونه ارتباطات سالم را حفظ کنیم.

 

خانواده درمانی چیست، اهداف و مزایای آن چیست؟

 

اگر در خانواده ای با مشکلات خانوادگی که در برقراری ارتباط مشکلاتی دارند، متولد شده باشیم همچنین ممکن است ما هم در برقراری ارتباط با دیگران به مشکل بربخوریم. هرچند متولد شدن در یک چنین خانواده ای بد شانسی بوده باشد، اما وضعیتی نیست که نتواند تغییرش داد.

 

تقریبا تمام خانواده ها با چالش هایی درگیر هستند و مشکلاتی را تجربه می کنند، با این حال اغلب خانواده ها حس یکپارچگی خانواده و یا شادی را حفظ و یا بازیابی می کنند.

 

خانواده درمانی / مشاوره خانواده چیست؟

خانواده درمانی یا مشاوره خانواده نوعی از درمان است که برای بکارگیری برای مسائل خاصی طراحی شده که سلامت و عملکرد خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. می تواند برای کمک به خانواده در طی یک دوره ی سخت، یک گذار حاد، یا مشکلاتی در سلامتی رفتاری یا مغزی در اعضای خانواده، بکار برده شود. خانواده درمانی، مشکلات افراد را در زمینه واحد بزرگتر خانواده می بیند.

 

فرض چنین درمانی، این است که مشکلات بدون درک روندهای گروه، نمی توانند به طور موفق آمیزی شناخته و حل شوند. روشی که خانواده عمل می کند، چگونگی شکل گیری مشکلاتی که مراجعان با آن روبرو می شوند را تحت تاثیر قرار می دهد و این که فرد چگونه توسط اعضای خانواده مورد تشویق قرار می گیرد یا قدرت عمل از او صلب می شود همگی متاثر از خانواده است.

 

خانواده درمانی می تواند تمارین و تکنیک هایی از شناخت درمانی، رفتار درمانی، فرد درمانی، یا دیگر گونه های درمان فردی را بکار گیرد. بمانند دیگر گونه های درمان، تکنیک های بکار گرفته شده کاملا مبتنی بر مسائل و مشکلاتی است که مراجع یا مراجعان با آن مواجه هستند.

 

مشکلات رفتاری یا احساسی در کودکان دلایل مشترکی برای مراجعه به درمانگرهای خانواده هستند. مشکلات یک کودک درخلا نیست، این مشکلات در بستر خانواده وجود دارند و احتمالا نیاز است تا در درون خانواده دیده شوند.

 

باید توجه شود که در خانواده درمانی، واژه خانواده الزاما به پیوندهای خونی اشاره ندارد. در این مفهوم، خانواده هر آن کسی را که یک نقش بلند مدت حمایتی در زندگی یک نفر بازی می کند را شامل می شود که ممکن است به معنی نسبت های خونی در همان خانواده نباشد.

 

متداولترین نوع های خانواده درمانی به شرح زیر هستند:

باونین:

این نوع از خانواده درمانی برای شرایطی که در آن افراد نمی خواهند و یا نمی توانند دیگر اعضای خانواده را در درمان درگیر کنند، مناسب است. درمان باونین، بر اساس دو مفهوم عمده است، مثلث بندی (تمایل طبیعی افراد برای برون ریزی و تخلیه احساسات و هیجانات با صحبت با فرد ثالث) و تمایز (یادگیری برای عکس العمل کمتر احساساتی در روابط خانوادگی).

 

ساختاری:

درمان ساختاری بر تعدیل و تقویت سیستم خانواده برای تضمین این که والدین در کنترل هستند و اینکه هر دوی والدین و فرزندان مرزهای مناسبی دارند، متمرکز است.

 

در این نوع از درمان، درمانگر به منظور مشاهده، یادگیری و ارتقای توانایی آنها برای کمک به تقویت ارتباط خانواده، به آنها ملحق می شود.

 

سیستمی:

مدل سیستمی به گونه ای اشاره دارد که در آن درمان بر ارتباطات ناهشیار و معانی ماورای رفتارهای اعضای خانواده تمرکز دارد. درمانگر در این نوع از درمانها، نقش خنثی دارد و دور استف به اعضای خانواده اجازه می دهد تا در مسائل خود به شیوه ی عمیق تر با مسائل و مشکلات به عنوان یک خانواده درگیر شوند.

 

استراتژیک:

این نوع از درمان خلاصه تر و مستقیم تر از دیگر انواع درمان است، که در آن درمانگر تکالیفی برای خانواده در نظر می گیرد. این تکلیف به منظور تغییر روشی است که اعضای خانواده تعامل داشته، ارزیابی کرده و ارتباط برقرار کرده و تصمیم می گیرند.

 

درمانگر در این نوع درمان در مقام قدرت مینشیند که به دیگر اعضای خانواده که ممکن است چنین قدرتی برای ارتباط موثر ندارند، اجازه می دهد تا به طور موثر و کارآمدی ارتباط برقرار کنند.

منبع :خانواده درمانی چیست، اهداف و مزایای آن چیست؟- مشاورانه

چگونه یک ارتباط بهم خورده را درست کنیم؟

۱,۳۱۴ بازديد

آیا از جنگ و دعوای مدام و همیشگی خسته شده اید؟ آیا جدیدا حس می کنید که ارتباط شما در ورطه ی نابودی است؟ ممکن است با خودتان بگویید چطور شد که کار به اینجا کشید.

 

در شرایط بدتر، اگر مسائل و مشکلات تم روزانه ی زندگی شما شده است این به آن معنی است که هر دوی شما واقعا با هم نیستید و ارتباط صحیح ندارید.

 

هر رابطه ی بلند مدتی بین اوقات بد و خوب در نوسان است. و این کاملا نرمال است. اما رابطه ای که پایدار است و مدت زمان زیادی دوام می آورد، رابطه ای است که در آن هر دو فرد به اندازه کافی به فرد دیگر در مشکلات و اوقات سخت اهمیت می دهد و یاری کننده است.

 

ارتباط نیازمند نگهداری و محافظت است تا در یک شرایط سالم حفظ شود.

 

در اینجا نکاتی آورده شده اند که کمک می کنند بدانید چگونه می توان یک ارتباط را نجات داد و اگر احساس رضایت از رابطه ندارید چگونه می توان خوشی و شادی را به رابطه برگرداند.

 

قدم اول:

اولین گام این است که یک زمان را به خودتان اختصاص دهید. به پیاده روی بروید یا نه با یک زیر انداز به پارک بروید و از آفتاب لذت ببرید و از خودتان بخواهید تا با خودتان با ملایمت رفتار کنید.

 

این بخش مقداری سخت است. نیاز است تا به صورت بی رحمانه ای با خود صادق باشید. آیا تنش در شما ایجاد می شود بخاطر اینکه سعی می کنید فاصله بگیرید؟

 

یا نه این تنش به این خاطر است که شما عادات بدی دارید و الان این عادات بد برای رابطه ی شما مشکل ساز شده است؟

 

گاهی دانستن و حل مشکلات آسان است، اما گاهی نیاز است تا عمیقا مسائل را بشکافیم و بررسی کنیم و به هسته مساله برسیم تا بتوانیم آن را حل کنیم.

 

قدم دوم:

گام دوم این است که اطمینان حاصل کنید که هر دوی شما چنین حسی دارید. هیچ فایده ای ندارد اگر تلاشتان را بکنید و سنگ تمام بگذارید در حالیکه همسر شما نخواهد در این ارتباط باقی بماند.

 

شما نیاز دارید تا در ابتدا یک مکالمه روشن و باز داشته باشید تا بدانید که این خواسته ی هر دو شما است که رابطه را برگردانید یا نه.

 

اغلب افراد زمانی که با هم مکالمه و بحث می کنند متوجه می شوند که هر دو واقعا می‌خواهند که در کنار هم باقی بمانند و این روند بهبود را تسریع می بخشد.

 

زمانی که رفتار شما نسبت به همدیگر هیچ احساسی را نشان نمی دهد اما نسبت به هم هنوز اهمیت نشان می دهید، در چنین شرایطی احساس عدم علاقه و عشق آسان است.

 

این خود باعث ایجاد تنفر و عدم علاقه و پاسخ منفی شده و به مرور این چرخه تداوم پیدا کرده و قوی تر می شود.

 

 

9 نکته ی طلایی برای ماندگاری انگیزه

0 دیدگاه /تیر ۱۹, ۱۳۹۸

ادامه مطلب ...

بعد از اینکه مطمئن شدید هر دو خواهان ماندن در ارتباط هستید، توصیه های زیر را به شما پیشنهاد می کنیم:

 

۱٫ ارتباط چشمی برقرار کنید.

هرگز قدرت ارتباط چشمی را در هنگام صحبت با همسر خود دست کم نگیرید. در عصر مزاحمت های تکنولوژیکی، بسیاری از ما زمان زیادی را برای نگاه کردن به گوشی موبایل خود صرف می کنیم و به اندازه کافی به چشمان عشق خود نگاه نمی کنیم.

 

اگر قرار است مطلبی را بگویید، ارتباط چشمی تان را با او حفظ کنید. این باعث می شود حرف های شما بیشتر در خاطرش بماند و مفهوم مد نظر شما را عمیقا متوجه شود.

 

۲٫ همانگونه که احساس می کنید، صحبت کنید.

آسان ترین راه برای اینکه فردی را مجبور به حالت دفاعی کنیم، این است که به شیوه انتقادی صحبت کنیم و آنها را نقد کنیم. بنابراین اگر همسر شما برای شام دیر کرده است، بجای مواخذه او برای این کار با یک جمله مانند “تو همیشه دیر میکنی”،

 

” نه من همیشه هم دیر نمیکنم این عادلانه نیست” سعی کنید این تاکتیک را به کار ببرید:” زمانی که دیر می کنی من واقعا ناراحت می شوم چون باعث می شود حس کنم تو بمن توجه نمی کنی”.

 

به این شیوه دیگر شما پرخاشگر نیستید. در عوض، شما آن چیزی را به او می گویید که واقعا احساس می کنید.

 

۳٫ گوش فرا دهید و همدلی ایجاد کنید.

قبل از این که بخواهید با عجله جواب بدهید اجازه بدهید فرد مقابل حرفهایش را به طور کامل بزند و بگذارید حرفهایش تمام شوند.

 

اغلب مکالمات ما شامل منتظر ماندن برای تمام شدن حرفهای فرد مقابل است تا بتوانیم انچه را که میخواهیم بگوییم. ما در گوش دادن خیلی هم خوب نیستیم.

 

اما تلاش کنید که یاد بگیرید شنونده های خوبی باشید. به مرور خواهید فهمید که چقدر به شما کمک می کند تا درک کنید و دیگر مثل قبل زود از کوره در نمی روید. قبل از این که سر نقطه نظر شما بحث کنید، سعی کنید مسائل را از دید فرد مقابل ببینید.

منبع :چگونه یک ارتباط بهم خورده را درست کنیم؟- مشاورانه

مبارزه با هیولای بی اعتمادی قبل از تخریب رابطه-

۱,۲۷۱ بازديد

من یک فرد کاملا اعتماد کننده ای می باشم. من در شرایط نرمال تمایل دارم تا اعتمادم را نسبت به سایر افراد گسترش بدهم و از آنها انتظار دارم تا مهربانی متقابل داشته باشند.

 

در صورتی که فرد دیگر اثبات کند که غیرقابل اعتماد می باشد، در آن صورت من سطح اعتمادم نسبت به وی را تغییر خواهم داد.

 

در روابطی که بی اعتمادی را تجربه می کنم، معمولا به این نتیجه می رسم که این مورد به دلیل یک نقص قابل توجهی در اعتماد صورت نگرفته است (هر چند که عبارت از مواردی می باشند که به صورت آنی منجر به جلب توجه ما می شوند)، ولی چند نمونه کوچک تر مربوط به نااطمینانی در طول زمان صورت گرفته است.

 

مبارزه با هیولای بی اعتمادی قبل از تخریب رابطه

مبارزه با هیولای بی اعتمادی قبل از تخریب رابطه

۵ مرحله مربوط به شک و سوء ظن – نقش شکاکیت در تخریب روابط

 

شکستن یک عهد، نرسیدن به هدف تا زمان مشخص شده، و یک الگویی از رفتار غیرقابل اطمینان، غیراخلاقی، نامناسب، یا بدون علاقه در طول زمان به یک روند تبدیل می شود.

 

بی اعتمادی در طول یک شب اتفاق نمی افتد، بلکه به صورت تدریجی و طی مراحل مختلف رشد پیدا می کند، و در صورتی که بتوانیم مراحلی را که در آن هستیم را تشخیص بدهیم.

 

این شانس را خواهیم داشت که قبل از عمیق تر شدن بی اعتمادی آن را از بین ببریم. مراحل نااطمینانی عبارتند از:

 

شک و بی اعتمادی

اولین مرحله مربوط به بی اعتمادی عبارت از شک می باشد. شما شروع به تجربه کردن یک نااطمینانی محدودی نسبت به یک شخص قابل اعتماد می کنید که باعث می شود مقداری از اعتماد شما به وی از بین برود.

 

این مورد می تواند یک نوع شک و ایرادگیری در پس زمینه ذهن شما باشد که نمی توانید از آن صرف نظر کنید، یا حتی در صورتیکه تشخیص درستی نداشته باشید، در برخی مواقع احساس و درک درستی نسبت به موقعیت نخواهید داشت.

 

سوء ظن در رابطه

در صورتی که شک از بین نرود، در طول زمان پیشرفت خواهد کرد و به سوء ظن تبدیل خواهد شد.

 

ممکن است یک الگوی رفتاری در شما شکل بگیرد که نشان دهنده عدم اعتماد باشد، ولی شما دلیل کافی برای داشتن نتیجه گیری موثقی نخواهید داشت.

 

بی اعتمادی شک و تردید در رابطه مشاور کو 

بی اعتمادی شک و تردید در رابطه مشاور کو

اضطراب و عدم اطمینان

سومین مرحله از عدم اطمینان عبارت از اضطراب می باشد.

 

اضطراب شامل یک احساس مربوط به ترس و اضطراب می باشد و در اغلب مواقع به صورت فیزیکی مشخص می شود.

 

در هنگام تعامل با شخصی که اعتماد کاملی نسبت به وی ندارید، ممکن است که ناآرامی، ضربان شدید قلب، عصبانیت، سفتی معده، یا حتی نفرت را تجربه کنید.

 

ترس

در این مرحله از رابطه، عدم اطمینان می تواند تا جایی افزایش پیدا کند که شما نسبت به نشان دادن آسیب پذیری خودتان ترس داشته باشید.

 

شما موارد نقص زیادی را در اعتماد تجربه کرده اید و سطح نااطمینانی شما به یک فرد دیگر آنقدر پیشرفت کرده است که از بهزیستی عاطفی خودتان ترس دارید.

 

حفاظت از خود

در نتیجه ترسی که تجربه کرده اید، در یک موقعیت حفاظت از خود قرار می گیرید. شما در روابط خودتان موانعی ایجاد می کنید تا از نزدیک شدن سایر افراد به خودتان محافظت کنید.

 

این اقدام خود محافظتی منجر به کاهش آسیب پذیری شما می شود، ولی همچنین منجر به تقویت وضعیت نااطمینانی در رابطه می شود.

 

یادگیری نحوه ایجاد اعتماد مجدد در روابط

اعتماد یک نوع طنابی می باشد که منجر به نگه داشتن افراد در یک رابطه ی شود، و زمانی که این طناب پاره می شود، عدم ارتباط صورت می گیرد.

 

زمانیکه نسبت به یک فرد دیگری آسیب پذیر نباشید، موارد متفاوتی را در رابطه خودتان تجربه خواهید کرد.

 

دکتر جان تانسند [۱] در کتاب خودش به اسم فراتر از مرزها – یادگیری نحوه ایجاد اعتماد مجدد در روابط [۲] چند مورد از اعتمادهای آسیب دیده را بیان کرده است:

 

دکتر جان تانسند

صرف نظر کردن از رابطه

به جای بی خیال بودن، که در روابط اعتمادی یک مورد عادی می باشد، احتیاط بیشتری را در به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی خواهید داشت.

 

به دلیل از بین رفتن ایمنی، از پذیرفتن ریسک ها در رابطه موجود اجتناب می کنید. در این شرایط، تنهائی یا ساکت شدن یا درونی شدن بیحالی از جمله موارد رایج می باشد.

 

حرکت به سمت انجام وظیفه

به منظور جبران نبود اعتماد در رابطه، ممکن است که بیش از حد خودتان را مشغول سرگرمی ها، مدرسه، کلیسا، یا سایر فعالیت ها بکنید.

 

به دلیل اینکه “انجام دادن کار” راحت تر از “ارتباط برقرار کردن” می باشد، شما در سایر بخش های فعال می مانید. همچنین شما بخش های شخصی رابطه خودتان با سایر افراد را از بین می برید.

منبع :مبارزه با هیولای بی اعتمادی قبل از تخریب رابطه- مشاورکو

اعتماد سازی در خانواده

۱,۲۵۱ بازديد

خانواده نهادی است تربیتی که در این نهاد فرزندان شخصیت گرفته و نحوه برخورد با اجتماع را فرا میگیرند. باید به این نکته توجه کنید که خانواده ها و نحوه شکل گیری آنها در طول تاریخ بشریت یکسان نبوده و در این مدت دچار تحولاتی شده است اما همه این تحولات هیچگاه تغییری در اصل خانواده ایجاد نکرده و همواره بر نکته همدلی و گذشت و

 

همچنین اعتماد در خانواده تاکید شده است. در خانواده ها ارزش ها شکل گرفته و پرورانده می شوند تا با تربیت یک فرزند خوب جامعه به شکل خوبی پیشرفت کرده و ضمن کسب موفقیت در اجتماع، ضامن سلامت روانی جامعه باشد بنابراین خانواده ها می بایستی در خودشان مشکلی نداشته باشند تا بتوانند به دور از ناهنجاریها و مشکلات فرزندانی خوب را تحویل جامعه بدهند.

 

نکاتی در باب اعتماد سازی

یکی از نکاتی که باید در خانواده رعایت شود بحث اعتماد سازی است. اعتماد بین تک تک افراد خانواده بایستی نهادینه شود زیرا اگر این اعتماد نباشد همدلی نبوده و اگر همدلی نباشد اعضای خانواده که مانند حلقه زنجیر به هم متصل هستند از هم جدا شده و دیگر نمی توان به آنان یک خانواده گفت این اتفاق باعث می شود ابتدایی ترین نهاد تربیتی کار خود را به درستی انجام نداده و فرزندانی خوب را تحویل جامعه ندهد بنابراین جامعه از هم گسیخته شده و ناهنجاری در آن افزایش می یابد. اما چگونه می توان بحث اعتماد سازی را در خانواده پیاده کرد؟!

 

صداقت را می توان پایه این اعتماد سازی دانست

اگر صداقت در خانواده حکم فرما باشد هیچگاه بی اعتمادی و شک در خانواده جایی ندارد بنا براین باید در تمامی مسائل صادق باشیم. در گام بعدی احترام به ارزش ها و تبادل نظرات در محیطی آرام می باشد همه اعضای خانواده باید به یک چشم دیده شوند البته جایگاه والدین جایگاهی خاص است که نمی توان آن را نادیده گرفت. اهداف در خانواده باید مشخص باشد و باید هرکس شخصیت و جایگاه خود در خانواده را دانسته و برای حفظ آن تلاش کند بنابراین اعتماد سازی در خانواده به معنای داشتن خانواده ای خوب و سپس جامعه ای به دور از تنش می باشد.

 

شماره های تماس 01

 

چگونه دوباره اعتماد سازی رو بسازم؟

پاسخ

بسیاری از کارشناسان براین باورند که اعتماد یکی از مهمترین عوامل در ایجاد محیط کاری یکپارچه، هم افزا و اثربخش به شمار می آید.

 

سازمانهایی که میان کارکنان آنان اعتماد وجود دارد معمولا سازمانهایی موفق هستند در غیر این صورت غالبا موفق نخواهند بود.

 

لذا مدیریت اکثر مواقع این سوال را مطرح می کنند «چطور می توان در محیط کار اعتماد به وجود آورد و چگونه می شود از بی اعتمادی جلوگیری کرد».

 

اعتمادسازی همیشه از رده عالی سازمان شروع می شود. صداقت و اعتمادسازی درونی به شرطی به وجود می آید که مدیران عالی سازمان سرمشق و الگو دیگران باشند و با ایجاد مصادیق، آن الگوها را در واحدها و ادارات عملی سازند.

 

پنج روش برای اعتمادسازی در گروهها و همچنین پنج رویه فوری برای بی اعتمادی به رهبران سازمان پیشنهاد می شود. اما ابتدا می پردازیم به اینکه چطور اعتمادسازی کنیم.

 

۱ – صداقت را پایه گذاری و حفظ کنید: صداقت سنگ زیربنای اعتماد در سازمان است. صداقت باید از رده عالی سازمان شروع شده و تا رده های پایین سازمان ادامه یابد. این یعنی اینکه در بین سایر موارد، همیشه باید حقیقت را بگویید و به قولتان پایبند باشید. مهم نیست این کار چقدر دشوار است. بلکه اگر افراد صداقت داشته باشند اعتقاد به سازمان به وجود می آید.

۲ – دیدگاه و ارزشها را تبادل کنید: ارتباط مهم است چون شاهرگ کسب اطلاعات و دسترسی به حقایق است. تبادل دیدگاه سازمانی مدیریت را قادر می سازد تا بگوید به کجا می رویم و با ربط دادن به ارزشها، بتوان روشهای رسیدن به آن پایه گذاری کرد.

۳ – همه کارکنان را به یک چشم ببینید: وقتی کلیه کارکنان اعم از کارکنان جدیدالاستخدام، موقت، پاره وقت و یا کارکنانی که دارای حقوق پایینی هستند احساس کنند به عنوان عضوی از گروههای کاری برای سازمان اهمیت دارند آنگاه اعتماد به وجود می آید. اعتمادسازی با گوشه گیری مدیریت و دوری از کارکنان به دست نمی آید، بلکه ازطریق تماس و ملاقات مدیریت با کارکنان شکل می گیرد. به دنبال آن مدیریت باید از نظرات و دیدگاههای کارکنان آگاهی یابد (برای آنها اهمیت و اعتبار قائل شود). مدیر باید نام کارکنان و اعضای خانواده آنها را بداند و با همه کارکنان رفتاری محترمانه داشته باشد.

۴ – به جای اهداف فردی، بر اهداف مشترک متمرکز باشد: وقتی کارکنان احساس کنند از طریق فعالیت گروهی و با همکاری یکدیگر به جای مجموعه ای از اهداف فردی به دیدگاه مشترک می رسند اعتماد به وجود می آید. این امر لازمه کارگروهی است. گروه وقتی می تواند به کار ادامه دهد که اعضایش به یکدیگر اعتماد داشته باشند.

۵ – اگر کاری درست است آن را انجام بدهید و به خطرات فردی توجه نکنید: همه ما به نوعی ازطریق حس ششم می‌دانیم در هر شرایطی تقریبا چه چیزی درست است. اگر از این حس پیروی کنیم و هر نوع پیامدهای فردی را نادیده بگیریم همیشه مورداحترام اطرافیان قرار می گیریم. از این احترام می توان اعتماد به دست آورد.

موارد پیش گفته جنبه مثبت اعتمادسازی بود. اما راجع به جنبه منفی بی اعتمادی چه می توان گفت؟ لذا در ذیل پنج روش سریع در ایجاد بی اعتمادی در همکاران شرح داده می شود:

۱ – حرف و عمل شما یکی نباشد: هیچ چیزی مانند دمدمی مزاجی و تناقض میان حرف و عمل افراد را سردرگم نمی کند. اگر سردرگمی ناشی از تناقض مستمر باشد یقین بدانید اعتماد قربانی می شود.

۲ – به دنبال منافع فردی باشید نه منافع مشترک: دریک محیط کارگروهی اگر فردی فقط به دنبال منافع فردی باشد بیدرنگ احترام و اعتمادش نزد دیگران از بین می رود.

۳ – خودداری از تبادل اطلاعات (حبس اطلاعات): وقتی مجاری ارتباط مسدود باشد، بروز شایعات در رده های بالا و پایین سازمان شروع می شود. لذا اطلاعات غلط جای اطلاعات درست را می گیرد. انکار و تکذیب مطالب رواج می یابد. اطلاعات درست با تأخیر زیاد و گاهی هرگز دراختیار کارکنان قرار نمی گیرد. لذا اعتماد ازبین می رود.

۴ – دروغ یا نصف حقیقت را بگویید: عدم صداقت سریعترین راه نابودی کل اعتماد است. افراد ممکن است دروغی را یک بار یا حتی دوبار باور کنند اما این ضرب المثل قدیمی می گوید: «بالاخره دروغگو دستش رو می شود».

۵ – ذهن بسته داشته باشید: نسبت به عقاید و نظرات دیگران بی اعتنا باشید و فضایی به وجود آورید که این گونه باشد «من می خواهم همه کارها طبق نظرم انجام شود یا همین که هست». قطعا چنین فضایی موجب قطع ارتباطات و درنهایت بی اعتمادی می شود.

 

نتیجه گیری

وقتی نگاهی به سازمانهای کاملا موفق در گذشته و حال می اندازیم می بینیم رهبران آن سازمانها به اصول پنجگانه اعتمادسازی توجه داشته و به آن عمل کرده اند.

نگاهی به سرداران مشهور نظامی در طول تاریخ و همچنین رهبران سیاسی واقعا محبوب و رهبران بزرگ و شایسته در حوزه صنعت می بینیم همه این رهبران بزرگ میان رؤسا، همکاران و مرئوسان خود اعتماد به وجود آورده اند و با اعتمادسازی برای خود، هم پیمانان و شرکتهایشان موفقیت و افتخار کسب کرده اند.

در این مورد میتونید با این شماره مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

 

با یه پسر دوست بودم و خانواده ام متوجه شدند و اعتمادشان کامل از بین رفت

من با یه پسر دوست بودم و خانواده ام متوجه شدند و اعتمادشان کامل از بین رفت من چگونه باید دوباره اعتماد انها را جلب کنم.

 

پاسخ

 

مسئله ارتباط والدین و فرزندان جزو آن دسته از نکاتی است که همیشه به صورت تک بعدی بررسی شده بدین معنی که روحیات و مشکلات و ویژگی‌های فرزندان را شخم زده‌ایم و از این طریق راهکارهایی را به والدین برای برقراری ارتباط صحیح‌تر نشان داده‌ایم.

اما براساس رویه جدید، این بار می خواهیم والدین را در خال هدف قرار داده و با تفکیک و توضیح روحیات و شرایط آنها راهی به شما نشان دهیم که بهترین و نزدیک ترین باشد.

 

در ابتدا باید چند اصل و نکته را جدا از این که والدین ما در چه گروه و دسته و متعلق به چه شرایط روحی و فکری هستند بپذیریم:

 

عمده‌ ترین علت عدم رضایت ما از والدین و احساس فاصله زیاد بین خودمان و آنها، مقایسه‌ای است که به صورت ناخودآگاه و بعضاً آگاهانه انجام می‌دهیم و در این قیاس، والدین خود را با الگوی ایده آلی که غالباً حاصل ترکیب رفتارهای مورد پسند ما است مقایسه می‌کنیم. یادمان باشد هیچ انسانی، چه در موقعیت فرزندی و چه والدی، کامل نیست بلکه ترکیبی است از رفتارهای مثبت و منفی و هنر آن است که انسان‌ها را آنگونه که هستند بپذیریم و دوست داشته باشیم.

 

یادمان باشد که پدران و مادران ما فرزندان دیروز بوده‌اند و ما نیز پدران و مادران فرزندانی خواهیم بود و این چرخه تا همیشه ادامه دارد.

 

حل معقول مسائل زمانی حاصل می‌شود که احساس رضایت دو طرفه را به دنبال داشته باشد. یعنی هم ما و هم والدینمان به آرامش و تعادل نسبی برسیم.

 

رفتار والدین ما تابعی از طبیعت اطراف ماست و اثرگذارترین و مفید‌ترین تغییرات در هر پدیده طبیعت (منجمله رفتار والدین) زمانی حاصل می‌شود که تغییر از نگاه ما و از رفتار ما آغاز شود.

 

به عبارتی با تغییر در رفتار خودمان، آنها را به بازخورد مطلوب واداریم.

 

و آخرین و مهم‌ترین نکته آن که هر کس به اندازه زحمت و محبتی که برایمان می‌کشد شایسته و سزاوار قدردانی، ستایش و احترام است و لذا پدر و مادر ستودنی‌ترین عناصر زندگی ما هستند که احترام در مقابل آنها فضایی نامحدود دارد.

 

و اما تفاوت‌های رفتاری والدین: والدین همه چیز‌دان، والدین منظم، والدین سلطه‌گر، والدین پرخاشگر، والدین ساکت و کم حرف.

 

والدین همه چیز دان

این‌گونه شخصیت‌ها در همه زمینه‌ها متخصص هستند، در هر موضوعی ابراز عقیده کرده و حتی در صورت اشتباه، آن را قبول ندارند.

 

در رویارویی با این گونه والدین بهتر است که شما برای پرسیدن و گرفتن نظر پیش قدم شوید و اجازه دهید که این نیاز در مورد موضوع دلخواه و انتخابی شما ارضا شود.

 

چنانچه با نظر اشتباهی روبه رو شدید، بهتر آن است که آن لحظه سکوت کرده و از تذکر دادن فوری اجتناب کنید. کمی بعدتر پیش آمده، از او بخواهید بیشتر فکر کند و مسئله را اینگونه مطرح کنید:

 

نظرات شما همیشه برای من کمک بزرگی است. راستی اگر مسئله اینطوری نبود – همان راهنمایی اشتباهی که خود والد انجام داده – و این گونه بود – نظری که صحیح‌تر و بهتر است – چه کار کنم؟

 

چنانچه بعد از این صحبت دیگر هیچ نگویید و مجال تفکر را به آنها دهید، این عمل سبب می‌شود که بعضاً به اشتباه خود پی‌برده و نظر درست شما را مجدداً به عنوان نظر و راهنمایی خود مطرح کنند. مهم این است که آنچه می خواسته‌اید انجام شده و به آن رسیده‌اید.

 

والدین منظم

این اشخاص به طرز آشکاری دقیق و حسابگرند. منطقی حرف زدن را دوست دارند. واقعیات را به طور ملموسی درک کرده و از خیال بافی و بی‌خیالی به دورند.

 

محیط اطرافشان تمیز و منظم است و شما در حیطه نظارتی آنها چاره‌ای جز تبعیت از نظم ندارید.

 

در مقابل این‌گونه والدین و برای فرار از جبر نظم افراطی سعی کنید که ظاهر رفتاری و محیطی خود را نزدیک به سلیقه آنها نشان دهید. با آنها منطقی صحبت کنید و به گونه‌ای رفتار نکنید که احساس کنند نسبت به مسائل اطراف خود بی‌خیال هستید.

 

حتی اگر واقعاً چنین است، اتاق و محیط اطراف شخصی خودتان را در حد معقول و نه افراطی از نظم نگاه دارید.

 

این در واقع مثل یک بازی پازل، هنر قرار دادن تکه‌ها در جای درستی است که به نتیجه درست منتهی می‌شود و شما این هوش و قابلیت را دارید، فقط کافی است بخواهید که این کار انجام شود.

 

در مورد بخش افراطی رفتار آنها در زمان های مناسب و بدور از هر گونه تنش و بی حرمتی و با اعمال فضای منطقی به گفتگو و صحبت بنشینید.

 

یادتان باشد لجبازی تنها نکته ای است که هرگز شما را به مقصد نمی‌رساند. در شماره‌های بعد سعی می‌کنیم بیشتر با روحیات کسانی آشنا شویم که بی‌شک دوستمان دارند و دوستشان داریم.

 

والدین سلطه‌گر

این اشخاص تفکران خود را با زور و اجبار به دیگران القا کرده و با آ نها و درگیر بحث و جدل می‌شوند. در مقابل این والدین باید با آرامش و اعتماد به نفس صحبت کنیم و بدانیم که نفس حرف زدن مهم نیست.

 

بلکه مهم آنست که بتوانیم منظور خودمان را به درستی بفهمانیم. استفاده از واژگان درست و اعتماد به نفس برگه برنده ما در برخورد با ایندسته از والدین است.

 

بهتر است که در شروع صحبت آنها را با نام پدر، مادر؛ مخاطب قرار دهیم و سپس در کمال آرامش موضوع و خواسته خود را مطرح کنیم.

 

در صورت عصبانیت و بحث سکوت کرده و مجدداً در شرایطی مناسب‌تر موضوع را مطرح کنیم و خود را هرگز به صورت یک آدم بی‌خیال و بی‌توجه نشان ندهیم.

 

والدین پرخاشگر

این دسته از آدم‌ها پیروز شدن در نزاع‌ها را دوست دارند و دیگران با تندی وادار به قبول خواسته‌های خود می‌کنند. والدینی که با کوچکترین حرفی به شدت عصبانی شده، فریاد می‌زنند ولی این حالت در آنها خیلی زود فروکش می‌کند، در واقع با داد زدن نوعی انرژی منفی را از درون خود تخلیه می‌کنند و از اینرو سکوت و آرامش شما و تواضع‌تان در برابر این حالات، مدت زمان این تخلیه را کوتاه کرده و باعث می‌شود که فضا زودتر به حالت عادی باز گردد.

 

در صورتیکه ایستادگی و بحث کردن شما باعث می‌شود که دایره عصبانیت از حال به گذشته کشیده شده و مسئله دلخواه شما بی‌نتیجه بماند.

 

فقط سکوت کنید بعد از آرام شدن شرایط، مودبانه از اینکه آنها را عصبانی کرده‌اید عذرخواهی کنید، حتی اگر مقصر نبوده‌اید، و در مورد موضوع مورد نظرتان مجدداً صبحت کنید.

 

شاید راهکارهای زیر به برقراری سریعتر آرامش در فضای گفتگوی شما کمک کند:

 

در مواجهه با بی‌منطقی رفتار والدین صحیت به مراتب کار گشاتر از خصومت است.

در هنگام دعوا از واژگان بد استفاده نکرده و تن صدای خود را بالا نبرید.

در مقابل اینگونه والدین و در این شرایط محکم نشسته، پا روی پا نیاندازید و با چیزی بازی نکنید.

هرگز با والدین خود قهمر به معنای ترک کلام نکنید، حتی اگر آنها با شما صحبت نکردند.

با محکم بستن در، ترک محل و …. نشان می‌دهید که قصد اصلاح رفتار والدین را دارید که این امکانپذیر نبوده و به ضرر شما است.

منبع :اعتماد سازی در خانواده- مرکز مشاوره

اعتماد به نفس-

۱,۲۶۸ بازديد
اعتماد به نفس:قبل از اینکه راهبردهای داشتن عزت نفس را بررسی کنیم.
اجازه دهید ببینیم عزت نفس در واقع چیست.
چرا؟ به سادگی، هنگام شروع ساختن عزت نفس خود، باید بدانید که در واقع چه هدفی در این کار نهفته است.

چگونه اعتماد به نفس داشته باشیم
ممکن است بگویید این یک سایت روابط است، پس چرا ما بر اعتماد به نفس، احترام و اعتماد به خود تمرکز می کنیم؟
خب، در صورتیکه شما خود را دوست داشته باشید و نگران خشنود کردن همه برای طرد نشدن از سوی آنها نباشید.
شما با احتمال بیشتری روابط سالم ایجاد خواهید کرد.
احتمال بسیار زیادی وجود دارد که در پی یافتن یک همسر شایسته باشید.
که در آن زوجین به جای وابستگی یک طرفه، هر دو طرف بیش تر از پیش به هم وابسته اند.
شما از دادن اختیار تشکیل و حفظ دوستی ها و سرگرمی ها و در عین حال مکمل رابطه به یکدیگر خشنود هستید.
پس می توانید ببینیدکه دانستن نحوه ایجاد عزت نفس اهمیت زیادی دارد.
(برای خود و البته همچنین در فرزندان شما)داشتن عزت نفس بالا به همان معنای فکر کردن به خود نیست.



عزت نفس چیست؟
قبل از آنکه شما برای بهبود عزت نفس خود اقدام کنید باید از یکسری چیزها آگاه شوید.

احترام به خود (مناعت طبع) بر پایه دو مؤلفه قرار دارد:

برای مثال شما ممکن است حس کمال یا غرور کرده یا اینکه بالعکس به علت خود بیزاری، احساس شرمندگی یا خجالت کنید.



عوامل کاهش عزت نفس
۱٫بیولوژیکی:
ژن ها، بیماری، ناتوانی و سبک زندگی شما.

۲٫روانشناختی:
تجارب کودکی و بزرگسالی شما، هرگونه تروما یا احساس شرمندگی (به اندازه کافی تروماتیک برای شما)،
سبک زندگی شما، اثرات ناشی از جراحت، تروما یا ناتوانی، خود ارزیابی شما.

۳٫معنوی:
تکریم، شرمساری، اعتقادات (قید و بندها)، سبک زندگی

۴٫جوانب اجتماعی:
ارتباطات اجتماعی شما و بازخورد دریافتی شما از افراد پیرامون خود، شایستگی اجتماعی و سبک زندگی شما.
این عوامل نمی تواند سوای از شکل گیری عزت نفس واقعی شما باشد.

اثر متقابلی بین این چهار عامل وجود دارد که نشان دهنده میزان احترام به خود (عزت نفس) در شما می باشد.

پس، هیچ فرمول ساده ای برای آن وجود ندارد.

ویژگی عزت نفس
اکثر روانشناسان فکر می کنند که عزت نفس شما ویژگی ثابتی است با فراز و فرودهای دوره ای.
اما، خبرهای واقعاً خوب این است که اکنون عزت نفس شما در هر وضعیتی قرار داشته باشد.
حتی اگر نسبت به خود حس خوبی ندارید، بدون شک می توانید آن را تغییر دهید.

ما روان شناس ها معتقدیم که با بهتر کنار آمدن با فشارها می توانید آن ها را تغییر دهید.
همانطور که صدها نفر توانسته اند با برخورداری از مشاوره، زندگی های خود را به طور اساسی تغییر دهند.
توصیه های مربوط به ایجاد عزت نفس و متوقف کردن خود بیزاری در ادامه در این مقاله ذکر می شود.
پاسخ سوال “عزت نفس چیست؟” را می دانید. بسیار خوب، اجازه بدهید به صفحه بعد برویم: اهمیت اعتماد به نفس.

شماره های تماس 01
فواید عزت نفس بالا چیست؟
عزت نفس سالم می تواند اثرات مواج واقعاً مثبتی داشته باشد. درکنار افراد شاد، پرانرژی و مثبت بودن تعالی بخش است.
فهرستی از چیزهایی که شما ممکن است در مورد فرد دارای عزت نفس بالا توجه کنید وجود دارد.
با برانداز کردن تمام لیست متوجه خواهید شد که افراد دارای عزت نفس” ظرفیت ذخیره هیجانی” بالاتری دارند.
آنها می توانند ذخایر خود برای بهره مند شدن دیگران را به اشتراک بگذارند (اما به هر حال به نکات احتیاطی نیز توجه می کنند).

پانزده نشانه عزت نفس سالم
وقتی که شما عزت نفس خود را می سازید شما کم کم به هر یک از علائم ذیل توجه خواهید کرد:
۱٫ بیشتر محتمل ساختن روابط سالم و عشق ورزیدن سخاوتمندانه به دیگران هستید زیرا شما می توانید خود را دوست بدارید.
۲٫ با بازخوردهای منفی و انتقادگری آشفته نمی شوید.
۳٫ هدف گزینی بالایی دارید، به اهداف خود می رسید و به خوبی با عقب گردهای زندگی کنار می آید.
۴٫ به راحتی از خود دفاع می کنید اما همچنین هنگام اثبات اشتباه خود، حاضر به تجدید عقاید خود هستید.
۵٫ از مصاحبت خود به احتمال بیشتری لذت بخش است.
۶٫ دارای اعتماد به نفس بالایی هستید.
۷٫ هنگام خروج از دایره راحتی خود دچار وحشت زدگی نمی شوید و در عوض با گسترش دادن توان خود پیشرفت را بهتر حس خواهید کرد.
۸٫ بیشتر مستعد هستید که دوستان را جذب خود کنید از آنجاییکه مردم ذاتاً جذب اشخاص مثبت نگر می شوند.

مدیریت عقب گردهای زندگی
۹٫ به احتمال کمتر دچار افسردگی می شوید زیرا بهتر قادر به مدیریت عقب گردهای زندگی خود هستید.
۱۰٫ به احتمال کمتری دچار اضطراب می شوید اما اگر احساس اضطراب کردید شما یاد گرفته اید به خوبی آن را مدیریت کنید.
۱۱٫ از تعدیل درست میزان کنترل و اراده خود لذت می برید.
۱۲٫ فرصت های زیادی برای عشق ورزی؛ دوستی و بلند خندیدن را خلق و پیشنهاد می کنید.
۱۳٫کاملاً دارای درجه انعطاف بیشتری هستید.
۱۴٫ شما انتظار ندارید یا منتظر اشخاص دیگر نمی مانید تا حال شما را خوب کنند.
۱۵٫ شدیداً کار و سرگرمی دارید، تا می توانید خود را وادار به خلق بهترین رویدادها می کنید.

نشانه های عزت نفس مثبت
این نشانه های عزت نفس مثبت فقط نشان دهنده نقش مهم آن در سلامتی و بهزیستی افراد خانواده و جامعه است!
از طرف دیگر اگر دارای اعتماد به نفس پایین هستید همه اینها اهداف باارزشی محسوب نمی شوند.
برای اینکه شما بیش از آنها شایستگی دارید. به یاد داشته باشید –شما همانند یک ستاره بی نظیر هستید.
هیچ کسی شبیه شما نیست.

(به خود یادآوری کنید- افراد جامعه ستیز نیز تمایل به داشتن اعتماد به نفس بالا هستید، لذا این همه آن خبر خوب نیست!).
یک نکته ی احتیاط قبل از اینکه نحوه ایجاد عزت نفس را یاد بگیرید
حس بسیار بالای عزت نفس موجب مغرور شدن افراد می شود.
این نیز خود منجر به ضعف در تصمیم گیری و خطرجویی فزاینده می شود.
افراد خودشیفته نیز دارای میزان بسیار زیادی از آن می باشند.
هچنین اگر شما خود را تا حدود زیادی مثبت ارزیابی کنید شما به احتمال کمتری نسبت به دیگران صبوری و همدلی خواهید داشت.
این قطعاًشامل اهداف مورد نظر ما نیست.

منبع :اعتماد به نفس- مرکز مشاوره

ماهیچه های رابطه زناشویی را تقویت کنید – پذیرفته شدن بیشتر توسط همسر-

۱,۲۳۲ بازديد
روشهای پذیرفته شدن بیشتر توسط همسر و ایجاد یک رابطه قوی تر
هر رابطه ای جر و بحث های مختص به خودش را دارد.

بنابراین سوالی که مطرح می شود عبارت از این است که آیا یک استراتژی واقعی برای خاتمه دادن مناسب به اختلافات ما بین شما و همسر شما وجود دارد؟

پاسخ یکی از مشاور به این سوال “بله” بوده است.

یکی از موارد فریب دهنده ای که در هر رابطه ای وجود دارد، عبارت از این فرض می باشد که فرد دیگر شخصی است که به تغییر نیاز دارد.

هر چند که تهییج می شوید به دلیل مشکلات موجود در رابطه، همسرتان را مورد سرزنش قرار بدهید، ولی آندرا میلر، رئیس و موسس سایت yourtango و نویسنده کتاب پذیرش رادیکالی: رمز مربوط به زندگی عاشقانه شاد و بادوام[۲] معتقد است:

که یکی از بهترین روش ها برای غلبه بر روی جر و بحث ها، متوقف کردن تلاشتان برای تغییر همسرتان می باشد.

آندرا میلر – Radical Acceptance: The Secret to Happy, Lasting Love
ماهیچه های رابطه زناشویی را تقویت کنید - پذیرفته شدن بیشتر توسط همسر
ماهیچه های رابطه زناشویی را تقویت کنید – پذیرفته شدن بیشتر توسط همسر
میلر در مورد داشتن یک زندگی عاشقانه شاد و بادوام معتقداست:
پذیرش رادیکالی افرادی که رابطه نزدیکی با آنها دارید منجر به کاهش تنش های موجود می شود و شما را به همسرتان نزدیک تر می کند.
شما با رها کردن خودتان از مسولیت مربوط به ایجاد تغییر در همسرتان، به خودتان اجازه خواهید داد تا شخص مورد علاقه خودتان را به صورت کامل و با تمام اشتباهات و سایر ویژگی هایی که دارد بپذیرید.
این مورد منجر به معرفی پویایی های جدیدی در رابطه می شود که در نتیجه آن زوجین به احساس دوست داشته شدن و احترام گذاشته شدن متقابل دست پیدا می کنند.
شما با رها کردن خودتان از مسولیت مربوط به ایجاد تغییر در همسرتان، به خودتان اجازه خواهید داد تا شخص مورد علاقه خودتان را به صورت کامل و با تمام اشتباهات و سایر ویژگی هایی که دارد بپذیرید.
این مورد منجر به معرفی پویایی های جدیدی در رابطه می شود که در نتیجه آن زوجین به احساس دوست داشته شدن و احترام گذاشته شدن متقابل دست پیدا می کنند.
در ادامه یک سری توصیه هایی برای ایجاد یک رابطه شاد معرفی شده است.

همدلی کردن را جایگزین قضاوت کردن بکنید
هر شخصی دوست دارد یک رابطه ای داشته باشد که در نتیجه آن به یک احساس امنیت کامل دست پیدا کند و در عین حال مورد قضاوت واقع نشود.

زمانی که زوجین به صورت مکرر با یکدیگر اختلاف پیدا می کنید و به دلیل تصمیمات و اقدامات ضعیف همدیگر را مورد قضاوت قرار می دهند.

این مورد به جای ایجاد صمیمیت، فقط منجر به بیشتر شدن اختلاف ما بین آنها و آسیب پذیر شدن بیشتر زوجین خواهد شد.

به جای انتقاد کردن از همسرتان به دلیل نحوه پر کردن ماشین ظرفشویی، یک زمانی را صرف از بین بردن تفکرات مربوط به قضاوت بکنید و احساس قدردانی در مورد کار کردن همسرتان در خانه را جایگزین آن بکنید.

در صورتی که یک بار دیگر نسبت به دیر آمدن همسرتان از سر کار به خانه عصبی شدید، سعی کنید که تفکرات خودتان را تغییر بدهید و به دلیل روز طولانی که در محیط کار داشته است، با وی همدلی کنید. میلر معتقد است که “این مورد عامل اصلی در پذیرش رادیکالی می باشد.

این یک تمرین قدرتمند، زیبا، حدی و قابل تغییر می باشد – بر روی تمرین کردن متمرکز شوید!

همدلی کردن را جایگزین قضاوت کردن بکنید- مشاور کو
همدلی کردن را جایگزین قضاوت کردن بکنید
در رابطه زناشویی قضاوت نکنید
عامل اصلی عبارت از ملزم کردن خودتان برای دستیابی به این هدف و آگاهی یافتن نسبت به زمان هایی می باشد که مورد قضاوت قرار داده می شوید و همچنین فرمان دادن به خودتان بر مبنای این تمرین می باشد.

من از این روش در مورد همسرم و سایر افراد مهمی که در زندگی ام وجود دارند، استفاده کردم – به خصوص کسانی که منجر به عصبانیت من می شدند.

من می دانم در زمانی که یک شخص دیگری را مورد قضاوت قرار می دهم، حالت منفی آن به سمت خودم برخواهد گشت”.


ماکسیم فسنکو[۳] / شاتراستاک[۴]
گسترش دادن همدلی
بهترین روش برای متوقف کردن جریان موجود در اختلافات، عبارت از قرار دادن خودتان به جای همسرتان می باشد.

در طول یک جر و بحث، دوست دارید که به چه نحوی با شما برخورد شود.

این مورد در اغلب مواقع کمک می کند تا یک سری از تکنیک های مدیریتی به کار گرفته شود که به عنوان صداقت رادیکالی نامیده می شود.

منبع :ماهیچه های رابطه زناشویی را تقویت کنید – پذیرفته شدن بیشتر توسط همسر- مشاورکو

۲۰ مشکل مرسوم خانواده های امروزی / چه باید کرد؟

۱,۲۷۲ بازديد
مشکلات خانواده می تواند ریشه های زیادی داشته باشد.

ولی ریشه های اصلی آن برای همگان یکسان است.

خانواده امروز با مسائل و مشکلات ناخوشایند مواجه می شوند و برای آن آماده نیستند.

تسلط رسانه ها و ورود بی نظیر از امواج مختلف به فضای خانواده و ذهن کودکان به گونه ای است که سلامت ذهنی و حتی فیزیکی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.

سلامت خانواده ها در طول زندگی خانواده تغییر می کند و این واقعیت که خانواده در زمان خاصی از سلامت کامل برخوردار است، تضمینی برای ادامه این وضعیت نیست.

مشاوره خانوادگی راهی برای از میان بردن مشکلات خانواده
مشاوره مشکلات خانوادگی راهی برای از میان بردن و کاهش این گونه مشکلات و بهتر کردن سلامت خانواده ها است.

در حقیقت، دستیابی و حفظ سلامت خانواده نیازمند کار مستمر هر یک از اعضای خانواده و کل خانواده به عنوان یک نظام است.

او تأکید کرد که خانواده های سالم هم ایده آل گرا و هم واقع بین هستند و افزود که فعالیت های بسیاری می تواند خانواده را به شرایط جدید و غیر منتظره سوق دهد.

هنگامی که چنین رویدادی رخ می دهد، روابط خانوادگی تغییر می یابد و سیستم خانواده کاهش می یابد.

بحث در مورد اصطلاح بهداشتی وجود دارد و اکثر خانواده ها در طول مراحل زندگی خود دارای مشکلات بهداشتی هستند.

از سوی دیگر کمبود دانش و آموزش در زمینه مهارت های زندگی و سازگاری منجر به درگیری اعضای خانواده، به ویژه بعضی از والدین می شود.

با اشاره به بحران های زندگی که متنوع و گسترده هستند می توان گفت که بحران های زندگی بر روی تعادل جسمی و روانی انسان تأثیر می گذارد و این اختلال اغلب با اختلالات عاطفی و رفتاری همراه است.

20 مشکل مرسوم خانواده های امروزی / چه باید کرد؟ مشکلات خانواده امروزی

نتایج مشکلات خانواده های ایرانی
نتایج مشکلات خانواده های ایرانی که به مراکز راهنمایی مراجعه می کنند، از جمله موارد زیر است.

اختلالات خانوادگی،
اختلافات مکرر با همسر،
دخالت خانواده همسر ،
سوء ظن همسر،
عدم تمایل زوجین به یکدیگر،
روابط خشک و سرد،
اعتیاد همسر،
شوهر خشن،
زن دوم همسر،
سوء استفاده شوهر از همسر،
سقط جنین همسر،
اختلاف در تربیت فرزندان،
مشکلات مربوط به ازدواج مجدد،
ضرب و شتم از سوی خانواده همسر،
مشکلات همسر،
مشکلات خانوادگی،
مشکلات شغلی و اقتصادی،
مشکلات مذهبی – مشکلات روحی کودکان.
نتایج نشان می دهد که در نوع مشکلات بین زنان و مردان تفاوت وجود ندارد، اما به دلیل مشکلات مکرر میان مشتریان زن و مرد، تعداد مشکلات زن بالاتر از مردان است و با توجه به اهمیت دختران و زنان در مرکز خانواده و جامعه و نقش همسر و والدین که مشکلات خود را مطرح می کنند این مورد نگران کننده است.

شکی نیست که خانواده ایرانی امروز از یک خانواده متعادل دور است که باید پایه و اساس یک جامعه سالم باشد.

از سوی دیگر، این خانواده هنوز هم با برخی از سنت های دروغین گذشته، مانند بی عدالتی و ظلم و ستم به زنان مبارزه می کند.

از سوی دیگر، آموزه های مدرن مانند انکار تفاوت های جنسیتی، اختلاط نقش ها، فرد گرایی و اصالت لذت های دنیوی، سلامت، ثبات خانواده را تهدید می کند و باعث آسیب جدی اجتماعی می شود.

در حالی که این موضوع نگرانی اصلی متفکران و مقامات محلی نیست و بیشتر برنامه ها و بودجه هایی که به این نام تایید شده اند، عملا دنبال موضوع زنان نیستند.

در حالی که سلامت خانواده یک شرط لازم برای سلامت و رفاه زنان است.
هدف تعالی کل جامعه را می توان به دست آورد، بنابراین آسیب شناسی این نهادها باید جدی گرفته شود.

برای این منظور ابتدا لازم است تعریف یک خانواده متعادل را مطابق با ایده ها و آموزه های اسلام ارائه دهیم تا تعیین کننده میزان و جهت انحراف خانواده ایران امروز و برنامه ریزی برای آسیب آن باشد.

برای تعریف یک خانواده متعادل، ما دو جنبه از توابع و ساختار خانواده را در نظر می گیریم.

منبع :۲۰ مشکل مرسوم خانواده های امروزی / چه باید کرد؟- مشاورانه

روان شناسی / روان درمانی آدلریان-

۱,۲۵۸ بازديد

روان شناسی / روان درمانی آدلریان، توسط آلفر آدلر[۲] (۱۸۷۰ – ۱۹۳۷) مطرح شد. آلفرد آدلر به عنوان یک روان پزشک تاثیر گذار در طول تاریخ، در اوایل قرن ۲۰ ام توجه فلسفی را در سطح جهانی، به ایده هایی جلب کرد که نسبتا جدید بودند.

 

وی بر این عقیده بود که شناخت دقیق و نزدیک از وضعیت اجتماعی فرد، از طریق بررسی عواملی از قبیل ترتیب ولادت، سبک زندگی، و آموزش والدینی، یک امر ضروری می باشد.

 

آدلر معتقد است که هر فردی تلاش می کند که به یک شخص مهمی تبدیل شود و احساس خوبی داشته باشد.

 

فهرست مطالب

تاریخچه روان شناسی آدلریان

روان درمانی آدلریان

۴ مرحله مربوط به روش درمانی آدلریان

انواع روش های درمانی آدلریان

شناسایی ارزش ها و روان شناسی آدلریان

محدودیت های روان شناسی آدلریان

روان شناسی / روان درمانی آدلریان

روان شناسی / روان درمانی آدلریان

تاریخچه روان شناسی آدلریان

آدلریان قبل از ورود به دنیای روان پزشکی و در اوایل دهه ۱۹۹۰، زندگی و دوران حرفه ای خود را به عنوان یک چشم پزشک از سال ۱۹۸۵ شروع کرد.

 

وی به شدت مجذوب نظریه های سیگموند فروید[۳] در مورد رفتار بشری  شد و آن را به دقت مورد مطالعه قرار داد و با شجاعت بی بدلیل از مفاهیم روانکاوی فروید که قبل از آن به شدت مورد انتقاد بود، دفاع کرد.

 

در سال ۱۹۰۷، یک فردی که طرفدار و حامی فروید بود، از آدلر دعوت کرد که به عضویت حوزه و گروه داخلی وی در بیاید – توسط یک گروهی، بحث منحصر به فردی در عصر چهار شنبه صورت گرفته شد و تصمصم بر آن شد تا مبناهای مربوط به یک نهضت روان کاوی را ایجاد کنند.

 

در نهایت، به دلیل اختلافات نظری، آدلر و فروید از یکدیگر فاصله گرفتند و آدلر خودش پیشتاز رهیافت جدیدی در یک روش درمانی جدید شد و بلافاصله مکتب روان شناسی فردی را راه اندازی کرد.

 

در این سیستم جدید، تاکید بر اهمیت مطالعه کلیه افراد بود. نظریه آلد، به صورت رسمی در انجمن تفکر روان شناسی آزاد مطرح شد و بلافاصله بعد از آن، روزنامه روان شناسی فردی شروع به چاپ کرد.

 

روان درمانی آدلریان

آدلر در حوزه مربوط به نظریه کلی شخصیت، روان درمانی، و آسیب شناسی روانی پیش قدم بود، و روان شناسی آدلریان، بر توانایی شخصی در پذیرش احساس نابسندگی یا نالایقی و داشتن موقعیت پایین تر نسبت به بقیه افراد تاکید دارد.

 

وی بر این عقیده است که فرد در زمانی که مورد تشویق قرار می گیرد و احساس شایستگی و احترام در وی شکل می گیرد، پاسخگویی و مشارکت بهتری را از خود نشان می دهد.

 

در شرایط معکوس و در زمانی که فرد مورد مخالفت قرار می گیرد و دلسرد می شود، وی یک رفتار ناکارا از خود نشان می دهد که بیانگر ایجاد یک حالت رقابتی، شکست و عقب کشیدن در وی می باشد.

 

زمانی که روش های گفتاری، برای تاثیرات مثبت تشویق مورد استفاده قرار گیرند، احساس بی نقص بودن و خوش بینی در فرد افزایش می یابد.

 

آدلر به شدت بر این عقیده بود که

“بچه ای که برخورد بدی با آن می شود به یک بچه ترسو و دلسرد تبدیل می شود”، و الگوهای رفتاری با کودکان باید در حد چشم گیری ارتقا یابند تا حس مقبولیت، مهم بودن و احترام در آنان ایجاد شود و این احساس خوب تمام وجود کودک را در بر گیرد.

 

آدلر معتقد بود که احساس ناشایستگی و پست بودن، به خصوص در زمانی که فرد در سنین پایین احساس حقارت شخصیتی می کند، می تواند در نتیجه ترتیب تولد ایجاد شود.

 

همچنین عواملی از قبیل وجود یک محدودیت و معلولیت فیزیکی یا نبود همدلی اجتماعی برای سایر افراد، می تواند منجر به ایجاد چنین احساسی در فرد شود

منبع :روان شناسی / روان درمانی آدلریان-- مشاورکو