جمعه ۳۱ فروردین ۰۳

آرشیو خرداد ماه 1398

مشاوره خانواده

داستان درمانی چیست؟

۱,۳۰۴ بازديد
داستان درمانی یک روش درمانی می باشد که به افراد کمک می کند تا به یک متخصص در مسائل مربوط به زندگی خودشان باشند – و این موضوع را بپذیرند.

در داستان درمانی، بر روی داستان هایی که ما ایجاد می کنیم و در زندگیمان داریم تاکید می شود.

همزمان با اینکه ما اتفاقات و تعاملات جدیدی را تجربه می کنیم، این تجربیات را به موارد معناداری تبدیل می کنیم و در نهایت، این تجربات بر روی دیدگاه ما نسبت به خودمان و دنیا تاثیر می گذارند.

ما می توانیم داستانهای مختلفی را در گذشته داشته باشیم؛ برای مثال مواردی که مربوط به عزت نفس ما، توانایی های ما، روابط ما و کار ما می باشند.
منشاء ها

این رهیافت درمانی توسط دو درمانگر نیوزلندی به اسم های میشائیل وایت و دوید اپستون[1] مطرح شد که معتقد بودند در نظر گرفتن افراد به عنوان عواملی مستقل از مشکلات خودشان اهمیت زیادی دارد.

داستان درمانی که در دهه 1980 مطرح شد، یک رهیافتی است که بیشتر بر روی مشورتی تاکید می کند که دارای ماهیت غیرسرزنش کننده و غیرآسیب شناختی باشد.

وایت و اپستون به این نتیجه رسیدند که برچسب نزدن به خودشان یا در نظر نگرفتن خودشان به عنوان “شکست خورده” یا “مشکل اصلی” یا عدم احساس ضعف در مورد شرایط و الگوهای رفتاری، اهمیت زیادی برای افراد دارد.

داستان درمانی با سه مولفه اصلی که مربوط به ذهن می باشند، توسعه پیدا کرده است.

موارد بیان شده در زیر مبناهای رابطه مابین درمانگر داستانی و درمانجوهای آنها را تشکیل می دهند:
احترام:

با افراد شرکت کننده در داستان درمانی، با احترام برخورد می شود و این افراد به دلیل شجاعتی که برای مطرح کردن و رفع چالشهای شخصی داشته اند، مورد حمایت قرار می گیرند.
عدم سرزنش:

در هنگامی که درمانجوها بر روی داستانهای خودشان کار می کنند، مورد سرزنش قرار نمی گیرند؛

همچنین آنها تشویق می شوند که سایر افراد را مورد سرزنش قرار ندهند. در مقابل، بر روی شناخت و تغییر تفکرات و رفتارهای غیرضروری و غیرمفید تمرکز می شود.
درمانجو یک متخصص است:

درمانگران داستانی به عنوان افراد صلاحیت دار و مشورت دهنده در نظر گرفته نمی شوند، بلکه به عنوان یک همراه برای شرکت کننده در نظر گرفته می شوند که به رشد و بهبود درمانجوها کمک می کنند.

درمانجوها شناخت مناسبی نسبت به خودشان دارند و بررسی این اطلاعات به آنها کمک خواهد کرد که تفکرات و رفتارهای خودشان را تغییر بدهند.
مفاهیم کلیدی

تمرکز داستان درمانی بر روی داستانهایی می باشد که ما خودمان بیان می کنیم و در زندگی مان آن را تجربه می کنیم.

ما منجر به معنادار شدن تجارب شخصی خودمان می شویم و این معانی که ما خودمان مطرح می کنیم یا از طریق سایر افراد برای ما ایجاد می شود، بر روی دیدگاه خودمان نسبت به خودمان و دنیای پیرامونمان تاثیر می گذارد.

داستانهای ما بر روی تفکرات ما و در نهایت بر روی تصمیم گیری و رفتارهای ما تاثیر می گذارند.

داستان درمانی بر مبنای اصول زیر می باشد:
واقعیت به صورت اجتماعی ایجاد می شود:

روشی که ما با استفاده از آن با سایر افراد برخورد می کنیم، بر روی تجربه ما در واقعیت تاثیر می گذارد.

این تجربیات ما با دیگران به واقعیت شناخته شده ما تبدیل می شود.
واقعیت تحت تاثیر زبان قرار می گیرد (و از طریق آن ارتباط برقرار می کند):

افراد تجارب را از طریق زبان تفسیر می کنند و می توانند تفاسیر مختلفی از یک اتفاق یا یک رابطه داشته باشند.
داشتن یک داستان می تواند به ما کمک کند که واقعیت خودمان را نگه داریم و سازماندهی کنیم:

ایجاد یک داستان یا حکایت می تواند به ما کمک کند که تجربیات منطقی و قابل باوری داشته باشیم.
هیچ “واقعیت ذهنی و قطعی” وجود ندارد:

افراد می توانند واقعیات مختلفی از یک تجربه مشابه داشته باشند. موردی که برای ما صحت دارد، ممکن است که برای یک فرد دیگری صحت نداشته باشد.

داستان درمانی بیان می کند که ما داستانهای زندگی خودمان را به روشی ایجاد می کنیم که منجر به عقلایی شدن تجربیات ما می شوند .

در یک لحظه می توانیم داستانهای مختلفی داشته باشیم. هر چند که برخی از داستانها می توانند مثبت و یا منفی باشند، ولی همه داستان ها بر روی زندگی های ما در گذشته، حال و آینده تاثیر می گذارند.

همانطور که در داستان درمانی تعریف شده است، داستان ها شامل چهار مولفه زیر می باشند که بر روی یکدگیر تاثیرگذار هستند:

اتفاقات
دارای ارتباط ترتیبی
در طول زمان
بر مبنای برنامه ریزی

ممکن است عوامل تاثیرگذار زیادی بر روی ایجاد داستان های ما وجود داشته باشند. این عوامل بر روی نحوه تفسیر ما از اتفاقات یا تعاملات و همچنین معنایی که از آنها دریافت می کنیم، تاثیرگذار هستند. برخی از این عوامل عبارتند از:

سن
وضعیت اجتماعی – اقتصادی
نژاد
مذهب
جنسیت
هویت جنسی

همزمان با اینکه ما در رابطه با این فاکتورها فکر می کنیم، احتمالا ما یک سری عقایدی را در رابطه با آنها و معنای آنها برای خودمان یا تاثیر آنها بر روی ما در دنیا، در نظر می گیریم.

عقاید ما در رابطه با این موارد، بر روی دیدگاه ما نسبت به خودمان و داستانی که در مورد یک تجربه یا ارتباط بیان می کنیم، تاثیر می گذارد.

ما در هر لحظه داستانهای مختلفی داریم، همانند داستان های ما در مورد روابط خودمان، زندگی های حرفه ای خودمان، نقاط ضعف خودمان، نقاط قوت خودمان، اهداف خودمان و سایر موارد.

داستان درمانی بر روی بررسی این داستانها تاکید می کند، چرا که آنها می توانند تاثیر قابل توجهی بر روی تصمیم گیری و رفتار ما داشته باشند.
خودانگاره چیست و به چه نحوی تشکیل می شود؟
داستان اصلی ما

هر چند که ما می توانیم داستانهای مختلفی را در یک زمان خاص داشته باشیم، ولی در اغلب موارد یک داستانی وجود دارد که پراهمیت تر از سایر داستانها است.

زمانی که داستان اصلی ما منجر به ایجاد اختلالاتی برای دستیابی به بهترین زندگی ممکن می شود یا تلاش ما را برای رشد و تغییر بی فایده می کند، به یک مشکل تبدیل خواهد شد.

در اکثر مواقع، افراد در زمانی به مشاوره مراجعه می کنند که یک داستان اصلی مشکل زایی داشته باشند که منجر به ایجاد ناراحتی عاطفی برای آنها شود.

درمانگران داستانی بر روی درمانجوها کار می کنند تا داستانهای جدیدی را در مورد خودشان، زندگی خودشان و روابط خودشان پیدا کنند.

زمانی که یک داستان اصلی مشکل زا می شود، بر روی تعاملات ما با سایر افراد، تصمیم گیری ما و الگوهای رفتاری ما تاثیرگذار خواهد بود.

[1] Michael White and David Epston
توصیفات ضعیف

یک داستان مشکل زای اصلی که ما داریم، می تواند از یک تشخیصی ایجاد شود که از طریق دیگران بر روی ما صورت می گیرد.

به خصوص از طرف افرادی که در گذشته، یک موقعیت برتر یا تاثیرگذار بر روی ما داشته اند، همانند والدین یا مراقبان.

برای مثال، در صورتیکه ما در دوره جوانی به نحوی برخورد داشته باشیم که در حال حاضر ما را به عنوان یک فرد تنبل بشناسند.

ممکن است که ما خودمان را به عنوان یک فرد تنبل در نظر بگیریم و این برچسب را در داستان خودمان و تجارب خودمان مورد استفاده قرار دهیم.

بعد از آن، ویژگی تنبل بودن رشد پیدا می کند و به یک بخش از داستان اصلی ما تبدیل می شود، و در آینده بر روی دیدگاه ما نسبت به خودمان و رفتار و ارتباط ما با سایر افراد تاثیر می گذارد.

در داستان درمانی، این تشخیص های خاص به عنوان توصیفات ضعیف در نظر گرفته می شوند.

در صورتی که این موارد به زندگی ما انتقال پیدا کنند، می توانند به یک نتیجه گیری ضعیف منجر شوند.

در واقع به این منظور از عبارت “ضعیف” استفاده می شود تا بیان شود که این توصیفات و نتیجه گیری های خاص آن، شرایط بیرونی ما را که بر روی تصمیم گیری و رفتار ما تاثیرگذار هستند را کمتر مورد توجه قرار می دهند.

زمانی که چنین موردی به عنوان مورد قطعی در نظر گرفته شود، به راحتی می توان نحوه رشد آن در طول زمان و تبدیل شدن آن به یک مشکل را تجسم کرد.
سردرگم کردن خودمان با مشکلات خودمان

در صورتی که ما در هنگام رشد خودمان به یک صورت خاص از طریق خانواده مورد قضاوت قرار بگیریم.

همانند مثال بالا به عنوان یک فرد تنبل در نظر گرفته شویم، خارج شدن از این شرایط و از بین بردن این برچسب از داستان خودمان به سختی امکانپذیر خواهد شد.

نه تنها ما در طول زمانهای مختلف از این شرایط خارج نمی شویم، بلکه اتفاقات صورت گرفته بر روی ما باعث می شوند که ما همچنان به عنوان یک فرد تنبل در نظر گرفته شویم یا خودمان چنین احساسی داشته باشیم .

در نهایت در داستان اصلی خودمان به عنوان یک فرد تنبل باشیم.

این داستان منجر به ایجاد مشکلاتی می شود و همچنین در هنگام تصمیم گیری برای ارائه خود واقعی مان و ارزش خودمان، موانعی را برای تصمیم گیری مناسب ایجاد می کند.

جدا کردن خودمان از این مشکل، به مرور زمان سخت تر می شود. در حقیقت، این تفکر در ما ایجاد می شود که ما خودمان یک مشکل هستیم.

متاسفانه این توصیف بیشتر بر روی نقاط ضعف و حوزه هایی متمرکز می شود که ممکن است در آن حوزه ها شرایط مناسبی نداشته باشیم.

در زمانی که ما تلاش می کنیم تصمیماتی بگیریم که داستان اصلی ما را با چالش مواجه می کند.

این امکان وجود دارد که سایر افراد یا حتی خودمان نسبت به تلاشهای خودمان بی توجه باشیم، چرا که این مورد به عنوان یک استثناء در نظر گرفته می شود و به عنوان یک اصل و قاعده نمی باشد.

به دلیل اینکه رفتارهای “غیرتنبل” با داستان اصلی ما تطبیق ندارند، می توانند به سطح حداقلی برسند و یا اینکه مورد بی توجهی قرار گرفته شوند.

به عبارت دیگر، حتی ممکن است که خودمان برای تصمیم گیری مناسب یا داشتن رفتار مثبت، نسبت به خودمان اعتماد نداشته باشیم.

چرا که این مورد با داستانی که برای خودمان در مورد خودمان و توانایی هایمان تعریف کرده ایم، مطابقت ندارد.
داستان درمانی به چه نحوی کمک می کند

داستان درمانی بر روی داستانها، به خصوص داستانهای اصلی که مشکل زا هستند و منجر به ایجاد مشکلاتی برای دستیابی به زندگی ایده آل می شوند، متمرکز است.

یک درمانگر داستانی آموزش دیده بر روی افراد کار می کند تا داستانهای آنها را کشف کند و به اطلاعاتی دست پیدا کند که به برای مقابله با داستانهای مشکل زا، از افراد درمانجو حمایت می کند.

ما از طریق داستان درمانی می توانیم داستانهای جایگزین و پیشنهادی خودمان را مطرح کنیم که یک فرصتی را برای به چالش کشیدن تشخیص ایجاد می کنند و اطلاعاتی که ما در مورد خودمان داریم را کشف می کنند.

کشف کردن به این روش به ما کمک می کند تا دیدگاه خودمان را نسبت به خودمان گسترش بدهیم، عقاید قبلی و نامناسب را به چالش بکشیم .

یک دیدگاه باز و پذیرایی نسبت به روش های جدید زندگی داشته باشیم که داستان دقیقتر و مناسبی را منعکس می کنند.

در طول داستان درمانی، بیشتر بر روی جداسازی فرد از مشکلاتش تاکید می شود. با انجام دادن این کار، فرد به این شناخت دست پیدا می کند که قادر به انجام دادن یک مورد جدید می باشد.

معانی قدیمی و نامناسبی که در طول زمان در داستانهای ما شکل می گیرند، می توانند به چالش کشیده شوند.

همزمان با اینکه افراد دیدگاهشان را نسبت به خودشان گسترش می دهند و اطلاعات جدیدی را کشف می کنند، یک تغییر مناسبی در تفکرات، احساسات و رفتارهای این افراد ایجاد می شود.

در زمانیکه مابین افراد و مشکلات آنها یک فاصله ای ایجاد شود، آنها بهتر می توانند مواردی را که لیاقتش را دارند و مواردی که سزاوار آن نیستند را ارزیابی و انتخاب کنند.

هدف از داستان درمانی تغییر دادن یک فرد نمی باشد، بلکه هدف از آن اجازه دادن به آنها برای تبدیل شدن به یک کارشناس و متخصص در امور زندگی شان می باشد.
جدیدترین روش های روانشناسی کودک
تمرین های مربوط به داستان درمانی

تکنیک ها و تمرینان زیادی وجود دارند که در طول داستان درمانی مورد استفاده قرار داده می شوند تا افراد درمانجو بهبود پیدا کنند و داستان مشکل زای خودشان را اصلاح کنند.

برخی از رایج ترین تکنیک های مورد استفاده عبارتند از:
ترکیب کردن داستان ما

یکی از تکنیک هایی اصلی که در داستان درمانی به درمانجو کمک می کند، عبارت از ترکیب کردن داستانشان می باشد.

ما با انجام دادن این کار می توانیم تشخیص خودمان را تعیین کنیم و اتفاقاتی صورت گرفته در زندگی خودمان و معانی که ما برای این تجربیات – و بعد از آن بر روی خودمان – در طول زمان در نظر گرفته ایم را مشخص کنیم.

ممکن است که برخی از افراد نسبت به داستان خاص خودشان که در زندگی شان وجود داشته است، مطلع نباشند.

ولی نسبت به این موضوع مطلع باشند که یک چیزی مانع از زندگی مناسب و صورت دادن انتخاب های مناسب می شود.

همزمان با ترکیب کردن داستان آنها، افراد به یک مشاهده کننده داستان خودشان تبدیل می شوند .

همراه با یک درمانگر داستان خودشان را بررسی می کنند و تلاش می کنند تا داستان اصلی و مشکل زای خودشان را مشخص کنند.
خارجی کردن

در حالی که ما از تشخیص خودمان برای ترکیب کردن داستانمان استفاده می کنیم، ما به یک مشاهده کننده خودمان تبدیل می شویم.

ما از این تمرین برای ایجاد فاصله مابین خودمان و مشکلاتمان استفاده می کنیم که خارجی کردن[1] نامیده می شود.

زمانی که ما این فاصله را مابین خودمان و مشکلاتمان ایجادمی کنیم، به جای در نظر گرفتن خودمان به عنوان مشکل اصلی، به صورت بهتری می توانیم بر روی تغییرات ناخواسته صورت گرفته در رفتار خودمان تمرکز کنیم.

همزمان با اینکه ما خارجی کردن را تمرین می کنیم، این شانس را بدست می آوریم که خودمان را به عنوان یک فرد توانمند برای ایجاد تغییر در نظر بگیریم و احساس کنیم که توانایی مناسبی برای بهبود یافتن داریم.
تفسیر کردن

تفسیر کردن به منظور کمک به افراد برای به دست آوردن یک دیدگاه مشخص نسبت به داستانشان مورد استفاده قرار گرفته می شود.

در برخی از زمان ها داستان اصلی ما به عنوان یک مورد بزرگ و مضمحل کننده در نظر گرفته می شود، به نحوی که هیچ وقت نمی توانیم از آن شرایط خارج شویم.

در زمانی که یک داستان مشکل زا در زندگی ما برای یک دوره طولانی مدت وجود داشته باشد، ما باید از اظهار نظرهای عمومی شده استفاده کنیم و نسبت به داستانهای خودمان دچار سردرگمی شویم.

یک درمانگر داستانی بر روی ما کار خواهد کرد تا داستان ما را به بخش های کوچک تر تقسیم کند، داستان خودمان را مشخص کنیم و همچنین کمک کند که این کار قابل دستیابی و عملی باشد.

[1] Externalization

دکتر بازی و بلوغ زودرس در کودکان
دانستنی های دروغ گویی، دزدی و بددهنی در کودکان
دانستنی های جامع خود ارضایی کودکان و نوجوانان و روش های درمان آن
داستان درمانی چیست؟
داستان گربه ی تنها

نتایج منحصر به فرد

زمانی که داستان ما به عنوان یک مورد محسوسی در نظر گرفته شود که هیچ وقت دچار تغییر نمی شود، هر نوع ایده در مورد داستانهای جایگزین بی تاثیر خواهد بود.

ما می توانیم در داستان خودمان یک وضعیت ثابت و غیرقابل تغییری داشته باشیم و اجازه بدهیم که این داستان بر روی بخش های مختلف زندگی ما تاثیر بگذارد و تصمیم گیری، تجارب و روابط ما را تحت تاثیر قرار بدهد.

یک درمانگر داستانی نه تنها به ما کمک می کند که با مشکلات خودمان مقابله کنیم، بلکه همچنین به ما کمک می کند که داستانهای پیشنهادی و جایگزین را هم در نظر بگیریم.

این درمانگران می توانند به ما کمک کنند تا اطلاعاتی را که برای یک دوره طولانی به همراه خودمان داریم را کشف کنیم.

ولی هیچ وقت این اجازه را ندارند که این اطلاعات را ارزش گذاری کنند و قضاوت داشته باشند.

این اطلاعات می توانند به ما کمک کنند تا یک داستان جدید و مناسبی را در مورد فردی که هستیم، مواردی که می خواهیم و شخصی که می خواهیم به آن تبدیل شویم، ایجاد کنیم.
پیدا کردن یک درمانگر داستانی

داستان درمانی یک رهیافت منحصر به فرد و تخصصی در مورد مشاوره می باشد.

یک سری فرصت هایی برای درمانگران وجود دارد تا در مورد داستان درمانی و نحوه استفاده از این رهیافت بر روی درمانجو ها، آموزش لازم را ببینند.

درمانگران داستانی آموزش دیده در سرتاسر جهان قرار دارند و می توانند از طریق منابع آنلاین، همانند مرکز دالویچ[1] ، که توسط وایت و اپستون و به عنوان موسسان داستان درمانی ایجاد شده است، قابل دستیابی باشند.

همچنین به منظور پیدا کردن یک درمانگر داستان درمانی در نزدیکی محل سکونت خودتان، شما می توانید از سایت هایی همانند روانشناسی امروزی[2] استفاده کنید که به شما اجازه می دهد درمانگران موجود در منطقه خودتان را پیدا کنید .

همچنین شما را درمورد روش مشاوره ای مورد استفاده توسط این افراد هم راهنمایی می کنند.

این مورد به شما کمک خواهد کرد تا درمانگران داستانی آموزش دیده در منطقه خودتان را به صورت تخصصی و بر اساس نیاز خاصی که دارید، پیدا کنید.

یک زمان مناسبی را صرف تحقیق در مورد گزینه ها اختصاص کنید و در صورتی که نسبت به داستان درمانی و نحوه استفاده از آن توسط درمانجوها سوالاتی داشته باشید، سوالات خودتان را حتما مطرح کنید و از مطرح کردن آن نترسید.

بیشتر درمانگران از فرصت ایجاد شده برای به اشتراک گذاری روش تخصصی مشاوره خودشان و نحوه مفید بودن آن استقبال می کنند.
توصیه ای برای داشتن یک زندگی بهتر

به منظور شناخت این موضوع که ما از داستانهای خودمان برای سازماندهی و معنادار کردن دنیا و تجربیات خودمان استفاده می کنیم.

نکته مهمی که باید به یاد داشته باشیم عبارت از قدرت کلمات استفاده شده و نحوه تاثیر آن بر روی تصمیم گیری و رفتار ما می باشد.

داستان درمانی نه تنها به افراد اجازه می دهد که تشخیص خودشان را مشخص کنند.

بلکه همچنین از تشخیص آنها برای کمک به آنها برای تبدیل شدن به یک متخصص در زندگی خودشان و داشتن یک زندگی که اهداف و ارزشهایشان را منعکس می کند، استفاده کنند.

ما نسبت به آن چیزی که فکر می کنیم، توانایی بیشتری برای رشد و تغییر داریم، به خصوص در زمانی که تشخیص ما و داستان ما متعلق به خود ما باشد.

همانطور که دوید اپستون، به عنوان یکی از موسسان داستان درمانی، بیان کرده است “مشکل، مشکل است. فرد مشکل نیست.”

نویسنده: جودی کلارک[3]-مترجم : کودک و نوجوان

آخرین به روز رسانی: 11 سپتامبر 2018

منبع : داستان درمانی چیست؟- کودک و نوجوان

۷ دوست متفاوتی که شما در زندگی تان خواهید داشت

۱,۳۰۸ بازديد


هیج یک از دوستان شما در نهایت به BFF شما تبدیل نخواهند شد، ولی خارج کردن خودتان از آن شرایط و ملاقات کردن با افراد جدید به احتمال ۱۰۰% برای شما مناسب می باشد.

در این مقاله ما یک لیست از ۷ دوست مختلفی که در زندگی تان دارید و دلیل ارزشمند بودن آنها برای شما را بیان می کنیم.
دوست مدرسه ای

چه در صورتی که شما این دوست را در مدرسه ابتدائی یا راهنمایی پیدا کنید (یا حتی در TAFE یا دانشگاه پیدا کنید)، آنها شما را در بهترین و بدترین حالت تان خواهند دید.

آزمون های بقاء، روابط، پارتی ها و تمام موارد زشتی که در دوره نوجوانی برای شما اتفاق می افتند، عبارت از ابزارهای سریع برای ایجاد رابطه می باشند.

ممکن است که با ترک مدرسه ارتباط شما با دوستانتان قطع شود، ولی این مورد ضرورتا بد نمی باشد.

این دوستی ها همواره دارای یک حالت خاصی خواهند بود، چرا که آنها گذشته شما را می دانند و با آنها راحت خواهید بود، دارای برخی موارد خاصی با شما می باشند و شما همواره یک سری جوک های مختص خودتان را خواهید داشت.
7 دوست متفاوتی که شما در زندگی تان خواهید داشت
4 دیدگاه
/
خرداد ۵, ۱۳۹۸
ادامه مطلب ...
دوست مهمانی

شاید این دوست را برای اولین بار در دبیرستان یا دانشگاه ببینید – در هر دو زمان بخش زیادی از مهمانی ها برگزار می شوند.

این دوستان اولین دوستانی هستند که پیدا می شوند و آخرین دوستانی هستند که شما را ترک می کنند. آنها همواره شاهد لحظات مهم زندگی تان بوده اند – و حتی این احتمال وجود دارد که شما را در این شرایط تشویق کرده باشند.
دوست کاری

بهترین همکار شما شخصی است که در مورد تغییرات مربوط به کابوس های شبانه شما را مطلع می کند و توجه مناسبی را نسبت به مهمانی کارمندان دارد.

زمانی که آنها دور از محیط کاری هستند و بدون شما به قهوه خانه می روند، احتمالا یک سری پیامهای عصبانی کننده را به آنها بفرستید.

شاید شما بیرون از محیط کاری هیچ نوع ارتباطی نداشته باشید، ولی این مورد منجر به کاهش جذابیت این رابطه نمی شود.

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفنی
مشاوره آنلاین
تست روانشناسی
مشاوره روانشناسی
مشاوره جنسی
اختلال روانی
استخدام روانشناس و روانسنج

دوست بزرگتر

این دوست عبارت از شخصی می باشد که در هنگام دچار شدن به دست پاچگی، عصبی شدن یا هیجان زده شدن از وی مشورت می گیرید.

چه در صورتی که شما در یک آزمون شکست خورده باشید، یا درخواست کار داده باشید یا شجاعت کافی را برای صحبت کردن با فرد محبوبتان به دست آورده باشید، احتمالا از این دوست تان استفاده کنید.

آنها دقیقا می دانند که چه احساسی دارد و هیچ چیزی بهتر از داشتن یک شخصی نمی باشد که شما را درک می کند.
دوست آنلاین

رسانه های اجتماعی منجر به راحت تر شدن بررسی DM های افراد و پیدا کردن دوست شده است.

چت کردن با افراد مختلف از طریق اینترنت یک روش مناسبی برای داشتن احساس در ارتباط بودن با دنیای پیرامون می باشد – به خصوص در صورتی که شما به دلیل مدرسه یا کار احساس منزوی شدن بکنید.

توانایی به اشتراک گذاری زندگی خودتان با یک شخصی ازطریق لب تاب و در حین راحت بودن در خانه اغوا کننده می باشد – ولی باید همواره از خودتان مراقبت کنید.
مشاوره فردی و سلامت
دوست عاشق

این دوست فقط خود شما را به دست می آورد. آنها هیچ وقت در مورد شما قضاوت نمی کنند، آنها شما را عاشقانه دوست دارند و همواره از شما حمایت می کنند.

این بدان معنا نمی باشد که آنها معایب شما را نمی بینند – در صورتی که شما آنها را اذیت کنید یا یک کار اشتباهی انجام دهید، اولین فردی خواهند بود که در این موارد با شما صحبت خواهند کرد – ولی در هر صورت شما را دوست دارند.

آنها همواره به پیامهای شما جواب می دهند، همواره به یاد دارند که مورد خاصی را برای تولد شما انجام بدهند و نسبت به تمامی اسرار شما مطلع می باشند (و آنها را نزد خودشان نگه می دارند).

تا زمانی که پیش این دوستتان باشید، احساس تحیر و راحتی خواهید داشت. ممکن است که در هر زمانی آنها را نبینید، ولی زمانی که آنها را ببینید، همه مشکلات خودتان را فراموش خواهید کرد.
فرنمی

به فیلم ملکه گرجستان از مابین دختران متوسط فکر کنید – این فرد همانند بهترین دوست شما عمل می کند، ولی هیچ یک از شما همدیگر را دوست نخواهید داشت.

شاید شما به خاطر همسر همدیگر به هم کمک می کنید، یا شاید این کار راحت تر از عدم توجه به هم می باشد، ولی نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید عبارت از این است که این دوستی شاید فراموش شده باشد.

این نوع دوستی برخی از مهارت های زندگی باارزش را به شما آموزش خواهد داد.

شما یاد خواهید گرفت که به چه نحوی مقاومت کنید، دوستان شما چه برخوردی با انتظارات شما داشته باشند و حتی توانایی مربوط نحوه قدردانی بهتر از همسرانی که از شما حمایت می کنند هم در شما ایجاد می شود.

ممکن است که دلایل متعددی برای خاتمه دادن به یک رابطه وجود داشته باشد – شاید مسیر زندگی تان از هم جدا شود، شاید دوستان جدیدی پیدا کنید که موارد مشترک زیادی با وی دارید، یا شاید این مورد فقط یک دوستی بدی باشد که بهترین حالت ممکن عبارت از فراموش کردن آن می باشد.

هر دلیلی که وجود داشته باشد، به یاد داشته باشید که از خودتان مراقبت کنی و همچنین به یاد داشته باشید که بهترین همسر و رفیق جدید شما در یک گوشه ای و در اطراف شما قرار دارد.

نویسنده مشاورانه

منبع :۷ دوست متفاوتی که شما در زندگی تان خواهید داشت- مشاورانه

داستان جوجه کوچولوی خجالتی

۱,۳۲۶ بازديد

روزی بود و روزگاری. در دهکده ای کوچیک جوجه کوچولویی زندگی می کرد که خیلی خیلی خجالتی بود.

جوجه کوچولوی خوش آب و رنگ، از جوجه مرغ بودن متنفر بود. اون همیشه دوست داشت از اول جوجه قو یا اردک بود.

وقتی جوجه قوهای سفید و یک دست رو می دید که روی کمر مادشون سوارن و آب تنی می کنن از خودش  بیشتر بدش می اومد و با مادرش بد رفتاری می کرد که چرا منو به دنیا آوردی.

جوجه کوچولو خودشو دوس نداشت و به خاطر همین  از خودش بودن خجالت می کشید.

وقتی تو مهمونی های بقیه ی جوجه ها شرکت می کرد از اینکه خودشو با صدای بلند معرفی کنه و بگه که یه جوجه مرغ طلایی و قشنگه بدش می اومد .

برای همین ترجیح می داد گوشه ی لونه بمونه و با دیدن شادی و خوشحالی بقیه جوجه ها، فقط غصه بخوره.

کار جوجه کوچولو شده بود غصه خوردن و غصه خوردن. اونقدر که قشنگیای حیوونای دیگه رو دیده بود، خودشو هر روز زشت تر و زشت تر می دید.

 تا اینکه یه روزی خسته شد و تصمیم گرفت از دهکده ی قشنگ شون فرار کنه.
جوجه کوچولو تنها می شود

صبح یکی از روزایی که مامان مرغه هنوز خواب بود، جوجه کوچولوی طلایی رنگ، چشماشو باز کرد و تصمیم گرفت نقشه شو عملی کنه.

دور و برشو حسابی نگاه کرد و وقتی مطمین شد کسی دور و برش نیست، جستی زد و پرید توی کوچه.

تو دل جوجه کوچولو آشوب بود. اون خیلی کوچیک بود  و فکر اینکه طعمه ی پنجه ی کلاغا و گربه ها بشه، تنشو می لرزند.

تازه یاد گرفته بود بدون کمک مامانش دونه از زمین برداره و راه زیادی داشت تا از دهکده ی اقاقیا وارد دهکده ی اسرار آمیز بشه.

جوجه کوچولو قبلا از مامانش شنیده بود که دهکده ی اسرار آمیز جای خیلی عجیبیه.

اون می گفت توی دهکده ی اسرار آمیز، دارویی وجود داره که اگه کسی از اون بخوره، برای همیشه شاد و خوشحال میشه و هیچ غمی سراغش نمیاد.

فکر معجون شادی یه لحظه جوجه طلایی رو رها نمی کرد.

تا جایی که تصمیم گرفت برای رسیدن به معجون شادی، دلشو به دریا بزنه و با قدمای کوچیک کوچیک رفت به سمت خروجی دهکده.
چه راه پر پیچ و خمی!

جوجه ی ریزه میزه رفت و رفت تا جایی که حس کرد چشماش داره سیاهی میره.

حسابی گرسنه شده بود  و از ترس کلاغا و گربه ها، آسایش نداشت.

بالاخره گوشه ی یه درخت ایستاد و دید که پیرمردی داره برای پرنده ها دونه می ریزه.

خودشو پشت درخت قایم کرد و وقتی مطمین شد کسی قصد گرفتنشو نداره، پرید روی دونه ها و شروع کرد به غذا خوردن.

اما هنوز خوب خوب سیر نشده بود که حس کرد هوا تاریک تر شده و یه سایه ی بزرگ داره بهش نزدیک میشه.

از ترس شروع کرد به جیک جیک کردن و دید یه کلاغ سیاه بزرگ با سرعت برق و باد داره بهش نزدیک میشه.

جوجه کوچولو که زندگی رو تموم شده می دید، تو دلش گفت” خدایا خواهش می کنم بهم کمک کن.

من خیلی تنهاام” و اشک از چشمام سرازیر شده بود که دید پیرمرد در حیاطو بازکرد و با یه طرف دونه به سمتش اومد.

پیرمرد که جیک و جیک کردن پر التماس جوجه را می شنید، دوان دوان به سمتش اومد و اونو تو دستای خودش گرفت.

کم کم قلب جوجه طلایی آروم شد و خودشو تو دستای پیرمرد رها کرد تا مطمین شه که هنوز زنده ست.

انگاری خدا واقعا جوجه رو دوست داشت و ازش به موقع مراقبت کرده بود.
زندانی که خیلی هم بد نیست!

جوجه از اینکه زنده مونده خیلی خوشحال بود، اما دوست داشت زبان داشت و به پیرمرد می گفت که قصدش رفتن به دهکده ی اسرارا آمیز است.

حالا او در حیاط خونه ی پیرمرد با چندتا جوجه ی دیگه گیر افتاده بود و راه پس و پیش نداشت.

جوجه ها اردک ها وقتی جوجه ی طلایی رو دیدن، خیلی ذوق زده شدن. اونا شورع کردن به تعریف کردن از پر و بال قشنگ جوجه و گفتن که آرزو دارن جوجه مرغ بودن.

جوجه طلایی که داشت از تعجب شاخ در می اورد گفت ” آخه چطور ممکنه؟ شما جوجه اردک اید. خیلی زیبایین و همه عمرم آرزو داشتم جای شما باشم”.

جوجه اردک ها با حسرت گفتن ” حیف که اینجا زندانی شدیم و نمی توانیم اینهمه راه رو پیاده بریم.

اخه ما باید بیشت شنا کنیم وگرنه به دهکده ی اسرار آمیز می رفتیم و معجون شادی رو می خریدیدم تا کمی از اردک بودن خوشحال باشیم”.

جوجه طلایی بیشتر و بیشتر تعجب کرد و گفت ” آه منم دارم برای معجون شادی به اون دهکده میرم. شما راه ساده تری بلدین؟”

جوجه اردک گفت “اره برای شماها یه راه نزدیک تر بلدم. اگر از کنار جاده درختای بلوط پیر بری خیلی زودتر می رسی ولی باید مراقب ماشین ها و حیوونای درنده باشی. تو برای اونا یه لقمه ی چرب و نرمی”.

جوجه کوچولو با خوشحالی آدرس جدید رو گرفت و پا به فرار گذاشت.
جدیدترین روش های روانشناسی کودک
به دهکده خوش اومدی کوچولو

صبح زود، جوجه کوچولو راهشو کج کرد و از کنار درختای بلوط عظیم به سمت دهکده ی اسرار امیز رفت.

نزدیکای ظهر بود که با خستگی زیاد وارد دهکده شد. پرو بالش کثیف شده بود و پاهای کوچیکش رمقی نداشتن.

یه گوشه نشست و خروس کوچولویی رو دید که خندان و شادان به سمتش می اومد.

خروس گفت به دهکده ی ما خوش اومدی. حتما تو هم به دنبال معجون شادی اینهمه راه رو اومدی که اینطور خاکی و خسته ای.

جوجه طلایی اشکش در اومد و گفت ” اره دقیقا. الان چند ورزه که تو راهم. مامانمو ندیدم و از پنجه ی کلاغ، به سختی جون سالم به در بردم. حالا بگو معجون شادی کجاست؟”

خروس گفت دنبال من بیا کوچولو. تو رو به خونه ی جغد جادوگر می برم. اون بهت میگه که معجون شادی چطور درست میشه.

جوجه طلایی و خروس رفتن و رفتن تا وارد خونه ی جغد جادوگر شدن.

جغد با دیدن جوجه ی خسته اما امیدوار، تعجب زده شده و گفت: ” واقعا اینهمه راه رو تنها اومدی؟ چطور ممکنه؟

تو اولین و قوی ترین جوجه ای هستی که دهکده ی اسرار آمیز به چشم می بینه. تو خیلی قوی هستی کوچولو”.

جوجه که انتظار تعریف و تمجیدهای جغد رو نداشت، از صمیم قلبش خوشحال شد و گفت ” ولی.. ولی من اصلا خودمو دوست ندارم. دوست دارم معجون شادی رو بخورم و از غصه آزاد بشم”.

جغد جادوگر گفت ” نگران نباش. چند روزی رو مهمون من هستی تا یاد بگیری معجون شادی رو چطور درست کنی”.
این دیگه چه جور معجونیه!

صبح روز بعد جغد جادوگر، معجون شفاف و خوشرنگی رو به جوجه داد و گفت : باید به مدت یک هفته، هر روز صبح راس ساعت 8 خودت را خوب خوب در آینه نگاه کنی. بعد چندتا از زیبایی هایت را پیدا کنی.

اما این کافی نیست. بعد از اون باید در دهکده ی اسرار آمیز بچرخی و با حیوانات مختلف حرف بزنی تا اون ها هم تایید کنند که آن زیبایی را داری.

بعد از اون به تو دانه ای اسرار آمیز می دهم که اون را داخل معجون می اندازی.

بعد از 7 روز باید 7 دانه ی شادی آور داشته باشی تا در پایان روز هفتم دانه ها رو بخوری و برای همیشه شاد شوی.

جوجه گفت ” اگر بااین کار شاد می شوم، چرا که نه. از همین الان شروع می کنم.”

او بارها و بارها در آینه نگاه کرد. هر بار چیزای قشنگ زیادی را در آینه می دید که انگار قبل از اون اصلا ندیده بود.

 پرهای لطیف، سینه ای زیبا، کرک های طلایی، نوک حنایی، صدای دلنشین جیک و جیک و هزاران قشنگی دیگه.

هرشب قبل از خواب، توی دل جوجه کوچولو قند آب می شد وقتی می دید بقیه ی حیوونا هم زیبایی های اونو دیدن و موفق شده یه دونه ی اسرار آمیز جدید بگیره.

    دانستنی های جامع خود ارضایی کودکان و نوجوانان و روش های درمان آن
    داستان درمانی چیست؟
    داستان گربه ی تنها
    چگونه باردار شوم
    داستان جوجه کوچولوی خجالتی

حالا وقتشه که معجون اسرار آمیز کار خودشو بکنه

بعد از 7 روز جوجه طلایی به پیش جغد رفت و به دستور جغد دانا، دونه ها را در معجون سرخ رنگ ریخت و خورد.

جوجه شادی عجیبی رو احساس کرد. اون احساس می کرد یه آدم جدید شده، چشمام دنیا رو جور دیگه ای می دید و خودش را زیباترین جوجه ی دهکده می دید.

 اون از جوجه مرغ بودن خوشحال بود و حاضر نبود جوجه ی هیچ حیوون دیگه ای بشه.

در همین مدت کم، جوجه تونست دوستای زیادی پیدا کنه و ازشون چیزای زیادی یاد بگیره.
وقت خداحافظی

صبح روز هشتم جوجه برای تشکر و خداحافظی پیش جغد جادوگر رفت و به اون گفت “جغد عزیز از اینکه شادی رو به من هدیه کردی ازت ممنونم.

تو جغد دانایی هستی چون به من یاد دادی قشنگیای خودمو ببینم وفکر می کنم چیزی که منو شادتر از همیشه کرده، دیدن خوبی های خودمه”.

” این راه طولانی ارزش خوشحالی الانمو داره و میخوام به دهکده اقاقیا برگردم تا به جوجه های دیگه هم طرز تهیه ی معجون شادی رو یاد بدم”.

جغد که از درایت و هوش جوجه کوچولو شگفت زده شده بود، اون رو در آغوش گرفت و گفت ” تو بهترین جوجه ای هستی که در عمرم دیدم.

خوشحالم که می تونی حیوونای زیادی رو به شادی برسونی و تا رسیدن به دهکده ی اقاییا تنهات نمیذارم”.

جوجه مرغ طلایی خوشحال تر از همیشه به دهکده ی اقاقیا رسید و درست کردن معجون شادی رو به همه حیوونای شهر آموزش داد.

حالا دیگه هیچ حیوونی از خودش بودن متنفر نبود و دهکده ی اقاقیا تبدیل به یه دهکده ی اسرارآمیز جدید شده بود.

نویسنده : کودک و نوجوان

منبع :داستان جوجه کوچولوی خجالتی- کودک و نوجوان

مشکلات مربوط به خواب و روش های درمان بی خوابی

۱,۳۹۸ بازديد


بسیاری از مراجعه کنندگان به روانشناس از طیف وسیعی از اختلالات مربوط به خواب رنج می برند.

این مشکلات می تواند با شکایت های مختلفی مانند موارد زیر همراه باشد:

• از اینکه به خواب نروم و فردا روز بدی را تجربه کنم می ترسم.

• قبل از خواب دچار اضطراب و تپش قلب هستم.

• با کوچک ترین سر و صدایی بیدار می شوم و نمی توانم بخوابم.

• شب ها کابوس های متعددی می بینم.

• علی رغم اینکه شب ها خوب می خوابم اما در طی روز مدام خسته ام و…

تجربه ی یک خواب نامناسب می تواند منجر به کاهش عملکرد روزانه، خستگی شدید، افت عملکرد، مشکل در روابط بین فردی، پرخاشگری و حتی بیماری های جسمی شود.

به همین دلیل در این مطلب قصد داریم تا شما را با مهم ترین دلایل اختلالات خواب و درمان آن ها آشنا کنیم.

دلایل اختلالات خواب را بیشتر بشناسید

برای درمان مشکلات مربوط به خواب لازم است در ابتدا منشا بی خوابی و یا بدخوابی را به درستی کشف کنید.
۱٫ عوامل پزشکی برای درمان بی خوابی را بررسی کنید.

عوامل پزشکی بر هم زننده ی خواب معمولا افراد مسن را بیشتر از سایرین تحت تاثی قرار می دهد اما سایر افراد نیز ممکن است به دلیل تجربه ی مشکلاتی مانند درد مفاصل، دردهای بدنی، آپنه ی خواب، بارداری، فشار خون، مشکلات تنفسی و..

در طی شب به سختی به خواب روند و یا بارها بیدار شوند و برای بازگشت دوباره به خواب با مشکل روبه رو شوند.

در صورتی که علت اصلی بی خوابی تان موارد مربوط به سلامت جسمانی است، بهتر است نسبت به درمان مشکل جسمی با پزشک تان مشورت کنید.
۲٫ عوامل روانی را بررسی کنید.

بر اساس اصول روانشناسی، مشکل در خواب در اغلب موارد ناشی از وجود یک مشکل روانی قابل توجه است.

تچربه ی افسردگی، اضطراب، سوانح، آسیب های روحی، شکست عاطفی، از دست دادن عزیزان، احساس تنهایی و بسیاری از مشکلات روانی می تواند منجر به اختلال در خواب شود.

در این حالت مشکلات خواب می تواند خود را در قالب بی خوابی، بد خوابی، کابوس شبانه، خوابیدن افراطی و.. نشان دهد.

اگرچه تکنیک های به منظور کاهش آشفتگی روانی و رفع اورژانسی مشکلات مربوط به خواب وجود دارد، اما اولین توصیه مراجعه به روانشناس یا مشاور برای حل اساسی مساله ی روانی است.

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفنی
مشاوره آنلاین
تست روانشناسی
مشاوره روانشناسی
مشاوره جنسی
اختلال روانی
استخدام روانشناس و روانسنج

کاربردی ترین تکنیک های رفع مشکلات خواب
• کابوس های تان را بنویسید و با جزییات تعریف کنید.

علی رغم باور سنتی که بیان خواب های بد را نامناسب می دانست، توضیح کابوس های شبانه با جزییات هرچه بیشتر تا حد زیادی منجر به رفع اختلالات خواب خواهد شد.

کابوس ها می توانند بیانگر اضطراب، افسردگی و ی استرس پس از سانحه ی درمان نشده باشند که عمیق ترین نگرانی های سرکوب شده را به زمان حال و سطح نیمه هوشیار فراخوانی می کنند.

از طریق بیان و نوشتن کابوس ها، فرد می تواند به مهم ترین نگرانی های کنونی اش آگاه شود و در گام بعدی برنامه ریزی برای حل آن ها در اولویت اول قرار خواهد داشت.
• قبل از خواب زمانی را به برنامه ریزی به منظور حل مشکلات تان اختصاص دهید.

در صورتی که به محض ورود به رختخواب، انبوهی از مشکلات و نگرانی ها به ذهن تان هجوم می آورد، بهتر است اتاق خواب تان را ترک کنید و زمانی را به نوشتن نگرانی های تان اختصاص دهید.

از این طریق ذهن تان آرام تر شده و برای خواب یاری تا ن خواهد کرد.
• در طی روز به اندازه ی کافی کار کنید.

افراد مضطرب، اهمالکار و یا افسرده ممکن است ساعات زیادی از روز را به بیکاری، فکر کردن در مود مشکلات و یا فعالیت های غیر مفید بگذرانند و در هنگام خواب با حجم وسیعی از کارهای انجام نشده ی اضطراب زا مواجه شوند.

به منظور حل این مشکل، بهتر است قبل از شروع هر روز، برنامه ای به منظور فعالیت مفید و موثر تنظیم کرده و بر اساس آن حرکت کنید تا بتوانید با آرامش خاطر بیشتری به خواب روید.
• از نخوابیدن نترسید.

ممکن است قبل از خواب با افکاری مانند ” می دونم که خوابم نمی بره، فردا حتما بازم کسل و بی حالم. اگر کم بخوابم و فردا سردرد بگیرم چی و..” رو به رو شوید.

نگرانی در مورد عدم خواب کافی، خود می تواند منجر به تجربه ی مشکلات بیشتر در زمینه ی خواب شود و شما را در چرخه ای معیوب گرفتار سازد.

واقعیت آن است که اگرچه بی خوابی می تواند بسیار مخرب باشد، اما تا به حال کسی به دلیل دیرتر خوابیدن نمرده است.

در صورتی که تجربه ی چنین افکاری بری شما نیز وجود دارد، می توانید از فن تناقضی “بیدار بمان” استفاده کنید.
تکنیک بیدار بمان چیست؟

این تکنیک در شرایطی کاربرد دارد که علی رغم تلاش برای خوابیدن، چشم های تان بیش از پیش فعال است و ذهن تان مانند اول صبح کار می کند.

در این زمان بهتر است به خودتان بگویید ” فعلا فکر خواب رو از سرت بیرون کن. تا یک ساعت بعد باید بیدار بمونم”.
بهت است بجای مجبور کردن خودتان برای خواب، خیال پردازی های مثبت انجام دهید و خودتان را بیدار نگه دارید.

بر اساس فنون تناقضی، این شیوه از رفتار می تواند به صورت معکوس عمل کند و خوابیدن را تسهیل کند.
مشاوره فردی و سلامت
۳٫ سایر عوامل قابل بررسی را فراموش نکنید.

در صورتی که مشکلات خواب تان دارای منشا جسمی و یا روانی نیستند، لازم است سایر دلایل موجود را نیز بررسی کنید:

– آیا قبل از خواب ورزش کرده اید؟

– آیا از نوشیدنی های محرک و کافئین دار مانند قهوه و چای استفاده کرده اید؟

– آیا قبل از خواب، تلوزیون دیده اید و یا با گوشی موبایل تان کار کرده اید؟

– آیا اتاق خواب تان بیش از اندازه سرد، گرم و یا روشن است؟

– آیا محل خواب تان تغییر کرده است؟

– آیا خواب عصرگاهی نامناسبی داشته اید؟

– آیا در محل خواب تان کارهای دیگری مانند مشاهده ی فیلم، بحث و گفت و گو و .. داشته اید؟

عوامل ذکر شده نیز می توانند منجر به تدوام مشکلات خواب شوند که از طریق تغییر سبک زندگی، قابل اصلاح هستند.

در صورتی که علی رغم بررسی و اصلاح موارد ذکر شده، مشکلات خواب تان همچنان تدوام دارد به نحوی که منجر به ایجاد اختلال در عملکرد روزانه ی تان شده است، بهتر است به روانشناس و پزشک متخصص مراجعه کنید تا سایر دلایل موجود نیز بررسی و درمان شود.

نویسنده: مشاورانه

منبع :مشکلات مربوط به خواب و روش های درمان بی خوابی- مشاورانه

چگونه باردار شوم

۱,۳۳۴ بازديد

تلاش برای بارداری: 10 توصیه برای زنان

یک سری روش هایی وجود دارند که زنان با استفاده از آنها می توانند شانس حامله شدن یک نوزاد را افزایش دهند.

به منظور بهینه سازی بارداری زنان، مراقبت مناسب اولین مرحله می باشد. روش های دیگر مربوط به مراقبت از نوزاد چه روش هایی می باشند؟

دکتر ماری الن پاون[1]، یک متخصص زایمان و بارداری و سرپرست بخش پزشکی در برنامه بارداری آزمایشگاهی در بارداری بالینی و بخش بالینی تناسلی در شیکاگو معتقد است که مهمترین توصیه برای زنی که می خواهد باردار شود، شناخت بدن خودش و به خصوص سیکل قاعدگی خودش می باشد.

پاون بیان کرده است که “شناخت طول مدت سیکل ها اهمیت زیادی دارد، چرا که وی در نتیجه آن می تواند زمان آمیزش را برای باردار شدن مشخص کند.”

در ادامه 10 اصل مربوط به افزایش شانس باردار شدن زنان بیان شده است.

تعداد سیکل بارداری را ثبت کنید

زنی که می خواهد بچه دار شود، باید مشخص کند که آیا روزهای اول پریود وی در روزهای مشابه هر ماه صورت می گیرد و در این شرایط پریود وی به صورت منظم در نظر گرفته می شود.

به طور معکوس، ممکن است که پریود وی نامنظم باشد، به این معنا که طول سیکل وی در هر ماه متغیر می باشد.

یک زن با مشخص کردن این اطلاعات در یک تاریخ، به صورت بهتری می تواند زمان احتمالی تخمک گذاری خودش را مشخص کند که مربوط به زمانی است که تخمدان وی در هر ماه یک تخمک را انتشار می دهد.

بر اساس بیانیه انجمن بارداری آمریکا، تخمک یک زن 12 تا 24 ساعت بعد از انتشار باردار می شود. با این وجود، اسپرم مرد تا پنج روز می تواند در بدن زن زنده بماند.

مطلع بودن نسبت به تخمک گذاری

پاون بیان کرده است که زنان دارای  سیکل های منظم، دو هفته قبل از شروع پریودشان شروع به تخمک گذاری می کنند.

پیشبینی تخمک گذاری در زنان دارای سیکل های نامنظم سخت تر می باشد، ولی معمولا 12 تا 16 ساعت قبل از شروع پریود بعدی صورت می گیرد.

یک سری روش هایی برای مشخص شدن روزهایی از ماه که احتمال بارداری در آن زیاد می باشد، وجود دارد.

کیت های پیشبینی تخمک گذاری خانگی می توانند به صورت حدسی زمان تخمک گذاری یک زن را مشخص کنند.

کیت های آزمایش ادراری برای هورمون های لوتینایزینگ[2]، یک ماده ای که سطح آن در طول دوره تخمک گذاری در هر ماه افزایش می یابد و منجر به انتشار یک تخمک می شود، در داروخانه ها فروخته می شود.

بر اساس گزارش انجمن بارداری آمریکا، دقیقا سه روز بعد از یک آزمایش مثبت، بهترین زمان برای زوجین است تا رابطه جنسی داشته باشند و احتمال باردار شدن در این زمان در بالاترین سطح قرار دارد.

یک روش دیگر برای پیشبینی تخمک گذاری عبارت از در نظر گرفتن ماده لزجی موجود در دهانه رحم زنان می باشد، که شامل بررسی منظم مقدار و وجود داشتن ماده لزجی در واژن زن می باشد.

بر اساس بیانیه مارچ آف دایمز[3]، دقیقا بعد از تخمک گذاری، که احتمال باردار شدن زن در بالاترین سطح ممکن می باشد، مقدار ماده لزجی افزایش پیدا می کند و همچنین ضخیم تر، تمیز تر و لغزنده تر می شود.

زمانی که ماده لزجی دهانه رحمی لغزنده تر می شود، می تواند به اسپرم کمک کند تا به سمت تخمک حرکت کند.

یک مطالعه صورت گرفته در مجله بارداری و نازایی[4] نتیجه گیری کرده است زنانی که به صورت مستمر ماده لزجی دهانه رحمی خودشان را بررسی می کنند، احتمال باردار شدن آنها بعد از گذشت شش ماه از پریود، 2.3 برابر بیشتر از سایر افراد خواهد بود.


[1] Dr. Mary Ellen Pavone

[2] Luteinizing hormone

[3] March Of Dimes

[4] The journal Fertility and Sterility


داشتن رابطه جنسی در طول روزهایی غیر از بازه بارداری

بر اساس انجمن پزشکی تولید مثل آمریکا،”بازه بارداری” شامل فاصله زمانی شش روزه می باشد که پنج روز آن قبل از تخمک گذاری می باشد و یک روز آن مربوط به روز تخمک گذاری است.

این روزها عبارت از روزهایی در طول هر ماه هستند که احتمال باردار شدن زن زیاد می باشد.

برخی از زنان از ابزارهای تکنیکی جدید، همانند برنامه ها و وب سایت های ردیابی بارداری استفاده می کنند تا در شناسایی روزهای که احتمال بارداری زیاد می باشد، به آنها کمک کند؛

ولی یکی از مطالعات صورت گرفته در سال 2016 نشان داد که ممکن است این برنامه ها دقیق نباشند.

پاون بیان کرده است که تحقیقات صورت گرفته نشان داده است تفاوت قابل توجهی در نرخهای بارداری ما بین زوجین دارای رابطه جنسی در طول روزهای مربوط به “بازه بارداری” (37 درصد) .

زوج هایی وجود دارد که هر روزه دارای رابطه جنسی هستند (33 درصد). وی اضافه کرده است “داشتن رابطه جنسی در طول هر روز به منظور باردار شدن، برای زوجین راحت تر می باشد.”

تصورات اشتباه رایج و افسانه های زیادی در مورد بارداری وجود دارد که توسط زنان مسن بیان می شوند.

برای مثال پاون بیان کرده است که هیچ مدرکی دال بر تاثیر پوزیشن رابطه جنسی بر روی شانس زوجین برای داشتن نوزاد وجود ندارد؛

همچنین هیچ مدرکی نشان نمی دهد که خوابیدن یک زن به پشت بعد از یک رابطه آمیزشی و به مدت طولانی، شانس بارداری را افزایش می دهد.

ولی وی بیان کرده است که یک سری مواد لزج واژنی مبتنی بر آب وجود دارند که می توانند حرکت اسپرم را تسهیل کنند.

به همین دلیل پاون توصیه کرده است که در زمان نیاز داشتن به مواد لزجی،  به جای آستروجلاید یا برند K-Y جلی[1] باید از مواد قبل از تخم ریزی[2] استفاده کرد.

تلاش برای داشتن وزن بدنی سالم

  1. سنگین بودن بیش از حد می تواند شانس زنان را برای بارداری کاهش بدهد، ولی بیش از حد لاغر بودن منجر به سخت تر شدن نگهداری یک نوزاد می شود.

پاون بیان کرده است که تحقیقات صورت گرفته نشان می دهد یک زن دارای وزن زیاد، نسبت به یک زنی که BMI او به صورت نرمال در نظر گرفته می شود.

دو برابر بیشتر طول می کشد تا باردار شود. همچنین وی بیان کرده است یک زنی که وزن کمتری دارد، 4 برابر بیشتر طول می کشد تا باردار شود.

داشتن بدن چاق منجر به تولید استروژن اضافی می شود و این ماده می تواند یک سری موانعی را در تخمک گذاری ایجاد کند.

بر اساس بیانیه انجمن پزشکی تولید مثل آمریکا، کاهش 5 تا 10 درصد از وزن بدن قبل از تلاش زن برای بارداری می تواند شانس بارداری وی را افزایش دهد.

یک مطالعه صورت گرفته در سال 2017 نشان داد زوجینی که هر دو آنها چاق هستند، در مقایسه با زوجینی که چاق نیستند، 55 تا 59 درصد بیشتر طول می کشد تا باردار شوند.

زنانی که بیش از حد لاغر هستند، ممکن است که پریود منظمی نداشته باشند یا ممکن است که تخمک گذاری آنها متوقف شود.

مصرف ویتامین پیش از تولد

پاون توصیه کرده است زنانی که تلاش می کنند تا باردار شوند، حتی قبل از باردار شدن شروع به مصرف ویتامین پیش از تولد می کنند.

وی بیان کرده است که زنان نسبت به این روش تمایل بیشتری دارند و در طول دوره بارداری مصرف خودشان را ادامه می دهند.

براساس نظر پاون، یک احتمال دیگر عبارت از مصرف مالتی ویتامین روزانه می باشد؛

این مصرف حداقل شامل 400 میکروگرم (mcg)  از اسید فولیک، نوعی ویتامین B، در هر روز می باشد که برای پیشگیری از معایب تولدی در مغز و ستون فقرات نوزاد مهم می باشد.

شروع زودتر مصرف مکمل های اسید فولیک یک ایده مناسبی می باشد، چرا که منجر به افزایش مسیرهای عصبی در مغز و رشد ستون فقرات در طول 3 تا 4 هفته قبل از بارداری می شود، که مربوط به قبل از زمانی است که زنان انتظار باردار شدن دارند.


[1] Astoglide or K – Y Brad Jelly

[2] Pre – Shed


مصرف غذاهای سالم

هر چند که ممکن است رژیم غذایی خاصی برای افزایش احتمال بارداری وجود نداشته باشد.

ولی مصرف یک سری از غذاهای سالم از طریق انباشت مناسب مواد مغذی مهم همانند کلسیوم، پروتئین و آهن، می تواند بدن زن را آماده بارداری بکند.

این به معنای مصرف انواع مختلفی از میوه ها و سبزیجات، پروتئین رقیق، حبوبات سالم، لبنیات و منابع سالم چربی می باشد.

یک زن علاوه بر مصرف مکمل های دارای اسید فولیک، همچنین می تواند این ویتامین B را از غذاهایی همانند سبزیجات برگ دار دارای رنگ سبز تیره، بروکلی، نان و غله های قوی، حبوبات، میوه های مرکبات و آب میوه ها تامین کند.

اداره غذا و دارو توصیه کرده است در زمانی که می خواهید باردار شوید، مقادیر کمی از ماهی های دارای جیوه پایین، همانند ماهی شمشیری، کوسه ماهی، ماهی خال مخالی پادشاه و ماهی سافی را مصرف کنید.

همچنین مصرف ماهی تونایاتون آلباکور (سفی) را به شش اونس در طول هر هفته محدود کنید تا احتمال قرار گرفتن در معرض فلزهای سمی را کاهش بدهید.

همچنین مصرف کافئین را محدود کنید: مصرف بیش از 500 میلی گر کافئین در طول هر روز منجر به کاهش احتمال بارداری در زنان می شود.

بر اساس بیانیه انجمن پزشکی تولید مثل آمریکا، مصرف 1 تا 2 لیوان قهوه، یا کمتر از 250 میلی گرم از قهوه در طول هر روز و قبل از باداری، هیچ تاثیری بر روی احتمال بارداری ندارد.

کارهای شدید و سخت را متوقف کنید

فعال بودن فیزیکی در اکثر روزهای هفته می تواند به بدن یک زن کمک کند تا آماده بارداری و زایمان شود.

ولی انجام دادن ورزش بیش از حد یا انجام دادن کارهای شدید می تواند منجر به پیشگیری از تخمک گذاری شود.

پاون به مجله علوم زنده[1] گفته است در زنانی که ورزش های سنگینی انجام می دهند، پزشکان اختلال های قاعدگی زیادی را مشاهده می کنند .

این زنان در صورتی که بخواهند باردار شوند، در اکثر مواقع باید کارهای خودشان را متوقف کنند.

نسبت به کاهش احتمال بارداری در نتیجه افزایش سن مطلع باشید

با مسن تر شدن یک زن، احتمال بارداری وی کاهش می یابد؛ دلیل این امر عبارت از تغییرات مربوط به سن در تخمدان است که می تواند منجر به کاهش کیفیت و مقدار تخمک ها شود.

همراه با افزایش سن، همچنین ریسک مشکلات سلامتی، همانند ریشه های رحمی، بیماری های رحمی و انسداد لوله های فالوپینی کاهش می یابد و در نهایت منجر به کاهش احتمال بارداری می شود.

این کاهش تدریجی مربوط به احتمال بارداری زنان در 30 تا 40 سالگی شروع می شود، بعد از سن 37 سالگی کاهش بیشتری پیدا می کند و بعد از 40 سالگی، کاهش شدیدتری پیدا می کند.


[1] Live Science

رفتارهای مربوط به سیگار کشیدن و مصرف مشروب را متوقف کنید

براساس بیانیه انجمن پزشکی تولید مثل آمریکا، سیگار کشیدن در زنان و مردان می تواند منجر به بروز مشکلات بارداری شود.

مواد شیمیایی موجود در مغز، همانند نیکوتین و کربن مونوکسید، منجر به تسریع در کاهش تخمک زنان می شوند.

بر اساس بیانیه کلینیک مایو، سیگار کشیدن منجر به مسن شدن تخمدان های زنان می شود و تخمک های نابالغ موجود را تخلیه می کند.

دور ماندن از سیگار دسته دوم اهمیت زیادی دارد، چرا که این مورد بر روی شانس باردار شدن تاثیر می گذارد.

در طول دوره هایی که زنان تلاش می کند باردار شوند، باید از مصرف ماری جوانا و سایر داروهای تفریحی اجتناب کنند.

زمانی که زن تلاش می کند باردار شود، اجتناب از مصرف الکل اهمیت زیادی پیدا می کند.

همچنین در صورتی که یک زن به دلیل اینکه می خواهد باردار شود، مصرف داروی کنترل تولد را متوقف می کند، باید مصرف الکل خودش را هم متوقف کند.

با این وجود، یک مطالعه صورت گرفته در سال 2017 نشان داد که نیمی از زنان باردار در ایالات متحده، در طول دوره های اولیه بارداری خودشان و قبل از زمانی که متوجه بارداری خودشان شوند، الکل مصرف می کنند.

بر اساس بیانیه کالج آمریکایی مربوط به مامایی و امراض زنانه، مصرف الکل در سطوح متوسط (یک یا دو بار نوشیدن در طول هر روز) یا سنگین (بیش از دو بار نوشیدن در طول هر روز) می تواند منجر به مشکل تر شدن بارداری زن شود.

پاون بیان کرده است زمانی که یک زن باردار می شود، مصرف هر مقداری از الکل مضر می باشد.

باید نسبت به زمانیکه به کمک نیاز دارید، مطلع باشید

پاون بیان کرده است در صورتی که زن 35 ساله یا مسن تر باشد، و بعد از داشتن رابطه های جنسی منظم و بدون استفاده از ابزارهای کنترل تولد در طول شش ماه باردار نشوند، حتما باید یک ارزیابی ناباروری را داشته باشند.

همچنین پاون بیان کرده است زنی که زیر 35 ساله است و همسر وی بعد از داشتن یک سال رابطه آمیزشی محافظت نشده به صورت مرتب باردار نشود، حتما باید با یک پزشک مشورت کند.

نویسنده: کری نیرنبرگ[1] – 23 اکتبر 2018، 12 بعد از ظهر-مترجم :کودک و نوجوان
منبع:چگونه باردار شوم- کودک و نوجوان

آیا وابستگی شما به دیگران اختلال شخصیتی است؟

۱,۳۱۳ بازديد


همه ی ما ممکن است در مواقعی از زندگی در تصمیم گیری های مهم با تردید مواجه شویم و یا نسبت به نزدیکان و عزیزان مان احساس وابستگی بیشتری کنیم اما این نمی تواند به عنوان اختلال شناخته شود.

در برخی مواقع حساس و بحرانی زندگی، ممکن است تصمیم گیری برای اکثریت افراد سخت شود و تمایل داشته باشند تا دیگران را بیشتر در کنار خود احساس کنند .

اما اختلال شخصیت وابسته، الگوی پایداری از مشکل در تصمیم گیری و وابستگی است که از اواخر نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود و ریشه در بنیان های اساسی شخصیت فرد دارد.

شناخت این اختلال از ان جهت مهم است که ممکن است شما تصمیم به ازدواج و شروع ارتباطی پایدار با فرد مبتلا به این اختلال داشته باشید و یا در روابط کاری، تحصیلی و بین فردی تان ناگزیر از ارتباط با او باشید.
همه ی آنچه برای شناخت اختلال شخصیت وابسته نیاز دارید

اگر چه وابستگی یکی از الگوی اساسی شناخت این نوع از اختلالات است اما برای تایید تشخیص اختلال، وجود حداقل ۵ مورد از نشانه های زیر به صورت مداوم ضرورت دارد:

مشخصه ی اصلی: الگوی نافذ و فراگیر وابستگی و نیاز به مراقبت در تمام ابعاد زندگی

• اشتغال ذهنی دایم در مورد اینکه “نکنه تنها بمونم”

• مشکلات شدید در تصمیم گیری حتی تصمیمات جزیی

• عدم تحمل تنهایی و حساسیت بیش از انداره به طرد شدن

• موافقت دایمی با نظر دیگران به منظور کسب تایید آنان

• عدم داشتن مرزهای روشن و شفاف در روابط بین فردی

• پرهیز از موقعیت های مسئولیت آور

• توقع اینکه دیگران در کلیه ی مسایل به جای او تصمیم بگیرند

• اهمال در وظایف شخصی و در عین حال مداومت در انجام کارهای مربوط به دیگران

• وارد شدن سریع به اتباطات عاطفی به منظور پیشگیری از تنها ماندن

زندگی کردن به عنوان فردی که از اختلال شخصیت وابسته رنج می برد، بسیار طاقت فرسا خواهد بود.
افراد دارای این اختلال در نگرانی دایم نسبت به طرد شدن به سر می برند.

این افراد غالبا ناگفته ها و احساسات زیادی از جمله خشم و احساسات منفی را در خود نگه می دارند تا مبادا به خاطرشان مورد عدم پذیرش قرار گیرند.

همین مساله منجر به اضطراب زیادی در آن ها خواهد شد.

از آنجا که اختلال شخصیت وابستگی با صلح طلبی فراگیر و بیش از اندازه و عدم دفاع از حقوق شخصی خود همراه است، مبتلایان غالبا در روابط کاری، شغلی و عاطفی مورد سوء استفاده های مکرر قرار می گیرند چرا که قادر به دفاع از حق خود نیستند.

این افراد طعمه های بسیار خوبی برای اختلالات شخصیتی ضداجتماعی و خود شیفته اند چرا که رفتارهای توهین آمیز آن ها را برای مدت طولانی تحمل می کنند.

وابسته ها در صورت قطع ارتباط با شریک عشقی شان می توانند در دوره ی طولانی از افسردگی فرو روند و اختلالات دیگری از جمله اضطراب جدایی، بیقراری و اضطراب حاد را نیز به مشکل فعلی شان اضافه کنند.

باور به اینکه ” حقوق دیگران مهم تر حقوق من است” به صورت مداوم منجر به برتر دانستن دیگران نسبت به خود می شود و در نتیجه وابسته ها را به گزینه ی خوبی برای تحقق اهداف سایرین تبدیل می کند.

این افراد به دلیل رفتارهای چاپلوسانه و تملق آمیز، ممکن است مورد خوشایند مدیران شان باشند و تحسین شوند.

کاملا طبیعی است که نیاز افراطی به تایید و مراقبت می تواند شریک عاطفی فرد دارای اختلال را خسته و کلافه کند و رابطه ی بین فردی را به ارتباطی چسبناک و آزاردهنده تبدیل کند.

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفنی
مشاوره آنلاین
تست روانشناسی
مشاوره روانشناسی
مشاوره جنسی
اختلال روانی
استخدام روانشناس و روانسنج

نمونه ی واقعی از اختلال شخصیت وابسته

مراجع خانمی ۳۵ ساله است که به درخواتس همسرش به جلسه ی مشاوره آمده است.

وقتی مشاور سوال می کند که علت مراجعه ات چیست، او شروع به گلایه کردن از اطرافیان، دوستان، مدیر و همسرش می کند.

مراجع می گوید: “همسرم به خوبی پاسخگوی نیازهایم نیست، قبل از ازدواج با او رابطه های زیادی را تجربه کردم اما همه شان نامرد بودند و علی رغم محبت هام، از من سوء استفاده کردند.

بعد از قطع دومین رابطه ام مدت ها قرص خوردم و احساس می کردم اگر این دارو ها نبودن، قطعا زنده نمی موندم. الان هم همسرم ازم خواسته که بیام اینجا. بنظرتان مشکل کجاست؟

مشاور قبلی م هم می گفت که من یه مقدار وابسته ام اما بنظرم او متوجه مشکل نبود”.

همانطور که می بینید مراجع نسبت به مشکلات خود فاقد هرگونه بینش و آگاهی است. او تشخیص مشاور قبلی اش را به راحتی رد می کند و عوامل محیطی را مقصر می داند.

در ادامه ی صحبت ها او چنین می گوید که ” تا الان رابطه های زیادی را تجربه کردم. من آدم عاشق پیشه ای هستم و دوست دارم عشقم را نصیب دیگران کنم.

حقیقتا تنها ماندن احساس خوبی نیست و وقتی می فهمم کسی نامرد است، سریع سعی می کنم که یه آدم دیگه را به خودم نزدیک کنم تا حالم خوب بشه”.

در این جملات نیز الگوی افراطی نیاز به مراقبت و ترس شدید از تنهایی به خوبی دیده می شود.
درمان اختلال وابستگی - مشاورانه
مشاوره روانشناسی
آیا اختلال وابستگی قابل درمان است؟

علی رغم اینکه یافته های درمانی در خصوص بسیاری از اختلالات روانی، امیدوار کننده نیستند اما شواهد بالینی اطلاعات خوب را در خصوص کنترل علایم و بهبود وضعیت مبتلایان به اختلال وابستگی ارایه داده اند.

اغلب این درمان ها متمرکز بر روان درمانی می باشند و ممکن است به منظور کاهش علایم اضطرابی از داروهایی از طبقه ی بنزودیازپین ها نیز استفاده شود.

در خصوص استفاده از دارو لازم است این نکته نیز لحاظ شود که وابسته ها به دارو نیز وابستگی بیش از حد نشان می دهند و این مساله می تواند در دراز مدت منجر به عوارض ناگوار و شکل گیری نوعی از اعتیاد شود.

به همین دلیل در این گروه از بیماران، رواندرمانی بر دارو درمانی ارجحیت دارد و نیازمند داشتن یک طرح درمانی شفاف، روشن و مشخص است.

لازم است درمانگران در مواجهه با این افراد، بسیار صبور و آرام باشند و بتوانند با رویکردی شناختی و بینش دهنده با آن ها کارکنند.

در حقیقت مبتلایان به این اختلال، پاسخ های مطلوبی نسبت به درمان های بینشی، شناختی، رفتاری، گروهی و خانواده درمانی نشان داده اند .

این روش ها در شکل دهی به شخصیتی جسور، قدرتمند، متکی به خود و مستقل، نتایج مثیت تایید شده ای را نشان داده اند.
اطلاعات کاربردی در خصوص درمان

در صورت که به عنوان فردی مبتلا به اختلال شخصیت وابسته این مطلب را خوانده اید و یا با فرد مبتلا به این اختلال در ارتباط هستید، می توانید برای کسب اطلاعات کاربردی بیشتر به منظور “درمان و بهبود علایم”، ادامه ی مطلب را دنبال کنید.

دانستنی های ادامه ی ارتباط با محبوب چسبنده

نویسنده: مشاورانه

منبع :آیا وابستگی شما به دیگران اختلال شخصیتی است؟- مشاورانه

کودک دو ساله ی پرخاشگر را بیشتر بشناسید.

۱,۳۴۳ بازديد

پرخاشگری انواع مختلفی دارد؛ مثلا می تواند از نوع بدنی باشد مثل زدن و گاز گرفتن یا پرخاشگری لفظی باشد مثل فریاد زدن و تحقیرکردن

همچنین ممکن است پرخاشگری به صورت تجاوز به حقوق دیگران و زورگویی خود را نشان دهد.

 گاهی والدین رفتارهای پرخاشگرانه را اصولا پرخاشگری تلقی نمی کنند یا حتی تشویق می کنند.

به عنوان مثال وقتی کودک به زور و با کتک اسباب بازی را از کودک دیگری می گیرد، این رفتار را باعرضه بودن تلقی و تشویق می کنند!

اگر نمونه ای از رفتارهای فوق را در کودک تان مشاهده کردید که به صورت مداوم انجام می شود، لازم است به دنبال ریشه یابی و درمان پرخاشگری او باشید.


مهم ترین علل پرخاشگری کودک را در اینجا بخوانید

آیا کودک تان پرخاش را یادگرفته است؟

مسلما یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان یادگیری است.

کودکانی که در زندگی خود الگوهای رفتاری پرخاشگرانه مانند پدر یا مادری عصبانی و پرخاشگر دارند، پرخاشگری را یاد خواهند گرفت و این یادگیری در بازی های آنها نمود خواهد داشت.

 این کودکان اسباب بازی ها را پرتاب می کنند. از آن ها درست استفاده نمی کنند و به آن ها آسیب می رسانند یا هنگام بازی کردن به عروسک ها و شخصیت های بازی ناسزا می گویند و آن ها را کتک می زنند یا تمسخر و تحقیر می کنند.

بنابراین در گام اول لازم است از خودتان سوال کنید “نمره ی پرخاشگری کلامی و غیر کلامی من چند است؟”

آیا مهارت های ارتباطی کودک ضعیف است؟

  • کودکانی که رفتار پرخاشگرانه دارند معمولا خودانگیخته، بی‌قرار و زودرنج‌اند. این مسئله می تواند ریشه در کمبود مهارت‌های ارتباطی نیز داشته باشد.

کودکی که شیوه ی صحیحی برآورده کردن خواسته هایش را یاد نگرفته است، به روش هایی مانند پرخاشگری بیشتر متوسل می شود.

به فرزندتان یاد دهید تا برای تحقق خواسته هایش، گفت و گو کند. به او بگوییدکه وقتی فریاد می زند، گریه می کند و زور می گوید.

نمی توانید متوجه خواسته اش شوید و برای رسیدن به درخواستش، لازم است آن را بدون تهدید و پرخاش بیان کند.

سبک تربیتی شما، دلیل پرخاشگری کودک.

والدینی که در فرزندپروی خود از شیوه ای مقتدرانه برخوردار نیستند، راه را برای رفتارهای تند کلامی و غیر کلامی کودک باز می کنند.

کودک در مواجه با مادر و یا پدری منفعل و مردد، شروع به جیغ زدن، گریه کردن و زورگویی می کند. زیرا می داند از این راه خواهد توانست به اهداف خود برسد.

بنابراین لازم است شیوه ی برخوردی خود با کودک را اصلاح کنید و مقتدر باشید.

اقتدار به معنای زورگویی نیست. در این شیوه لازم است قوانین و خواسته های منطقی خود را به شکل واضح و شفاف مطرح کنید و آن ها را بدون دلیل تغییر ندهید تا کودک دریبابد که حرف شما یک کلمه است!

والدین زورگو، کودک پرخاشگر

به طور معمول از ۲سالگی و حتی کمی قبل از این سن، نشانه‌های استقلال طلبی و خروج از تابعیت رفتار مادر در کودکان با غذا نخوردن بروز می‌کند.

در صورتیکه این حس استقلال طلبی، به درستی درک نشود و مادر برای غذاخوردن کودک دو ساله به زور متوسل شود، پرخاشگری کودک امری طبیعی خواهد بود.

زور و تهدید در برابر غذا خوردن کودک باعث عدم رشد شخصیت، پرخاشگری و عدم اعتماد به نفس وی در بزرگسالی می‌شود که عوارض روانی متعددی را به همراه دارد.

در حقیقت کودک با غذانخوردن و پرخاشگری می خواهد به شما بفهماند که من بزرگ شده ام و حق انتخاب دارم.

بنابراین در صورتی که علت پرخاشگری کودک تان، مجبور شدن به غذا خوردن است، باز هم لازم است شما به عنوان والد، شیوه ی رفتاری خود را تغییر دهید.

به کودک حق انتخاب دهید و اجازه دهید تا در مورد غذا خوردنش تصمیم بگیرد.

کودک تان حق دارد در این زمینه تصمیم بگیرد و تبعات به موقع غذانخوردن مانند گرسنه ماندن را نیز تجربه کند.

آیا والدی مقایسه گر هستید؟

مقایسه مداوم فرزندان آن هم ازکودکی با بچه‌های فامیل، دوستان و حتی همبازی‌های شان باعث می‌شود که آن ها با توجه به سرخوردگی ناشی از مقایسه و رقابت دائم، بیش ازحد معمول حساس و خشمگین باشند.

خوب است بدانید بچه‌ها وقتی نمی‌توانند فاصله خودشان را با کسانی که پدرو مادر با آن ها مورد مقایسه قرار می‌دهند، پرکنند،  احساس شکست و طردشدگی خواهند کرد.

احساس تلخی که مقدمه صدمات روانی زیادی است. بنابراین به جای مقایسه فرزندتان با بقیه، به استعدادها و علایقش توجه کرده و به او احترام بگذارید.

 با این کار اعتماد به نفس فرزندتان رشد می کند و با توجه به توانایی‌ها و مهارت‌هایش احساس برتری و سرآمد بودن کرده و خشم کمتری را تجربه می‌کنند.

همه این مسائل باعث می‌شود که فرزند شما دیگر پرخاشگر نباشد.


موتور تولید خشم را شناسایی و متوقف کنید.

علاوه بر موارد ذکر شده، لازم است موتور تولید خشم در خانواده ی تان را نیز شناسایی و متوقف کنید.

ممکن است پرخاشگری کودک تان منجر به ایجاد چرخه ای معیوب شده باشد. به این صورت که فرزندتان، فریاد می زند، شما از کوره در می روید، فرزندتان بیشتر داد می زند و احتمالا شما نیز عصبانی تر می شوید.

به منظور پیشگیری از گیر کردن در این دور معیوب، مهم ترین ابزاری که نیاز دارید، “حفظ آرامش” است.

اگر کودک تان متوجه شود که می تواند با پرخاشگری و داد زدن، شما را آشفته کند، این کار را خواهد کرد.

بنابراین آرام باشید تا کودک تان دریابد که با داد زدن و توهین به جایی نمی رسد.

سپس در کمال آرامش از فرزندتان بخواهید تا خواسته اش را به صورت شفاف بیان کند.

راهکارهای ساده ی درمان پرخاشگری

حالا که متوجه مهم ترین علل پرخاشگری در فرزندتان شده اید، با اصلاح علل، می توانید پرخاشگری را به حداقل برسانید.

لازم است مقایسه، زورگویی و رفتارهای پرخاشگرانه ی خودتان را کنار بگذارید.

در مواجه با پرخاشگری فرزندتان مقابله به مثل نکنید و به او یاد دهید تا نیازهای خود را به روشی صحیح بیان کند.

مقتدر باشید و الگوی خوبی برای همانندسازی کودک تان باشید.

شاید لازم باشد برای تغییر رویه ی خود، کتاب هایی در زمینه ی نحوه ی ارتباط با کودک و والدگری موثر نیز مطالعه کنید که کتاب “فرهنگ تفاهم با فرزندان، نوشته ی توماس گوردون” یکی از بهترین آن هاست.

در مسیر خاموش کردن پرخاشگری کودک، دو راهکار طلایی زیر را نیز فراموش نکنید.

  1. رفتارهای خلاف پرخاشگری را تشویق کنید.

متمرکز شدن بر پرخاشگری، همیشه هم مفید نیست. در مواردی لازم است طوری برخورد کنید که گویا پرخاشگری کودک را ندیده اید.

اما چشم تان مجهز به ذره بینی است که حتی کوچک ترین رفتارهای مسالمت آمیز و دوستانه را نیز می بیند و تشویق می کند.

  • به رفتارهای پرخاشگرانه بی توجهی کنید.

لازم است به این نکته تاکید کنم که بی توجهی به رفتارهای پرخاشگرانه در صورتی تجویز می شود که شما در حال زورگویی به کودک و یا پافشاری بر خواسته ای نامعقول نباشید.

مثلا اگر کودک تان یاد گرفته است تا با کتک زدن دوستانش از شما تایید بگیرد، لازم است به رفتار پرخاشگرانه اش بی توجه باشید و اگر توانست برای حل مشکل با همسالانش از روشی غیر از زور استفاده کند، او را تشویق کنید.

مقابله با ترس از آب

۱,۳۱۱ بازديد

عوامل، علائم و درمان

آکوا فوبیا یا ترس از آب، تقریبا یک فوبیا خاص رایجی می باشد. آکوا فوبیا همانند سایر فوبیاها، از نظر شدت ما بین اشخاص مختلف متغیر می باشد.

برخی از افراد فقط از آب عمیق یا موج های قوی می ترسند، در حالی که برخی از افراد دیگر از استخرهای شنا و وان حمام هم ترس دارند.

برخی از افراد از وارد شدن به آب ترس دارند، در حالیکه سایر افراد حتی نمی توانند مقدار زیادی از آب را مشاهده کنند.

در برخی مواقع آکوا فوبیا حتی آنقدر تاثیرگذار می باشد که ریختن آب به روی آنها یا پاشیدن آب به روی آنها هم می تواند منجر به بروز واکنش تشویشی در این افراد شود.
عوامل ترس از آب

مهمترین علت آکوا فوبیا عبارت از تجربیات منفی گذشته می باشد. در صورتی که تجربه نزدیک غرق شدن، غرق شدن کشی یا سایر اتفاقات ترسناک را در آب داشته باشید، احتمال ایجاد فوبیای آب در شما زیاد می باشد.

شنا یک گزینه مناسبی برای اکثر نوجوانان می باشد و تجربیات ترسناک هم در بین این افراد رایج می باشد. روش های مربوط به مدیریت این موقعیت ها، نقش مهمی را در تعیین صورت گرفتن فوبیا دارد.

هیچ نیازی نیست که یک تجربه منفی، منحصرا برای شما اتفاق بیافتد. بعد از انتشار فیلم آرواره ها در سال ۱۹۷۵، گزارشات مربوط به ایجاد فوبیای آب و همچنین فوبیای کوسه ماهی به شدت افزایش یافت.

علاوه بر این، در صورتی که والدین شما از آب بترسند، احتمال وجود داشتن این ترسها در شما افزایش می یابد.
مرکز مشاوره مگاروان
علائم ترس از شنا کردن و آب

علائم آکوا فوبیا، همانند سایر فوبیاها، ما بین افراد مختلفی که به این فوبیا دچار شده اند، متغیر می باشد. در حالت کلی، هر چقدر فوبیا شدیدتر باشد، علائم آن هم شدیدتر خواهند بود.

ممکن است که شما دچار لرزش شوید، در یک مکان ثابت بمانید و یا فرار کنید. ممکن است در طول چند روز یا چند هفته قبل از مواجه شدن با آب، دچار یک اضطراب انتظاری شوید.

ممکن است که شما از وارد شدن به آب اجتناب کنید و یا به محض اینکه وارد آب شدید، دچار وحشت زدگی شوید.
عوارض ترس از آب

آب یک بخش فطری در زندگی انسان می باشد. شنا کردن یک فعالیت رایجی در کمپ ها و پاتوق های تابستانی، کشتی های گشت زنی و هتل های لاکچری می باشد. به طور کلی اجتناب از آب، سخت یا خجالت آور می باشد.

در صورتی که ترس شما آنقدر افزایش پیدا کند که ریختن آب بر روی شما یا پاشیدن آب بر روی شما هم منجر به ترسیدن شما شود، در این صورت وضعیت موجود می تواند زندگی شما را محدود کند.

فواره ها عبارت از دکورهای اصلی در پارک های سرگرمی، پاتوق ها و حتی فروشگاه های محلی هستند.

در برخی از این فواره ها، همراه با رقص آب، یک موسیقی مناسب و روشنایی زمان بندی شده هم وجود دارد که می تواند توجه تماشاگران را به خود جلب کند و در برخی مواقع بر روی آنها آب می پاشد.

همچنین ریختن آب به روی فرد، یک مورد رایجی در خانه های شبح زده و گردش های کارناوالی و بازی ها می باشد.

در برخی از موارد، آکوا فوبیا می تواند منجر به ایجاد ابلوتو فوبیا یا ترس از دوش گرفتن شود. این فوبیای نادر می تواند تاثیر مخربی بر روی عزت نفس فرد داشته باشد.

فرهنگ های رایج تاکید زیادی بر روی بهداشت و تمیزی دارند، و افرادی که هر روزه دوش نمی گیرند یا به حمام نمی روند، ممکن است که مورد تمسخر و اهانت واقع شوند.

همچنین یک ریسک قابل توجهی در رابطه با بروز بیماری های رایج و کمیابی وجود دارد که باعث می شوند کثیفی و باکتری ها بر روی پوست و موها وجود داشته باشند.
علائم حمله های وحشت زدگی و ترس
علائم حمله های وحشت زدگی و ترس
اختلال روانی
DSM چیست, ترس, فوبیا, وحشت زدگی
بدون دیدگاه
حمله وحشت زدگی عبارت از ترس شدید و ناگهانی از ترور شدن و ترس یا هراسی می باشد که بدون وجود داشتن خطر واقعی صورت می گیرد. علائم مربوط به…
بیش تر بخوانید
به چه نحوی باید از تجسم تان استفاده کنید تا بر ترس های خود غلبه کنید
به چه نحوی باید از تجسم تان استفاده کنید تا بر ترس های خود غلبه کنید
اختلال روانی
ترس, فوبیا, وحشت زدگی
بدون دیدگاه
بیشتر افراد دارای اختلال وحشت زدگی، از ترس های و فوبیاهای خاصی رنج می بردند که به نظر می رسد منجر به تحریک عصبانیت آنها شود. افرادی که دارای اختلال…
بیش تر بخوانید
درمان فوبیای آب

آکوا فوبیا همانند اکثر فوبیاهای خاص، در نتیجه استفاده از درمان بهبود پیدا می کند. درمان شناختی – رفتاری دارای محبوبیت خاصی می باشد. د

ر این روش درمان شما آموزش می بینید که پیام های مثبت تر را جایگزین خود گفتاری منفی کنید و برای مقابله با ترس تان، رفتارهای جدیدی را یاد بگیرید.

ممکن است که برای شما یک سری تکالیف خانگی تعریف شود، همانند پر کردن حمام با آب تا چند اینچ و قدم گذاشتن در آن، یا تماشای اقیانوس که در حین آن ایمنی کاملی در ساحل داشته باشید.

یک سری از موفقیت های کوچک در طول زمان، منجر به افزایش اعتماد به نفس شما خواهند شد و به شما اجازه خواهند داد تا بتدریج، یک سری فعالیت های جدید مربوط به آب را انجام بدهید.

در صورتی که فوبیای شما شدید باشد، تجویز دارویی، هیپنوتیزم درمانی و سایر روش های درمان می توانند برای کمک به شما به منظور کنترل کردن ترس تان، به کار گرفته شوند.

هدف از این کار راحت بودن شما در کنار آب می باشد، یک روش درمان خاصی وجود ندارد که برای همه افراد مناسب باشد و منجر به بهبود آنها شود.

با این وجود، آکوا فوبیا با کمک گرفتن از یک درمانگر متخصص می تواند به صورت موفقی مدیریت و درمان شود.

مرکز روانشناسی و روانپزشکی مگاروان
مشاوره طلاق رایگان
مشاور کودک خوب
مشاوره تلفنی فوری
مشکلات جنسی زناشویی
اختلال روانی شخصیت
اعتیاد مواد مخدر اینترنت
روانپزشک خوب

آیا فیلم آرواره ها منجر به ایجاد فوبیای کوسه ماهی شده بود؟

آرواره ها منجر به مصطلح شدن فوبیای کوسه ماهی شد و منجر به ایجاد اولین ترس های افراد در این مورد شد.

فوبیاهای حیوانات یکی از چهار گروه اصلی مربوط به فوبیاهای خاص موجود در DSM-IV (راهنمای تشخیصی و آماری، چهارمین ویرایش) می باشند و کوسه ماهی ها در بین ترسناک ترین حیوانات قرار دارند.

این فیلم از اکثر تکنیک های معلق استفاده کرد که برای اولین بار توسط آلفرد هیچکوک به منظور ایجاد یک تجربه شدید و تاثیرگذار استفاده شد .

رتبه اول را در لیست براوو از بین ۱۰۰ فیلم دارای ترسناک ترین لحظه ها در سال ۲۰۰۴ و رتبه ۲ را در بین فیلم های حاضر در جشنواره موسسه فیلم آمریکا، ۱۰۰ سال … ۱۰۰ هیجان، به دست آورد.
موفقیت فیلم آرواره ها

فیلم آرواره ها به موفقیت های قابل ملاحظه ای دست یافت، رکورد گیشه های بلیط فروشی را شکست و در زمان خودش به موفق ترین فیلم تبدیل شد.

موفقیت این فیلم بیشتر مدیون کارگردانی ماهرانه فیلم و قالب های اجرایی متناسب آن بود. با این وجود، بخشی از موفقیت این فیلم می توانست به دلیل اهمیت موضوع آن باشد.

در حال حاضر، عقیده افراد نسبت به کوسه ماهی ها به طور کلی شامل تفکر نادرست می باشد و آنها را به عنوان ماشین های کشتن در نظر می گیرند.

کوسه ماهی ها به عنوان غذای چرب و نرم، قدرتمند و به اندازه کافی بزرگ برای انسان در نظر گرفته می شوند، در حالیکه در طول تاریخ به عنوان حیوانات ترسناک در نظر گرفته شده اند.

در حالیکه امروزه تحقیقات پیشرفته منجر به رفع اکثر تفکرات نادرست در مورد کوسه ماهی ها شده است، ولی در دهه ۱۹۷۰، اکثر بینندگان فیلم ها دلیل کافی برای پذیرفتن این باور نداشتند که فیلم آرواره ها یک فیلم تجسمی می باشد.

با این وجود، اکثر بینندگان فیلم ها زمان زیادی را صرف تفکر در مورد حمله کوسه ماهی ها نمی کردند.
ساحل خاصیت درمانی دارد؟

ساحل یک مقصد تعطیلات محبوبی می باشد و با وجود اینکه در برخی مواقع حمله کوسه ماهی ها ثبت شده است ولی در موارد محدودی به ترس گسترده ای تبدیل می شود.

فیلم آرواره ها باعث شد که افراد احتمال حمله کوسه ماهی را به عنوان یک مورد ترسناک در نظر بگیرند و تاثیرات این فیلم قابل توجه بوده است.

همه سواحل مربوط به شهرهای ساحلی گزارش کردند که بعد از اکران فیلم آرواره ها، تعداد توریست های وارد شده به این مناطق کاهش یافت.

حتی امروزه هم تماشای این فیلم می تواند منجر به کاهش تعداد افراد مراجعه کننده به هر ساحلی شود.

احتمال اینکه تماشای فیلم آرواره ها در دنیای امروزی منجر به ایجاد فوبیای کوسه ماهی جدیدی شود، یک احتمال بسیار پایینی می باشد.

فیلم های دارای تخفیف ویژه در دهه ۱۹۸۰، منجر به از بین بردن حساسیت ما نسبت به صحنه های خشونت آمیز شد.

با این وجود، ترس از کوسه ماهی ها یک ترس عمیق و مهمی می باشد و این احتمال وجود دارد که فیلم آرواره ها در افراد حساس، منجر به وخیم تر شدن ترس آنها شود و به صورت بالقوه می تواند منجر به یک فوبیای کاملی شود.

در صورتی که نسبت به کوسه ماهی ها ترس داشته باشید، شاید قبل از دیدن فیلم آروره ها بخواهید که مجددا در مورد دیدن یا ندیدن این فیلم تصمیم گیری کنید.

منبع: لیزا فریچر – ویرایش شده توسط: استون گنز – گروه ترجمه مرکز روانشناسی و روانپزشکی مگاوران -آخرین به روز رسانی: ۰۸ اکتبر

منبع : مقابله با ترس از آب- مگاروان

تحول ارتباطات با استفاده از نظریه ذهن (TOM)

۱,۳۴۶ بازديد


شاید در گفت و گوهای روزانه قدرتی به نام “پیش خوانی” یا توانایی افراد برای خواندن ذهن دیگران، به گوش تان رسیده باشد.

ممکن است در بین دوستان و یا نزدیکان تان فردی را بشناسید که به خوبی می تواند امیال و مقاصد دیگران را درک کند، با آن ها رابطه برقرارکند، اهدافش را پیش ببرد و رفتار اطرافیانش را پیش بینی کند.

جالب است بدانید که توانایی ذهن خوانی در ابعاد وسیع تری به عنوان یکی از مهم ترین مهارت های مورد بررسی در روانشناسی تحولی مطرح است.
نظریه ی ذهن که با نام علمی theory of mind شناخته می شود

به زبان ساده عبارت است از “توانایی فرد برای آگاهی از ذهنیات خود، تاثیر ذهنیات و رفتارهای خود بر دیگران، درک ذهنیات و مقاصد دیگران و توانایی پیش بینی رفتار آن ها”.

در حقیقت می تواند گفت توانایی ذهن خوانی به عنوان یکی از مهم ترین نقاط متمایز کننده ی شناخت و رفتار انسان نسبت به سایر حیوانات مطرح است.

اگرچه در بررسی های اولیه در گروه حیوانات نیز شامپانزه ها دارای حدی از نظریه ی ذهن معرفی شدند اما باید گفت این مولفه به عنوان نوع منحصربه فردی از توانایی های شناختی در گونه ی انسان مطرح است.
خودت را نوازش کن. راهکارهای طلایی رشد عزت نفس و بهبود روابط
0 دیدگاه
/
اردیبهشت ۲۶, ۱۳۹۸
ادامه مطلب ...
نظریه ی ذهن چه کاربردی دارد؟

ما به عنوان موجودی اجتماعی، در حال تعاملات متقابل دوسویه با اطرافیان هستیم.

در این تعاملات افرادی که از نظریه ی ذهن سالم و رشدیافته ای برخوردار هستند می توانند:

• به راحتی از اهداف و مقاصد دیگران اگاه شوند و در روابط اجتماعی کمتر فریب خواهند خورد.

• در روابط نزدیک تر، به کمک این توانایی خواهند توانست حالات ذهنی و احساسی طرف مقابل را درک کنند و واکنش مطلوب و موثر نشان دهند.

• به راحتی با دیگران همدلی می کنند چرا که می توانند خود را به جای آن ها فرض کرده و با آن ها همزاد پنداری کنند.

• می توانند رفتارهای دیگران را با درصد کمتری از خطا پیش بینی کنند چرا که می دانند در ذهن آن ها چه می گذرد.

• چنین فردی می تواند شوخی، اخلاقیات، دروغ، دست انداختن، کنایه و فریب را در رابطه با دیگران به خوبی تشخیص دهد و ساده لوح به نظر نرسد.

• از تاثیر افکار، رفتار و باورهای ود بر دیگران آگاه اند بنابراین خواهند توانست از طریق این آگاهی، تغییرات شناختی، رفتاری و احساسی لازم را در خود ایجاد کنند تا دیگران از رابطه با آن ها احساس رضایت بیشتری کنند.

به عنوان مثال مردی که نمی داند اضافه وزن، نوع خاصی از گویش و یا رفتار تا چه حد برای همسرش آزار دهنده است در حقیقت نظریه ی ذهن مختلی دارد.
مرد ایدآل

در این حالت ممکن است همسرش بارها در مورد انتظاراتش از مرد ایده آل با او گفت و گو کند، اما نظریه ی ذهن مختل به او اجازه نمی دهد تا انتظارات طرف مقابل را درک کرده و در جهت تحقق آن ها حرکت کند.

در حالت برعکس، فرد برخوردار از نظریه ی ذهن قوی، می داند که رفتارهایش چه نوع تاثیری بر دیگران خواهند داشت و می تواند با تغییرات رفتاری اش، روابطش را بهبود دهد.

چنین افرادی ممکن است در تفاوت قایل شدن بین شوخی و جدی، اشتباه کنند و یا در روابط شان به راحتی دست انداخته شوند بدون اینکه متوجه شوند.

• چنین فردی می تواند تعارضات و سوء تفاهم های ارتباطی را به حداقل برساند چرا که طرف مقابل را درک کرده، با او همدلی می کند و می داند در هر وضعیت، کدام شکل از پاسخ می تواند موثر واقع شود.

• این فرد نسبت به این مساله آگاهی کامل دارد که در شرایط تعارض و تنش، هر دو طرف ناراحت و آزرده اند و هرگز دچار این تصور نمی شود که ” تنها فرد آزرده خودش است و شرایط برای طرف مقابل کاملا آرام و قابل تحمل است”.
نظریه ذهن - منبع:cid.edu

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفنی
مشاوره آنلاین
تست روانشناسی
مشاوره روانشناسی
مشاوره جنسی
اختلال روانی
استخدام روانشناس و روانسنج

منبع تصویر: مرکز ذهن
آیا نظریه ی ذهن قابل ارتقاء است؟

تحقیقات ابتدایی در خصوص نظریه ی ذهن، ریشه در بررسی های فلاسفه ی ذهن و کارهای فلاول و همکارانش دارد.

بر اساس تحقیقات این دانشمندان، نظریه ی ذهن از ابتدای کودکی شروع به شکل گیری می کند و می تواند با انجام تکالیف خاصی ان را رشد و ارتقاء داد.

در بسیاری از تعارضات زناشویی و یا مشکلات خانوادگی و در مواردی که فرد:

۱) از تاثیر افکار و رفتار خود بر دیگران آگاه نیست و یا

۲) نمی تواند درک درستی از رفتار و احساس طرف مقابل داشته باشد، آموزش نظریه ی ذهن از جانب خانواده درمانگر آشنا به این نظریه ضروری است.

همچنین در مبتلایان به اختلالات طیف اوتیسم، اسکیزوفرنی، اختلال بیش‌فعالی با کمبود توجه (ADHD) و همچنین مسمومیت عصبی از سوءمصرف الکل نیز نظریه ی ذهن مختل است.

به این معنا که فرد نمی تواند متوجه تفاوت اهداف، نیازها، خواسته ها و مقاصد دیگران با خود باشد و در درک علت رفتارهای متفاوت دیگران و نحوه ی تاثیر خود بر محیط عاجز است.

در برخی موارد نیز شرایط آسیب زا می توانند موجب بروز نقص در این توانایی فراشناختی پیشرفته شوند؛ در حالی که دیگر توانایی های شناختی فرد سالم است.
علوم شناختی و اعصاب و روان
بر اساس نظریه ذهن : چگونه نظریه ی ذهن مان را تقویت کنیم؟
۱٫ کتاب های رمان بخوانید

رمان ابزاری بسیار مفید برای درک دنیای پدیداری دیگران است و به شما کمک می کند تا در آن واحد، مقاصد، امیال، نیات و رفتارهای شخصیت های متعددی را بررسی و حتی پیش بینی کنید.

با خواندن رمان می توانید نظریه ی ذهن تان را تقویت کنید و دنیای دیگران را بهتر درک کنید.
۲٫ دانش تان در خصوص زبان بدن را افزایش دهید.

زبان بدن به عنوان یک شاخه ی بسیار مهم از دانش می تواند اطلاعات زیادی در خصوص نظریه ی ذهن فراهم کند.

به عنوان مثال، کسی که در حین صحبت با شما بالا را نگاه می کند و دستش را به سمت گردنش می برد، با احتمال بیشتری در حال دروغ گویی است و آگاهی شما از این علایم می تواند کمک کند تا از اهداف و مقاصد دیگران بیشتر آگاه شوید.
۳٫ شنونده ی فعالی باشید/

به هنگام شنیدن تلاش کنید تا خودتان را به جای طرف مقابل تان بگذارید.
ماهر شدن در این زمینه نیازمند آن است که بتوانید درک پدیدارشناسانه تان را گسترش دهید که آن هم مستلزم استفاده از روش هایی مانند مطالعه رمان است.
۴٫ خودآگاهی تان را ارتقا دهید.

توجه داشته باشید که بخشی از نظریه ذهن عبارت است از “توانایی فرد در آگاهی از احساسات، افکار و رفتار خود و آگاهی از تاثیر هر یک از مولفه های ذکر شده بر دیگران”.

به این منظور لازم است تا از فن “عمل و عکس العمل” استفاده کنید.

به عنوان مثال از خودتان بپرسید ” من چگونه می توانم با ظاهرم بر دیگران تاثیر بهتری بگذارم؟”، “بلند و انفجاری صحبت کردنم چه تاثیری بر اطرافیانم دارد؟، “طرف مقابلم چه احساسی دارد وقتی که من از کوره در می روم و داد می زنم؟ ”
ممکن است در برخی موارد نیاز داشته باشید تا در خصوص تاثیری که افکار، احساسات و رفتارتان بر دیگران می گذارد سوال کنید تا بتوانید آن ها را بهبود دهید.

درون نگری و توجه به جزییات افکار و رفتار نیز می تواند به شما در بهبود نظریه ی ذهنی تان کمک کند.
۵٫ به روانشناس مراجعه کنید.

در صورتی که احساس می کنید در حیطه ی خاصی مانند قبولی در مصاحبه ی شغلی، رابطه با همسر، رابطه با دوستان صمیمی و ..

دچار مشکلات عدیده ای هستید و نمی توانید از نظریه ی ذهن به شکل صحیح استفاده کنید به مشاور و یا روانشناس مراجعه کنید تا از طریق اندازه گیری دقیق توانایی ذهن خوانی و مهارت آموزی به شما کمک کند.

ممکن است مشکلات مانند عدم کنترل خشم و یا اضطراب نیز استفاده صحیح از نظریه ی ذهن را مختل کند که نیازمند بررسی تخصصی است.

بخاطر داشته باشید که رشد نظریه ی ذهن امری تدریجی، زمان بر، نیازمند پشتکار و صبر است و می تواند روابط شخصی و بین فردی تان را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهد.

منبع :تحول ارتباطات با استفاده از نظریه ذهن (TOM)- مشاورانه