پنجشنبه ۱۲ تیر ۰۴

آبروی خانواده

مشاوره خانواده

آبروی خانواده

۲,۲۶۶ بازديد
باسلام و عرض ادب خدمت شما
خانواده ۵ نفری که فرزند دوم خانه هستم و ۳۲ ساله و متاهل و برادر بزرگم هم فرزند اول و ۳۴ ساله و متاهل و خواهری هم دارم که مجرد و ۲۸ ساله است
مادر بنده از مشکل افسردگی دوقطبی گرایی رنج میبرد و تحت درمان هست با این وجود پدرم سرزنده و شاداب و اهل گردش و تفریح است ... هرچند که بیماری های رماتیسم شدید دارد درکل میگوید از زندگی و زمان باید لذت ببرم
با این حال چند سالی میشود که سالی یکبار سفر خارج از ایران دارد و این احیرا سه ماه پیس با دختری در خارج از ایران آشنا شده و هر ماه  یکبار به دیدن ایشان میرود و پول های زیادی برایش خرج میکند
این درحالی هست که مادرم بیخبر از موضوع  و فکر میکند پدرم برای کاری داخل ایران یا به تهران برای دکتر رفته  و خیلی ساده لوحانه باور میکند
اگر این موضوع را به مادرم بگوییم وضع روحی اش خیلی بد میشه علاوه بر این که افسردگی داره و من و برادرم هم متاهل هستیم و آبرو پیش خانواده همسرمون میره و زندگی ما هم مختل میشه
چه میشه کرد با وجود خانواده مذهبی که همه پدرم رو آدم بسیار متشخص و خانواده دوست میدانند ... لطفا ما رو راهنمایی کنید
با حرف زدن پدرم خیلی تلاش کردیم ولی قبول نمیکنه و میگه درد هام یادم میره پیش دختره میرم احساس جوانی میکمم ...
 
 
 
1 پاسخ
پاسخ داده شده 54 دقیقه قبل توسط دکتر روانشناس حرفه ای (50,560 امتیاز)
با سلام
دوست عزیز شما ازدواج کردید درسته ؟؟و خب می فرمایید مادر شما متاسفانه اختلال  دو قطبی دارد ..درسته که در این سن و سال کار پدر شما اصلا منطقی ندارد و خب طبیعیه که نگران ابروی خودتون باشید و بازخورد دیگران نادرست
منتهی به این نکته دقت داشته باشید که به هر حال از زمان نامشخصی که بنده خبر ندارم  مادر شما دچار این بیماری شدند و خب این بیماری هم واقعا شرایط سختی را ابتدا برای خود فرد و بعد برای اطرافیان فراهم می کند و شاید تاثیر عمیقی بر رابطه جنسی دارد
نباید فک کنیم وقتی فر به سن میانسالی و پیری رسید نباید به هیچ عنوان به فکر براوردن نیازهایش باشد
به هر حال در این سن اتفاقا فردبیشتر نیاز به همدم و همراه دارد با شرایط مادر شما که اصلا نباید متوجه مساله شوند چون واقعا تاثیر منفی برروند درمان دارد خب شما ها هم سر زندگی خود هستید پدر شما واقعا تنهاست
اصلا قصد توجیه کار ایشون رو ندارم منتهی می خوام به شما بگم که کمی هم به ایشون و شرایطش فکر کنید
اینکه به هر حال شرایط سخت و دشواریه  که  فرد تنهایی بخواهد امور زندگی را بگذراند ان هم در سنی که نیاز به همدم و همراه دارد
خب اون دختر خانم یا خانم هم قطعا متوجه چنین شرابطی شده  و بیشتر برای پدر شما وقت صرف خواهد کرد
به هر حال با این شرایط بهترین راهکاری که وجود دارد این است که شما بیشتر برای ایشون وقت بگذراید و اینکه خاطر نشان کنید که اگر پدر شما توجه بیشتری داشته باشند روند بهبودی مادر بهتر اتفاق می افتد و زودتر و خب شرایط بهتر خواهد شد ..بحث ابرو و ...را مطرح کردن فایده ندارد چون ایشون با اینکه شما متوجه ارتباط شدید  می فرمایند  که رابطه براشون رضایت بخشه خب این شرایط را سخت خواهد کرد
در هر صورت بهتره متوجه شوند که شما نه به 7اطر خودتان بلکه کاملا شرایز ایشون رو درک می کنید ک متوجهید که نیاز به همدم دار د منتهی این راهش نیست که این طور پیش بروند .
موفق و خوشبخت باشید
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.