چهارشنبه ۰۵ اردیبهشت ۰۳

آرشیو شهریور ماه 1397

مشاوره خانواده

شوهر بی مسئولیت

۱,۴۸۶ بازديد

سلام.نزدیک به ۸ ساله که ازدواج کردم.و حاصل ازدواجم پسر ۴ سالمه.
مشکل من با همسرم بی مسئولیتیشه. سره کار نمیره. اعتیاد هم داره.
از اول این شکلی نبود. اونموقع که اومد خواستگاری من موقعیت شغلی خوبی داشت. درآمدشم خوب بود.
اما قدر موقعیتش و ندونست. به موقع سره کار نمیرفت و از زیره کارش در میرفت از سره کار اخراجش کردن .تا ۲ سال بیکار بود و با فروش دارایی هامون گذران زندگی کردیم. تا اینکه به پیشنهاد یکی از رفقاش مشغول به یک کاری شد. یکسال مشغول اون کار بود اما به گفته خودش پوله درست و حسابی دستش و نمیگرفت. تو این یکسال هم که میرفت سره کار از خیلی هایی که باهاشون آشنا شد پول قرض گرفته. یعنی کسی اگه بختش برمیگشت و یه سلام و احوال پرسی باهاش میکرد ازش یک میلیون قرض میکرد. و میگفت حقوقم و که گرفتم برمیگردونم بهش.
الان سه ماهه که دوباره بیکار شده. و مشخص شده که از زیره کار در میرفته و صاحب کارش اصلا از دستش راضی نیست و پولشم نداده چون میگه کاره من و نصفه ول کرد رفت و من مجبور شدم یه نیرو دیگه بگیرم و از نو وقت بزارم کار یادش بدم.
خلاصه مطلب اینکه خیلی بی مسئولیت و تنبله. چندین جلسه هم مشاوره رفتیم یکی دوسال پیش . مشاور بهم گفت شوهرت قابل تغییر نیست.و باید همینجوری بپزیریش.
کاملا درست میگفت. شوهر من اصلااااا انعطاف پذیر نیست و خیلی غد و یه دندس. به مرگ خودش و ضرر طرفش راضیه.
خیلی مواقع با کلی ترفند و مهربونی و زبون خوش قانعش کردم که داره با زندگیمون دشمنی میکنه . قبول کرده که تغییر کنه. اما طول عمر تغییرش ۲ هفتس مجدد میشه همون آدم اول.
الان من موندم چیکار کنم. با این مرد نه آینده من تضمینه نه بچم
چون الان نزدیک ۴۰ سالشه ۸ سال بیمه داره. سره کارم نمیره.
الان خودم بین دو راهی موندم
۲تا تصمیم گرفتم.که آخرین راهامه
یکی اینکه ازش جدا بشم .
دومی اینکه قبول کنم شوهرم همینه که هست. و خودم مسئولیت زندگی رو به دوش بکشم. یعنی اینکه برم سره کار و خرج در بیارم. که این وسط بچم میمونه. که شوهرم حاضر نیست تو خونه وایسه و بچه داری کنه. یعنی اینکه باید پسرم و بزارم مهد و بعد از مهد مامانم نگهش داره تا من از سره کار برگردم.
به نظره شما چیکار کنم؟!
خیلییییییی حرفایه ناگفته دارم که بگم اما گفتم شاید حوصلتون و سر ببرم

 

چندتا چیز و یادم‌رفت بگم همسرم تو این یکی دوسال اخیر از ۳۰ نفر پول قرض گرفته و الان ۵۵ میلیون بدهی داره. سه تا وام هم ‌گرفته که همشون ۵ تا قسط عقب مونده دارن
من ۲۶ سالمه

راهنما گفته:

برخورد با همسر بی مسئولیت

مسئولیت پذیری بهایی است که برای بزرگی می پردازید. بی مسئولیتی از خصایص ناپسند شخصیتی است.
که در وجود تعدادی از افراد نهادینه شده است و متاسفانه در روابط صمیمانه و عاطفی نظیر ارتباط با همسر نیز خود را به شکلی پررنگ نشان می دهد.

معمولا اغلب ما با شنیدن واژه «مسئولیت» چیز مهمی درنظرمان نقش می‌بندد که برای بر آمدن از پس آن باید تمام تلاشمان را به‌کار بگیریم.
به‌عبارتی کم‌ترین کوتاهی در انجام مسئولیت را معادل شکست در زندگی فردی خود به‌حساب می‌آوریم.
بنابراین گاهی پذیرش مسئولیت برایمان سخت می‌شود زیرا همه ما از شکست می‌ترسیم.

هرکس بیشتر از شکست بترسد به همان میزان هم بیشتر از زیربار مسئولیت شانه خالی می‌کند.

امان از مردان مسئولیت گریز!
اگر می بینید که همسرتان تمایل چندانی به برعهده گرفتن مسئولیت های خود ندارد، به هیچ عنوان شما عهده دار وظایف او نشوید

اگر برعهده گرفتن مسئولیت را یک وظیفه دائم بدانیم، بهتر می‌توانیم بفهمیم که چرا بعضی مردان از پذیرش مسئولیت کارهای خانه شانه خالی می‌کنند؛

در واقع این موضوع دلایل زیادی دارد که یکی از آنها می‌تواند ترس از شکست در حوزه وظایف مردانگی باشد.
و اینکه در زندگی زناشویی باید کارهایی را انجام دهد که نظام‌های ارزشی، او نه‌تنها از این کارش حمایت نمی‌کنند بلکه امکان اینکه تحقیرش هم بکنند زیاد است.

صبور باشید
در وهله اول سعی کنید با این موضوع کنار بیائید و اجازه دهید گذر زمان شما را به هدف تان نزدیکتر سازد.
البته گذر زمان، لازم است صبری فعال داشته باشید نه صبر منفعل.
منظور ازصبر فعال، صبری است که شما را وادار می کند، بجای بی توجهی به این مساله و یا دست رو دست گذاشتن به حل مشکل تان بپردازید.

به عبارت دیگر صبورانه رفتار کنید و برای خروج از این وضعیت، به طور مستمر و بی وقفه تلاش کنید.

چند قدم همراهی
اگر همسر شما به دلایل بالا و یا به هر دلیل دیگری بیشتر اوقات خود را در خانه صرف کرد.
و تمایل چندانی به کار ندارد، شاید با توجه به نکات زیر بتوانید مساله را کمی حل و فصل کنید.

البته به یاد داشته باشید که به هر صورت پیشرفت در این وضعیت نیازمند به همکاری همسرتان دارد، پس صبر و حوصله داشته باشید .
و از راهکارهایی چون دعوا و قهر که انگیزه حرکت را در طولانی مدت از بین می برد، خیلی سریع استفاده نکنید!

سرکوفت نزنید
اگر متوجه شده اید که ایراد کار همسرتان در کجاست درعوض سرکوفت زدن به او سعی کنید از دانش خود برای تشویق او در جهتی درست بهره بگیرید.
به عنوان مثال اگر می بینید که او تصور می کند توانایی کار کردن همراه با تحصیل را ندارد، توانایی های او را تشویق کرده و به او این موضوع را که او تواناست القا کنید.

خواسته خود را واضح بگویید
خواسته خود را بدون سرزنش و تحقیر با همسرتان درمیان بگذارید. مثلا با او صحبت کنید.
و بگویید که دوست دارید کاری تمام وقت داشته باشد تا شما بتوانید به او به عنوان شریک زندگیتان تکیه کرده و از اینکه پشتیبانی مانند او دارید شب ها با آرامش بخوابید.

یادتان باشد در زمان صحبت در این موارد سعی کنید همسرتان را مسبب احساسات مثبت خود معرفی کنید .
و از سرزنش او و اینکه رفتارهای او باعث سلب آرامش شده خودداری کنید.

وظایفش را انجام ندهید
اگر می بینید که همسرتان تمایل چندانی به برعهده گرفتن مسئولیت های خود ندارد، به هیچ عنوان شما عهده دار وظایف او نشوید.
به عنوان مثال با اضافه کار سعی در جبران کاهش درآمد خانواده نکنید. لازم نیست به او بگویید که می خواهید او را متنبه کنید.
کافی است تنها به او یادآوری کنید که توانایی های شما محدود است و امکان اینکه جای او را در خانه پر کنید، ندارید!

کمک مالی نکنید
اگر متوجه شده اید که ایراد کار همسرتان در کجاست درعوض سرکوفت زدن به او سعی کنید از دانش خود برای تشویق او در جهتی درست بهره بگیرید

به راحتی زیر بار قرض گرفتن و یا کمک مالی نروید. اگر همسرتان چنین پیشنهادی را مطرح می کند، ابتدا سعی کنید این پیشنهاد او را به نیاتی خوب نسبت دهید.

مانند اینکه «می دانم می خواهی به من سخت نگذرد» و بعد به دلایلی خوب آن را رد کنید .
مانند «می دانم برای آدمی باغیرت مانند تو سخت است که زیر بار قرض برود، من فکر می کنم.
بتوانم برای مدتی بیشتر سختی ها را تحمل کنم تا تو با خیالی راحت تر به دنبال کار باشی و دغدغه پرداخت قرض را نداشته باشی.»

می توانید مطمئن باشید که برخوردهایی مانند اینکه «عوض این حرف ها کمی بیشتر همت کن» و یا «تنبلی رو بذار کنار» تنها کار را خراب تر خواهدکرد.

قدردان باشید و بمانید
یادتان باشد بدترین برخورد با یک آدم کمال گرا و یا فردی که انتظارات بالایی از محیط اطراف خود دارد، بیان نقاط ضعف و به اصطلاح دیدن نیمه خالی لیوان است.
اگر همسرتان تلاشی حتی اندک می کند، سعی کنید به او نشان دهید که قدر زحمات او را می دانید.

یادتان باشد تعریف از همسر و زحمات او نزد بقیه و زمانی که همسرتان هم صحبت های شما را می شنود، می تواند اثری شگفت انگیز بر روی او داشته باشد.

متوقع نباشید
در آخر اگر می بینید علی رغم تلاش های شما برای هل دادن همسرتان به سمت جلو و البته تلاش های او اما هنوز فاصله زیادی بین آنچه شما انتظار دارید.
با آنچه همسرتان عمل می کند وجود دارد، و به موضوعی بسیار مهم فکر کنید؛ اینکه آیا این شما نیستید که از همسرتان بیش از اندازه توقع دارید؟

یک نکته را یادتان نرود، اگر می خواهید به خاطر مسئولیت ها زندگی تنشی ایجاد نشود، بهتر است بدانید مردان با تشویق و تایید بهتر به نیازهای شما پاسخ می دهند.
همچنین فراموش نکنید آنها می ترسند اگر کاری را مدام انجام دهند، کارها را به نام شان سند زده شود و از این موضوع فراری اند، پس در دادن مسئولیت احتیاط بیشتری به خرج دهید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

افسردگی

۱,۴۷۶ بازديد

با سلام خدمت شما من یه چند وقتی هست که خیلی استرس میگیریم مثلا میترسم که یکی از عزیزانم و از دست بدم یا اینکه خیلی زود عصبانی میشم که باعث میشه خانوادم از دستم ناراحت بشن و بعد از اینکه اعصابم بهتر میشه پشیمون میشم از کارم ولی واقعا دست خودم نیست و خیلی زود عصبانی میشم یا اینکه من جدیدا به صدای بالا کشیدعـ بینی خیلی حساس شدم و اعصابم خورد میشه ولی واقعا دست خودم نیست و وقتی به اطرافیانم میگم فکر میکنن از قصد اینجوری میکنم و اینکه شبا خیلی استرس میگیرم که این باعث قلب دردم میشه
١٤ سالمه
اگهـ میشه لطف کنید راهنماییم کنید با تشکر ❤️

راهنما گفته:

درمان زودرنجی

خیلی ساده است؛ زمانی که حرف کسی شما را بشدت ناراحت کرد با خود بگویید من چرا تا این اندازه منعطف هستم.
که هر موضوعی می‌تواند مرا به شکلی درآورد؟ اصلا این موضوع این‌قدر مهم است که مرا بیازارد؟
سپس به دنبال دلیلی برای افکارتان باشید:
آیا منظور او از این حرفی که زد، واقعا رنجاندن من بود؟
آیا او واقعا می‌خواهد به من صدمه بزند؟ خوب اگر منظورش رنجاندن من نیست، پس در واقع چه چیزی می‌خواسته بگوید؟

با خودتان بگویید فردی که معمولا حرف‌هایش ناراحت‌تان می‌کند مثل هر انسان دیگر و همچنین مانند خود شما حق دارد عقایدی داشته باشد.
و در ضمن این عقاید که در قالب کلام ابراز می‌شود، فقط چند واژه است که می‌توانید هرگز آنها را جدی نگیرید.
مسلما چند واژه بی‌اهمیت نمی‌تواند استخوان‌هایتان را بشکند.
در واقع وقتی در روابط‌تان با دیگران، خود را به گونه‌ای تعلیم دهید که حرف‌های دیگران را بیش از حد جدی نگیرید، می‌توانید شادتر از همیشه زندگی کنید.

اگر تحمل‌تان را چنان بالا ببرید که از هر حرفی ناراحت نشوید، می‌توانید وقتی کنار دیگران هستید احساس بهتری داشته باشید.
اگر هر بار که رنجیدید خودتان را یک دقیقه به جای فرد آزاردهنده بگذارید، می‌توانید از نگاه و دید او به خودتان بنگرید .
و سپس ممکن است به این نتیجه برسید که موضوع را بیش از حد جدی گرفته‌اید و آن عقاید چندان هم ناراحت‌کننده نیست.
و حتی شاید به این نتیجه برسید که فرد آزاردهنده اصلا قصد رنجاندن شما را نداشته است.

وقتی سخنان سختی از دیگران می‌شنوید، فرض کنید که آن صحبت‌ها از روی خیرخواهی بوده است و طرف قصد کمک داشته است.
اما زبان خوبی برای بیان درست عقایدش به کار نبرده است و شاید با وجود خوش قلبی نمی‌داند به چه صورت نصیحت‌تان کند.
این روش کمک می‌کند از تلخی سخنان آن فرد کاسته شود و شما را غمگین نکند.
بنابراین زیاد به واژه‌هایی که دیگران برای بیان افکارشان استفاده می‌کنند، اهمیت ندهید.
عقایدشان را بشنوید و به روش نامناسب بیان افکارشان اهمیت ندهید.
البته برخی افراد بدجنس حرف‌هایشان را واقعا از روی بدخواهی می‌زنند.
مراقب این اشخاص باشید تا شما را ساده فرض نکنند.

بسیاری از مردم خیلی زود از دیگران می‌رنجند چون از نظر عاطفی و احساسی نمی‌توانند بین افکار و درک درونی از وجود خودشان تمایز قائل شوند.
وقتی درک از هویت شخصی و عقاید اشخاص تا این اندازه با هم در ارتباط باشد، وقتی با عقاید مخالف عقاید خود روبه‌رو می‌شوند، احساس می‌کنند.
هویت و شخصیت‌شان مورد هدف قرار گرفته است. این نوع تفکر بسیار آزاردهنده و البته نادرست است.
برای این‌که بتوانید بر زودرنجی بیش از حد خود غلبه کنید، بدانید افکار و عقایدتان، هویت اصلی شما نیست .
و چند عقیده و تفکر نمی‌تواند نشان‌دهنده کل وجود شما باشد.
هراندازه بتوانید عقاید و هویت‌تان را از هم تفکیک کنید، کمتر آزرده‌خاطر شده و زندگی شادتری خواهید داشت.

اگر انسان همیشه در خود احساس فروتنی کند کمتر از حرف‌های دیگران می‌رنجد.
فروتنی دوست آرامش درونی و متانت است و به نوبه خود می‌تواند
انسان را از نظر روحی در وضعی قرار دهد که در برابر سخنان و اعمال دیگران مصون بماند.
شخص فروتن با هر گفته و سخن، زود نمی‌رنجد.

همیشه حقیقت و راستی از همه چیز مهم‌تر است و اصلا اهمیتی ندارد که چه کسی این حقیقت را بیان می‌کند.
بنابراین اگر برای این موضوع ارزش قائل شوید هرگز از صحبت‌های دیگران حتی اگر مخالف با عقاید شما باشد.
ناراحت نمی‌شوید همیشه این حقیقت است که برایتان ارزش دارد.
شما با این تفکر، افکار دیگران را فقط به چشم پیشنهاد می‌بینید و از آنها رنجیده‌خاطر نمی‌شوید.
در ضمن معمولا هم به دنبال حقیقت می‌روید و مهم نیست این حقیقت از چه ناحیه‌ای باشد.

این ذهنیت که همه چیز درباره من است، زمینه‌ای عالی برای پی در پی رنجیدن است.
در واقع هر کلامی که از دهان کسی خارج شود و هر عملی که انجام شود همه را رفتارهای عمدی
و مغرضانه علیه خودتان برداشت می‌کنید و باور کنید تحمل چنین احساسی بسیار سخت خواهد بود.
اگر شما خود را در مرکز همه چیز بپندارید تعجبی ندارد که دائم هم آزرده خاطر شوید.
از موضوعات مختلف خود را دور نگهدارید و خود را درگیر هر چیزی نکنید تا دچار رنجش‌های مکرر نشوید.
سعی کنید نسبت به بسیاری از چیزها بی‌تفاوت رفتار کنید. به این ترتیب شادی هم مدام از وجودتان نمی‌گریزد.

بیشتر مواقع ما می‌خواهیم گفت‌وگوهایمان را بسرعت به نتیجه برسانیم و معمولا هم نمی‌توانیم منظورمان را درست بیان کنیم.
و سپس از سخنان دیگران که آنها نیز در بیان صحیح افکارشان عاجز مانده‌اند قصد و غرض برداشت می‌کنیم و می‌رنجیم و آزرده‌خاطر می‌شویم.
چه بسا خود ما نیز همین رنجش را در طرف مقابل موجب شده باشیم.
برای این‌که جلوی چنین وضعی را بگیریم باید اجازه دهیم گفت‌وگوهایمان بدرستی پیش رود.
و اصرار نداشته باشیم بدون قضاوت صحیح به نتیجه برسیم.
در این صورت است که در انتها می‌توانیم به نتیجه‌ای مناسب و بدون ناراحتی دست پیدا کنیم.

اگر شما انتظار داشته باشید که همه مردم یک طور رفتار و صحبت کنند یا تصور کنید همه باید مهربان و دلسوز باشند.
پس خودتان را در شرایطی قرار می‌دهید که دائم از این و آن برنجید.
به جای این افکار بپذیرید که ما انسان‌ها خطاها و نقاط ضعف و معایب شخصیتی داریم که منحصر به فرد است و مسلما خود ما هم همین‌طور هستیم.
شخصیت شما از دیگران متفاوت است و باید این موضوع را بپذیرید.

اگر دائم به دلیل ضعف شخصیتی دیگران از آنها رنجیده شوید این خطر وجود دارد که هرگز احساس آرامش نکنید.
بخشی از پذیرفتن معایب دیگران، بخشیدن آنها به واسطه‌ خطاهای گذشته‌شان است .
و تعلیم دادن قلب‌تان به شکلی که این گذشت را هر بار که با موضوع یا حرفی ناراحت‌کننده روبه‌رو می‌شود به طور خودکار انجام دهد.
به این ترتیب شما بی‌خود و بی‌دلیل بر سر هر موضوعی آزرده خاطر نخواهید شد.

شما باید بیاموزید، رشد کنید و همیشه در مسیر خودسازی و ارتقای روحی پیش روید.
اما همیشه بدانید کجای مسیر هستید و برای تلاش و وجود خود احترام قائل شوید.
وقتی وضع خود را بدرستی بشناسید و خود را باور داشته باشید، دیگران نمی‌توانند شما را ناراحت کرده و برنجانند.
کسانی که خود را باور ندارند، چنان ضعیف و شکننده هستند که با هر حرکت و سخن ناراحت‌کننده دیگران از پا در می‌آیند.
پس درون خود را پرورش دهید و خود را باور داشته باشید تا از نظرتان دنیا به مکانی پر از شادی و آسایش تبدیل شود.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

021-22689558

مشکلات دوران عقد

۱,۴۹۹ بازديد

سلام وقت بخیر ، من ۶ ماهه عقد کردم خدا رو شکر مشکلی با همسرم ندارم فقط یه موضوع هست که این روزا فشار میاره : بحث خرید عیدی برای عروس هست مثلا ما برای عید ب شهر اونا رفتیم چون سید هم بودن مادرمن برای ایشون هدیه ی خوبی گرفته بود و مبلغی هم پول و جلوی خانواده ایشون بهشون داد . ولی خانواده ی اون به من یه پتو مسافرتی دادن! من تو ذوقم خورد ولی چون نمیخواستم همون لحظه واکنش داشته باشم و همسرم رو ناراحت نکنم سکوت کردم اما از روزی ک برگشتیم مادرم ب شدت فشار میاره که تو باید بهشون بگی و این چه وضعیه و اینطوری ب تو بی احترامی کردن و از این حرفا واقعا نمیدونم چطور باید این مشکل رو حل کنم ، با وجود اینک یک سال دیگ هم عقد خواهیم بود فک میکنم بازم پیش بیاد. این فشار از طرف مادرم و تصور اینکه برای تو ارزش قائل نیستن و حتی تحقیر کردنم و بی احترامی شده واقعا آزارم میده..

راهنما گفته:

انتظارات دروان عقد
دوست عزیز شما و خانواده باید قبول کنید با این فرد و خانواده وصلت کردید .
اهمیت دادن و ایجاد تنش فقط باعث میشه که شما با خاطره ای بد وارد زندگی مشترکتون بشید.
بهتره برای خلاصی از این همه حرف و نقلهای بیهوده .
با پسر قراری بذارید یا این موضوع رو بین خودتون حل و فصل کنید .
و با ببرسی اخلاق و روحیات خانواده ها هماهنگیهایی رو انجام بدید .
یا اینکه برای همیشه این هدیه دادن های دردسرسازو قطع کنید .
در هر صورت این شما دو نفر هستید که باید تصمیم گیری کنید .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر قیطریه:
۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸ خط ویژه

استرس

۱,۴۷۴ بازديد

با سلام خدمت شما
من چند وقتی هست که خیلی استرس میگیرم و افکار منفی به سراغم میاد واقعا نمیدونم باید چیکار کنم تا این افکارم و از ذهنم ببرم بیرون و اینکه خیلی روی همه چیز حساس شدم
اگه میشه اگه راهی هست که این افکارم و بتونم از ذهنم ببرم بیرون و بگین❤️

راهنما گفته:

رهایی از افکار منفی

برای این که مثبت اندیش باشید نکات زیر را در نظر داشته باشید:
نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم.
لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راه‌های تقویت آنها را بیابیم و تجربه کنیم.
سعی کنیم در گفتار و برخوردهای روزانه از کلمات و جملات مثبت استفاده کنیم.
مثلاً در ملاقات با دیگران بجای استفاده از کلمه «خسته نباشید.
که دارای بار منفی و القای حس خستگی است، بگوییم «خدا قوت»، «شاد باشید» و یا «پر انرژی باشید»
افکار خود را متوجه خوبی‌ها و جنبه‌های مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبت‌نگر شویم.
با خوش‌بینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشه‌های جدید مثبت شکل گیرند.
هر روز صبح که از خواب بر می‌خیزیم با نگاه کردن به منظره ی یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسما‌ء‌الله روز خود را با نشاط و خوش‌بینی آغاز کنیم.
از افراد منفی‌نگر یا موقعیت‌هایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی می‌شوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم.
به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی‌های خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه ی بدی را پیش‌بینی نکنیم.
زیرا مشکلات فقط به اندازه‌ای مهم هستند که ما آنها را مهم می‌پنداریم.
به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته ی خود فکرکرده و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم.
برای تغییر اوضاع و شرایط نامساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که می‌توانیم آنها را از بین ببریم.
از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم.
به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی می‌شود خودداری کنیم.
اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم.
که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
دفتر سعادت آباد:
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه

قبول نکردن خانواده ها برای ازدواج

۱,۵۰۴ بازديد

من 25سالمه با یه دختر خوب اشنا شدم که اخلاقن و رفتارن به هم میخوریم و هر دو همو دوست داریم.ولی همه اقوام من شهرستانن و خانواده کسی که دوسش دارم تهرانن.ما واسه اشنایی بیشتر داخل تلگرام چت کردیمو شرایط خونواده های همو شناختیم قرار بود کم کم به خونوادم که تا بحال تو اقوام ازدواج غیر سنتی نداشتیم بگمو راضیشون کنم .خونواده اونام مثل خونواده ما باید بعد رضایت خونواده ما راضی میشدن.ولی امروز قبل مطرح کردن تو خونواده ها خونواده دختر نمیدونم چجوری فهمیدن که با من چت کرده و فکرای بدی راجعبم کردن واقعا نمیدونم چیکار کنم خونوادمم با اکراه بعد کلی توضیح قبول کردن بیان خواستگاری.ولی با این اتفاق واقعا سردرگمم چیکار کنم چه کاری درسته.اینم بگم شغلم استخدامی کارمندی هست .کمکم کنید اگه تلفنیم باشه یا انلاینم باشه من هستم.فقط ترو خدا زودتر راهنماییم کنین.نمیخوام از دستش بدم

راهنما گفته:

جلب رضایت خانواده ها
دوست عزیز در این موارد باید رعایت جوانب رو همیشه داشته باشید .
هر حرکتی که بتونه اعتماد خانواده ها رو از بین ببره .
میتونه اثری دایمی روی زندگی شما داشته باشه .
بهتره مدتی رو صبر کنید و از وساطت بزرگان و یا افراد قابل اعتماد در فامیل استفاده کنید .
ولی جلب رضایت خانواده بسیار در داشتن آرامش مهمه و باید جدی گرفته شود.
مشاوره روانشناسی تلگرامی:
http://t.me/kanonmoshaveran_bot

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-22354282

تفاوت سی سانتی قد در سکس مشکل ساز است ؟

۱,۵۰۲ بازديد

با سلام …من و نامزدم قبل از مراسم نامزدی در دوران دوستی به مشاوره هم میرفتیم حتی مشاوره زناشویی هم انجام دادیم و زیر نظر بودیم در مشاوره هامون چیزی جز تفاهم مشخص نشد و حتی در مشاوره زناشویی هم کاملا تفاهم داشتیم مثلا مشخص شد من اسلیو هستم و نامزدم ماستر و تمایلاتمون سلایقمون عین هم بود و تکمیل کننده ی هم اما من خارج از جلساتی که با مشاور خودمون داشتیم در یک سایتی مطلبی خوندم همین الان و متعجبم کرد که مشاورمون در راهنمایی هایی که بهمون داده بود و کتاب هایی که بهمون برای مطالعه داده بود چنین چیزی اشاره نشده بود
من 53 کیلو وزن و 153 قدم هست اما نامزدم 72 کیلو وزن و 185 قدشون من سرم دقیقا روی سینه ی ایشون قرار میگیره و حتی به شونه اش هم نمیرسم
جالبیش اینه ایشون خیلی هم از قد کوتاهم خوششون میاد و سر این موضوع حتی با مادرشون هم بحثشم شده بود که من اینطوری دوست دارم و از قد کوتاهش خوشم میاد چون مادرشون روی قدم ایراد گذاشته بود
میخواستم بدونم این سایت درست گفته و تفاوت سی سانتی قد من و نامزدم در سکسمون مشکل ساز میشه ؟؟؟؟ و اگر اینطور هست چرا مشاورمون اصلا به همچین مسئله ای اشاره نکرد هیچ وقت و در کتاب هایی هم که برای مطالعه بهمون داد همچین موردی ذکر نشده بود ؟؟؟؟؟

راهنما گفته:

دوست عزیز وقتی در تمام مراحل تفاهم دارید .
پس نباید نگران شرایط خاصی باشید .
چون این مسایل به درک دو طرف شما بستگی داره که با گفته های شما مشکلی وجود نداره.

رابطه جنسی

۱,۵۱۱ بازديد

سلام خسته نباشید
من با نامزدم رابطه داشتیم رابطه ما بدون دخول هس و در حد مالش هس در حدی که ارضا شیم و مالیدن التم روی واژن هستش در مجموع مخواستم بگم الت به صورت ناگهانی وارد واژن شده ولی خیلی کم حداکثر نیم سانت (فقط سر الت ) بعد لکه خون ابه میاد گاهـی پر رنگ گاهی کم رنگ بصورت خیلی کم خون میاد
در ضمن در اخرین روز عادت ماهانگی رابطه داشتیم میخواستم بدونم دلیلش چیه ؟؟

راهنما گفته:

خون در حین رابطه
دوست عزیز اگر بحث اسیب دیدن بکارت شما باشه نیاز به معاینه است .
در غیر اینصورت مربوط به انقباضات در این ناحیه است که موقع تحریک شدن داشتید .
به هر حال در صورت تکرار لازمه به پزشک متخصص زنان مراجعه کنید.
تا این مورد بررسی بشه .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
021-88472864

سنجش عمق دوستی با دیگران/0

۱,۵۱۵ بازديد

سنجش عمق دوستی با دیگران:یاد گرفتن داشتن روابط همیشگی از جمله موضوعاتی است.

که درباره اش صد ها کتاب نوشته شده است.

ما به عنوان انسان موقعی در بهترین وضعیت زندگی خواهیم کرد.

که بتوانیم با دیگران روابط خوبی داشته باشیم.

سنجش عمق دوستی با دیگران

  • پیدا کردن دوست در دنیای پر اضطراب امروزی اسان نیست.
  • اما مهم تر از این که دوست خوبی پیدا کنیم.
  • خود باید دوست خوبی باشیم.
  • انچه که ما در باره دیگران می گوییم .
  • و فکر می کنیم روی روابط ما با انها تاثیر می گذارد.
  • با تکمیل پرسشنامه زیر متوجه شوید که ایا خصوصیاتی دارید.
  • که سبب یه دوستی محکم و پردوام شود یا نه؟

مرکز ” مشاوره ستاره ایرانیان” تنها کلینیک شبانه روزی تخصصی و روانشناسی در ایران.

آزمون دوستی با دیگران

  • دوستانم به ندرت در زمینه های شخصی از من سوال می پرسند.

درست         غلط

  • کسی را که به من بی احترامی کرده باشد زمان زیادی طول می کشد تا ان را ببخشم

درست       غلط

  • معمولا به من فردی حساس و زود رنج می گویند.

درست     غلط

  • در یک گروه خیریه به صورت داوطلبانه کار می کنم

درست      غلط

  • هرگز با دوستم در کاری شریک نخواهم شد

درست      غلط

  • اعتقاد دارم که بیشتر دوستانم منافع خودشان را به منافع من ترجیع می دهند.

اهمیت منافع در دوستی

درست      غلط

  • نسبت به بقیه اشخاص,در قبول کردن به قضاوت دیگران احتیاط بیشتری می کنم.

درست      غلط

  • وقتی یکی از دوستانم رازی را با من در میان می گذارد من ناراحت میشوم.

درست      غلط

  • معمولا برایم سخت است که از احساسات صمیمانه خودم به دوستانم بگویم.

درست      غلط

  • بعضی اوقات چنان درگیر کارهای خودم میشوم که یادم میرود به دوست صمیمی ام زنگ بزنم.

درست        غلط

  • ببشتر از دیگران ناراحت میشوم وقتی رئیسم به دستور می دهد.

درست       غلط

  • فکر کنم نمی تونم با کسی که با دشمن دوست است دوستی کنم.

درست      غلط

امتیازات دوستی با دیگران

با توجه به جوابهای زیر به هر جواب مشابه 1 امتیاز بدهید.

1.غلط   2.غلط   3.غلط   4.درست   5.غلط   6.غلط

7.غلط   8.غلط   9.غلط   10.غلط   11.غلط   12.غلط

امتیاز12-9:

  • شما احتمالا دوست بسیار خوبی هستید.
  • به دیگران توجه و محبت فراوان دارید.
  • قبل از این که کسی به شما در خواست دوستی بدهد.
  • شما به او درخواست می دهید.

امتیاز8-5:

  • شما از توانمندی متوسطی برای دوست شدن با دیگران بر خوردار هستید.
  • بیشتر اوقات با دوستانتان راحت هستید.
  • با این حال دونبال دوستانی می گردید .
  • که در کنار شما بیشتر به شما خوش بگذرد.

امتیاز4-0:

  • شما در نگه داشتن دوستی خود با دیگران با مشکل مواجه هستید.
  • از دیگران تصورات ذهنی دارید که باعث می شود به انها نزدیک نشوید.
  • می توانید از خودتون بپرسید:ایا من به راستی خوش حال هستم .
  • اگر جوابتان منفی باشد برنامه ای را برای رشد و تغییر خود شروع کنید.

توضیحات سنجش دوستی با دیگران

در زیردرباره ی هر یک از پاسخها توضیحاتی داده ایم.

1.غلط.

  • اگر دوستانتان درباره مسایل شخصی از شما راهنمایی نمی خواهند.
  • می تواند علتش این باشد که به انها فهماندید که به امور زندگیشان علاقه مند نیستید.

2.غلط.

  • بررسیهای گلیدفورد,روانشناس کالیفرنیایی ,به این نتیجه رسید .
  • که کسانی که حالت رنجیده دارند معمولا غیر دوستانه هستند.
  • وقتی در خودمان رنجیده بودن را نگه داریم.
  • باعث ان می شود که با دیگران هیچ دوستی بر قرار نکنیم.

3.غلط.

  • به صورت کلی افرادی که بیش از اندازه حساس و زود رنج هستند.
  • راحت نمی توانند با دیگران دوستی برقرار کنند.
  • به همین علت این افراد در زندگی شخصی خود دوستان کمی دارند.

4.درست.

  • کسانی که در گروه های مختلف عضو می شوند.
  • به طور کلی از غریزه دوست یابی قابل ملاحضه ای دارا می باشند.
  • انها به دونبال گروه ها یا افرادی می گردند که بتوانند نیازهای خو را براورده کنند.

 

سنجش عمق دوستی با دیگران

ارتباط دوستانه با دیگران

5.غلط.

  • بستگی زیادی به شخص مورد نظر دارد.
  • در شرایطی واقعا عاقلانه و درست است.
  • که با دوست نزدیک خود شریک تجاری شوید.
  • در بیشتر شراکتها ی موفق به اعتماد و اطمینان.
  • سهیم شدن,و احترام متقابل پی می بریم.
  • اینها اجزای ضروری دوستی می باشند.

6و7.غلط.

  • هر دو مورد با اعتماد و اطمینان در رابطه هستند.
  • دکتر فیلیپ زیمباره دو ,متخصص فرایند دوستی ,به این نتیجه رسیدند.
  • که کسانی که نمی توانند نقطه نظرهای دیگران را بپیذرند .
  • اغلب به دیگران اعتماد نمی کنند .
  • این افراد بیشتر در دوست شدن با دیگران ودر حفظ دوستیشان دشواری دارند.

8و9.غلط.

  • سوالات 8و9 به فعالیتهای پروفسور سیدنی جورارد مربوط میشود.
  • دکتر جورارد به این نتیجه رسیده است که بدون خود افشانی .
  • امکان برقراری دوستی صمیمانه وجود ندارد.

آزمون شخصیت دوستی با دیگران 

10.غلط.

  • این سوال اغلب در ازمونهای شخصیت دیده می شود.
  • کسی که جواب درست می دهد از علایق اجتماعی کمی برخوردار است
  • .برای این افراد دوست پیدا کردن دشوار می باشد.

11.غلط.

  • ارتباطی میان طرز فکر شما در مورد افراد صاحب اقتدار و توانایی دوستانه بودن وجود دارد.
  • پژوهشگران به این نتیجه رسده اند که کسانی که از اشخاص صاحب اقتدار رنجش به دل دارند .
  • اغلب برایشان سخت است که با دیگران دوستی کنند.

12.غلط.

  • دوستی درست و بالغانه این است .
  • که بتوانیم با کسانی که با دشمنان ما دوستی می کنند دوستی داشته باشیم.
  • درست نیست با کسی دوست باشیم که با دشمن ما دشمن باشد.

منبع:e-teb.com

 

  • برای انجام مشاوره های زناشویی میتوانید با متخصصان کانون مشاوران ایران تماس بگیرید .

۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه  


مرکز مشاوره روانشناسی ازدواج,خانواده و نوروفیدبک

چرا وقت زیادی تلف می کنیم

۱,۵۰۰ بازديد

چرا زمان زیادی را هدر می دهم؟

آیا مدت زیادی است که می خواهید نوبت دکتر بگیرید، گاراژ را تمیز کنید و امور مالیاتی خود را انجام دهید؟

فرایند کنار گذاشتن کاری که باید انجام شود را به تعویق انداختن می گویند. همه ما برخی اوقات دچار آن می شویم.

اما اگر به طور مداوم برای به پایان رساندن وظایف خود تقلا می کنید، ممکن است یک مشکل بزرگ تر وجود داشته باشد. هنگامی که شما دلایل خود را کشف می کنید، می توانید از زمان خود بیشترین استفاده را بکنید.

آیا استرس دارید؟

هنگامی که شما با چیزی مواجه شوید که نمیخواهید آن را انجام دهید، ممکن است منجر به احساس تنش در شما شود. کنار گذاشتن این کار همراه با ترس و سختی، راهی برای رسیدن شما به تسکین کوتاه مدت است.

برای مطالعه بیشتر:

ذهن آگاهی

علت کم حرفی

جنبه منفی این موضوع این است که شما هنوز هم باید در آینده ای نه چندان دور به کار خود برسید که ممکن است به شما احساس گناه یا عصبانیت بدهد – و باعث افزایش بیشتراسترس شما شود.اگر تنش به اندازه ای بد باشد که شما را از انجام دادن کارهایتان منصرف کند، ممکن است متوجه شوید که این موضوع می تواند به روش های دیگر نیز روی شما اثر بگذارد. مانند:

مشکل در خواب

افکار مزاحم

کمبود انرژی یا مشکل در تمرکز

سردرد یا تنش عضلانی

خلق و خوی خود را با ورزش منظم بررسی کنید، الکل و کافئین را محدود کنید (که باعث بدتر شدن استرس می شود)، و به اندازه کافی بخوابید.در مورد آنچه در ذهن شما هست، با یک دوست یا مشاور نیز صحبت کنید.

 

ایا این مورد می تواند ADHD ( اختلال بیش فعالی کم توجهی) باشد؟

اختلال بیش فعالی کم توجهی تاثیر بر رفتار دارد. افرادی که دچار آن هستند، اغلب در تصمیم گیری و یا انجام وظایف قبل از اتمام مهلت آن مشکل دارند. بعضی از آن ها به دلیل فعالیت های دیگری که  دارد انجام می شود بسیار دچار حواس پرتی می شوند.گروه دیگر آنان به سختی می توانند برنامه ریزی کنند، یا به آسانی ناامید می شوند و تسلیم می شوند.

 

سایر علائم ADHD عبارتند از:

خیال بافی

فراموش کردن یا از دست دادن چیزها

اشتباهات بی دقتی و یا مرتکب ریسک ناامن شدن

پیچ و تاب خوردن یا بی قرار بودن

داروها اغلب می توانند به کنترل بسیاری از علائم این اختلال کمک کنند.

درمان شناختی-رفتاری که به شناسایی و تغییر الگوهای منفی ذهنی کمک می کند نیز می تواند به بسیاری از افراد کمک کند که در این شرایط مدیریت زمان بهتری داشته باشند.

آیا خسته اید؟

مقدار اراده شما هر روز تغییر می کند و به بسیاری از چیزها، از جمله اینکه آیا به اندازه کافی خواب دارید یا نه بستگی دارد.

اگر شما کمتر از 6 ساعت خواب داشته باشید، رفع حواس پرتی ها و تمرکز طولانی مدت برای به پایان رساندن آنچه باید انجام دهید، برای مغزتان سخت تر می شود.

نشانه های دیگری که نشان می دهد نیاز به خواب بیشتری دارید عبارتند از:

خوابیدن در هنگام تماشای تلویزیون یا خواندن یک کتاب

احساس تحریک پذیری

خواب طولانی تر در آخر هفته ها

مشکل در بیدار شدن از خواب در صبح ها

برای استراحت خوب در شب، وقت خواب و بیداری مشخصی را در نظر بگیرید.سیگار نکشید و چند ساعت قبل از خواب از الکل، کافئین و وعده های غذایی سنگین استفاده نکنید، زیرا آنها می توانند خواب را مختل کنند.

 

آیا می تواند اضطراب باشد؟

این وضعیت به این معنی است که مغز شما به احساسات منفی بیش از حد واکنش نشان می دهد. شما انتظار بدترین ها را دارید، حتی زمانی که چیزی برای ترس وجود ندارد.

برخی از افراد دچار اضطراب انرژی زیادی را صرف نگرانی در مورد خانواده، سلامتی، پول و یا کار می کنند و انجام کارهای روزمره را سخت می دانند.

شما همچنین ممکن است دچار این موارد باشید:

تنش عضلانی

خستگی

مشکل خواب

تحریک پذیری

برای متوقف کردن احساس اضطراب، 10 نفس آهسته و عمیق بکشید و یا یک فکر منفی را با یک فکر مثبت جایگزین کنید. همچنین مهم است که به اندازه کافی استراحت کنید، به طور منظم ورزش کنید و مطمئن شوید که هیچ وعده غذایی را حذف نمی کنید.

یک مجله داشته باشید که با خواندن آن یاد بگیرید که چه چیزی موجب اضطراب شما می شود. برخی از افراد به داروها یا گفتار درمانی نیاز دارند تا بیماری را کنترل کنند.

آیا افسرده شده اید؟

افسردگی باعث تغییر شیمی در مغز شما می شود. حتی ممکن است برای سرگرمی و فعالیتهایی که دوست دارید انرژی کمی داشته باشید. همچنین رایج است که احساس درماندگی و نکوهش خود می کنید، که می تواند شرایط را بسیار وخیم کند.

سایر علائم افسردگی عبارتند از:

احساس غم و اندوه که از بین نمی رود

اشتهای کم و کاهش وزن، یا افزایش وزن

بی قراری یا احساس تحریک پذیری

افکار خودکشی یا مرگ

اگر به اسیب زدن به خود یا دیگران فکر می کنید با 115 تماس بگیرید. حتی اگر اینگونه نیست، اگر شما یکی از علائم دیگر را دارید، با مشاور یا درمانگر صحبت کنید.

دکتر شما نیز یک منبع خوب است. برخی از افراد نیز  با داروهای ضد افسردگی از افسردگی رهایی پیدا می کنند.

می تواند اختلال وسواسی – مجبورباشد؟

اگر این اختلال را دارید، مغز شما وقتی دارید کار درستی را انجام می دهید نمی تواند سیگنال دهد.

در عوض، شما احساس ناخوشایندی دارید که اعمالتان کاملا درست نیست. افراد مبتلا به OCD به جای این که یک کار را تمام کنند، به دنبال یک راه حل کامل و بی نقص هستند.

سایر علائم عبارتند از:

افکار یا تصاویر ناخواسته زیاد

احساس درماندگی برای متوقف کردن افکار

آدابی مانند شستن دست ها

صرف حداقل 1 ساعت در روز بر روی این افکار و آیین ها

داروهای ضد اضطراب یا داروهای ضد افسردگی اغلب  علائم OCD را بهبود می بخشد. بسیاری از مردم نیز از درمان شناختی-رفتاری یا در معرض قرار گرفتن استفاده می کنند

که در آن یاد می گیرند تا به آرامی با ترس های خود مواجه شوند.

آنچه شما می توانید انجام دهید

در مورد چیزهایی که باعث می شود از انجام یک وظیفه دور نگه داشته شوید با خودتان صادق باشید. سپس به شیوه های واقع بینانه ای که می توانید از آن رهایی یابید فکر کنید.

اگر فکر می کنید که به علت یک مشکل سلامتی جدی تر گرفتار شده اید، با پزشک خود مشورت کنید تا مطمئن شوید که تشخیص درست و درمان درست برای شما انجام شده است.

اگر به تعویق انداختن محافظه کارانه مسئله شما باشد، پروژه های بزرگ را به پروژه های کوچک تر که می توانید آن ها را راحت تر انجام دهید خرد کنید. شما می توانید مهلت پایان برای ماندن در مسیر تعیین کنید. بعضی از افراد نیز برای تشویق خود هنگام پیشرفت نیز آن را مفید می دانند.

هنگامی که مچ خودتان را هنگام هدر دادن زمان می گیرید، خود را ببخشید به جای این که احساس شرمساری یا عصبانیت کنید.

اگر به خودتان سخت نگیرید، احتمال کمی دارد که مجددا دچار تعویق انداختن شوید.

 

برچسب ها: تلف کردن وقت ,جلوگیری از اتلاف وقت ,روانشناسی کودک ,علت اتلاف وقت ,مشاوره کودک ,مشکل هدر دادن وقت ,

دستورالعمل هایی برای ارتباط والدین-کودک

۱,۵۰۸ بازديد

داشتن یک رابطه خوب، یک مهارت مهم فرزندپروری است. زمانی که ارتباط مثبتی بین والدین و فرزند برقرار باشد فرزندپروری لذت‌بخش تر هم خواهد بود. چه کودک نوپایی را پرورش دهید و چه یک نوجوان را، برقراری یک رابطه خوب، کلید ایجاد عزت نفس و همین‌طور احترام متقابل است.

اصول اساسی ارتباط خوب والد-کودک

  • بگذارید کودکتان بداند شما علاقه دارید هروقت که کودک نیاز داشت درگیرش شوید و کمکش خواهید کرد.
  • زمانی که کودکتان می خواهد با شما صحبت کند تلویزیون را خاموش کنید یا روزنامه را کنار بگذارید.
  • زمانیکه فرزندتان دارد چیز مهمی می گوید از حرف زدن پشت تلفن خودداری کنید.
  • گفتگویتان بین خودتان بماند مگر اینکه افراد دیگری بطورمشخص درگیر در موضوع باشند. بهترین ارتباط بین شما و فرزندتان زمانی صورت می گیرد که کسی دوروبرتان نباشد.
  • شرمنده کردن یا مورد خطاب قرار دادن کودکتان در جلوی جمع، فقط موجب بروز خشم و خصومت در او می شود، نه ارتباط خوب.
  • مثل برجی بالای سر کودک تان نایستید. طوری قرار بگیرید که هم-قد کودک شوید و آنگاه گفتگو کنید.
  • اگر از رفتار یا حادثه ای خیلی عصبانی هستید، تا زمانیکه آرامش خود را بدست نیاورده اید وارد مکالمه نشوید زیراتا قبل از آن نمی توانید حالت بی طرف داشته باشید. بهتر است مکث کنید، آرام بگیرید و بعدا با فرزندتان حرف بزنید.
  • چنانچه خیلی خسته باشید، زور زیادی می برد تا شنونده ی فعال باشید. شنونده ی واقعا فعال بودن کار دشواری است و زمانیکه ذهن و بدنتان خسته است بیشتر سخت می شود.
  • بادقت و همراه با ادب گوش دهید. وقتی کودک سعی دارد ماجرایش را بگوید حواسش را پرت نکنید. با کودکتان همچون بهترین دوست خود خوشرفتار باشید.
  • مشکل را زیادی بزرگ نکنید، همچون کسی که درحال کشف موضوعات جزئی از یک داستان است و هرگز به خود بچه اجازه نمی دهد که ادامه دهد. اینها والدینی اند که به حاشیه یک رویداد، بیشتر واکنش نشان می دهند در حالیکه صورت مسئله را فراموش می کنند، مثلا کودک شروع به گفتن آنچه رخ داده می کند و پدر یا مادر می گوید «برام مهم نیست که اونها دارن چیکارمی کنن، بهتربود تو خودت رو درگیر این چیزها نمی کردی.»
  • نپرسید چرا، بلکه بپرسید که چی شده.
  • اگر چیزی درباره وضعیت پیش آمده می دانید، با اطلاعاتی که دارید خیال کودکتان را راحت کنید.
  • از چشم یک بزرگسال حرف زدن (“وقتی حرفم تمام شد حرف می زنی”، “من میدونم چی برات بهتره”، “فقط چیزی که من میگم رو انجام بده تا مشکل حل شه”)، موعظه و نتیجه اخلاقی گرفتن را به حداقل برسانید چونکه این روشها برای ایجاد ارتباط مفید نیستند و دریچه ی ارتباطی را می بندند.
  • از کلمات یا عبارات سخیف ازقبیل “خفه شو”، “احمق”، “تنبل” استفاده نکنید: «احمق! اون اصلا معنی نمیده» یا «تو چی می فهمی، تو فقط یه الف بچه ای».
  • در برنامه ریزی بعضی مراحل خاص، کودک رابرای رسیدن به راه حل یاری کنید.
  • نشان بدهید که خود کودک موردقبول شماست، جدای از کرده و نکرده هایش.
  • کودک را برای برقراری ارتباط با دیگران تقویت کنید. با پذیرش او، و تمجید از تلاشش در برقراری ارتباط، این کار را انجام دهید.

کلمات تشویق و تمجید

کودکان در سایه ی توجهات مثبت رشد می کنند. آنها نیاز دارند که بفهمند دوست داشته می شوند و قدرشان دانسته می شود. اکثر والدین بازخورد منفی دادن را ساده تر از بازخورد مثبت می دانند. با گزینش و کاربرد روزانه ی برخی از عبارات زیر با فرزندتان، درخواهید یافت که او توجه بیشتری به شما نشان خواهد داد و تلاش خواهد کرد تا قدردان شما باشد.

بله    درسته   خوبه    خیلی خوبه    فوق العاده جالب    بحق که یک مردی

درسته    صحیح    شگفت انگیز    از روشی که بکار گرفتی خوشم اومد    ازت ممنونم (بهت افتخار میکنم)

خوبه    به به (لحن حیرت و تحسین)    وای پسر    خیلی قشنگه    کار خوبیه    عالی داری پیش میری

ارزوی موفقیت برات دارم  …..این راهشه

خیلی بهتر شده      اوکیه    داری بهتر انجامش میدی

ایده ی خیلی خوبیه    چه ایده ی هوشمندانه ای

خودشه  کار خوبیه    خوبه که خودت کنترلش می کنی

از روشی که در……… بکار گرفتی خوشم اومد

متوجه شدم که در ……… پرچمت بالاست

………..لذتبخشی باهات داشتم

تو توی……… …. بیشتر و بیشتر داری پیشرفت می کنی

موقع انجام… ……………….مسئولیت پذیری زیادی از خودت نشون دادی

راهتوبرو

ارزش راهی که میری رو می دونم

تو توش عالی هستی

تو بهترینی

یاداور خیلی خوبیه……    زیباست

از این کار تو (کار را نام ببرید) خوشم اومد

از اینکه بدون اینکه ازت خواسته بشه (یا یادآوری بشه) فلان… …..کارو کردی خوشم اومد

مطمئنا خوشحالم که تو پسر/دختر منی

به چیزی که حقت بود رسیدی

دوستت دارم

 

می توانیدبه آنها نشان دهید چه احساسی دارید، همانطوری که به زبان می آوردید:

با لبخند

با تأیید سر

با بخشی از شانه، سر، زانو

چشمک زدن

علامت یا ژستی بمعنای تأییدکردن

بزن قدش

گونه را لمس کنید

قلقلک بدهید بخندید (با کودک بخندید، نه به او)    به پشتش دست بکشید

در آغوش بگیرید

نکات نهایی:

اگر کودکی با انتقاد زندگی کند، می آموزد که محکوم کند.

اگر کودکی با خصومت زندگی کند، می آموزد که ستیزه جو باشد.

اگر کودکی با تحقیر زندگی کند، می آموزد که شرمنده باشد.

اگر کودکی با ترس زندگی کند، می آموزد که مضطرب باشد.

اگر کودکی با احساس شرم زندگی کند، می آموزد که احساس گناهکار بودن کند.

اما

وقتی کودکی با سعه صدر زندگی کند، می آموزد که صبور باشد.

اگر کودکی با تشویق زندگی کند می آموزد به خود اطمینان داشته باشد.

اگر کودکی با پذیرش زندگی کند می آموزد که عشق بورزد.

اگر کودکی در زندگی اش به رسمیت شناخته شود خواهد آموخت که هدف داشتن خوب است.

اگر کودکی با درستکاری زندگی کند، یاد می گیرد که حقیقت چیست.

اگر کودکی با انصاف زندگی کند عدالت را می آموزد.

اگر کودکی در امنیت زندگی کند، می آموزد به خود و اطرافیانش اعتماد ورزد.

اگر کودکی دوستانه زندگی کند می آموزد که جهان جای خوبی برای زندگی کردن و دوست داشتن و دوست داشته شدن است. 

منبع:فارس پاتوق