دوشنبه ۲۷ فروردین ۹۷ ۲۲:۵۱ ۲,۲۶۳ بازديد
بهش بی احترامی می کنن حتی به خودمم خیلی حرفای بد میزنن تنها دلیلشون اختلاف طبقاتی مون هست ما از اونا پولدارتریم ولی من معیار ازدواجم چیزای دیگه ست که اونارو داره خیلی همدیگه رو دوست داریم نمیخوام از دستش بدم از طرفی هم خانوادم خیلی بهم فشار میارن میدونم اگه به حرفشون توجه کنم باهاش ازدواج نکنم بعدش انقد نسبت به من شکاک میشن زندگیم رو جهنم میکنن با محدودیت کردن و نیش و کنایه زدن واقعا نمیدونم چیکارکنم همش استرس دارم کارم غصه خوردن و گریه کردنه توروخدا کمکم کنید دارم دیونه میشم کارم به جایی رسیده از همه اعضای خانوادم فراریم دوست ندارم هیچ کدوم رو ببینم تمام وقتم دوست دارم بیرون باشم ولی نمیشه 
40
پاسخ با نقل قولدوست عزیز باید قبول کنید یکی از معیارهای انتخاب همسر، توجه به طبقه اجتماعی است.
داستان ازدواج شاهزاده و گدا تنها برای داستان هاست. وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ما چیزی است که شخصیت ما و سبک زندگی ما را شکل داده است. اختلاف فرهنگی و تضاد طبقاتی در ازدواج باعث می*شود درک متقابل تا حد زیادی میان زوجین کاهش پیدا کند و حتی اگر دو طرف بتوانند در این زمینه به تفاهم برسند، ممکن است خانواده *ها نتوانند.
ازدواج دو فرد با دو طبقه* اجتماعی متفاوت، به دلیل زمینه *هایی که برای تحقیر، اختلاف سلیقه، تفاوت نگرش، ناهماهنگی و... به وجود می*آورد، ریسک بزرگی است و معمولاً در گروه ازدواج* های ناهمسان قلمداد می*شود.
تمام ملاک*های ازدواج که در بالا عنوان شد در یک نفر جمع نمی* شود و وجود اینها در افراد کاملاً نسبی است و نباید در این باره کمال گرایانه برخورد کرد. باید گفت عشق زمان می *برد تا به درجه پختگی برسد. عشق *های پایدار، عشق* های بعد از ازدواج است که دوام و قوام می *یابد. خیلی از ازدواج* های منجر به طلاق، عشق *های گداخته *ای هستند که زود خاموش شده *اند. یک ازدواج موفق ازدواجی است که آگاهانه باشد. پس سعی کنید درباره این واقعه مهم تا می توانید آگاهی خودتان را بیشتر کنید.
- ۳ ۳
- ۰ نظر
