بر طبق یک تحقیق جدید از محققان دانشگاه بریتیش کلمبیا، راه مغز یک فرد "سیم" به طور مستقیم تاثیر می گذارد که چگونه آنها وظایف ساده و پیچیده را انجام می دهند.
مغز به زیر شبکه ها یا "ماژول ها" متصل است که از توابع متمایز برای انجام وظایف مختلف مانند صحبت کردن، حفظ و بیان احساسات پشتیبانی می کند. محققان این موضوع را بررسی کردند که چگونه مدولاسیون مغز بالا یا پایین - چه میزان ارتباطات ماژول ها با یکدیگر برقرار می شود - کارایی ساده و پیچیده ای را تحت تاثیر قرار می دهد.
سیمون فیشر باوم، استادیار روانشناسی دانشکده علوم اجتماعی رایس و یکی از نویسندگان این مطالعه، گفت: "فکر می کنم مغز شما همانطور که از یک دانشگاه فکر می کنید." "افراد خود را در جوامع متمادی متصل، مانند خوابگاه ها و تیم های ورزشی سازماندهی می کنند، هرچند افراد درون این گروه ها نیز با افراد خارج از این گروه ارتباط برقرار می کنند. مغزها یکسان هستند: مناطق مغزی به جوامعی با تعداد زیادی ارتباط بین مناطق جامعه و ارتباطات کمتری نسبت به مناطق خارج از جامعه است، اما مغز افراد متفاوت است. برخی از مردم دارای مغز هستند که بهتر است به عنوان ساختار اجتماعی سختگیرانه یا مدولار بودن بالاتر شناخته شوند، در حالی که دیگران مغز بدون چنین ساختار اجتماعی سختگیرانه هستند. یا مدولار بودن پایین تر است. "
در طول دوره مطالعه، مدولاسیون در یک مقیاس از صفر تا یک اندازه گیری شد. Zero نشان دهنده مدولاری کم - مغز است که در آن هر منطقه از مغز به همان اندازه احتمال دارد که با هر منطقه دیگری ارتباط برقرار کند؛ یکی نشان دهنده مدولاسیون بالا - مغز است که می تواند به جوامع مناطق مغز که اعضای آنها تنها با یکدیگر ارتباط برقرار می شود تقسیم می شود.
در این پژوهش، محققان 52 نفر (16 مرد و 36 زن) بین 18 تا 26 ساله تحت تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (fMRI)، فرآیندی هستند که فعالیت های عصبی مغز را با تشخیص تغییرات مرتبط با سطوح اکسیژن خون، تحت تاثیر قرار می دهند. فعالیت عصبی هر شرکت کننده توسط fMRI به مدت 21 دقیقه مورد بررسی قرار گرفت. اگر فعالیت عصبی در طول زمان اسکن در دو ناحیه افزایش یافته و کاهش یابد، این نشان دهنده این بود که دو ناحیه متصل شده بودند. محققان با استفاده از این داده ها برای اندازه گیری مناطق مغز که به یکدیگر متصل بودند، تعیین شد که مغز شرکت کنندگان می تواند به عنوان جوامع مناطق مغز توصیف شود که فقط با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.
محققان سپس از طریق مجموعه ای از وظایف رفتاری، از جمله وظایف پیچیده ای که حافظه خود را مورد آزمایش قرار دادند، همزمان با انجام وظایف ساده و ساده، مانند نشان دادن جهت که یک فلش نشان داده شده بود، زمانی که توجه آنها قبل از آن به مکان جابجا شده بود، فلش به نظر می رسد.
محققان دریافتند که شرکت کنندگان با مغزهای دارای مدول بالا در انجام وظایف ساده موفق تر از افراد مبتلا به مغز کم مغلوب هستند. در آزمایش آزمایش زمان واکنش به فلش، افرادی که دارای مدولاسیون بالا بودند تقریبا دو برابر موفقیت آمیز بود (به عنوان یک فرد با مدولار کم (مزیت 34 میلی ثانیه) زمان استفاده از 58 میلی ثانیه برای دانستن اینکه کدام هدف چگونه ظاهر می شود.
داستان های مربوطه
- پژوهشگر UCPH دریافت جایزه برای تحقیق در سیستم تمیز کردن مغز
- نشانگر فلورسنت به جراحان کمک می کند تا سلول های سرطانی تهاجمی را از سلول های دیگر تشخیص دهد
- مواد شیمیایی ویژه ای که باعث می شود تومورهای مغزی صورتی درخشان برای کمک به عمل جراحی مغز و اعصاب باشد
با این حال، شرکت کنندگان با مغز کم مدولار موفقیت بیشتری در انجام وظایف پیچیده داشتند نسبت به شرکت کنندگان با مغز بالا مدولار. به عنوان مثال، افرادی که مدولار کمتری دارند 86 درصد از اقلام در کار حافظه را به درستی فراخوانی می کنند، در حالی که افراد با مدولاسیون بالا به درستی فقط 76 درصد به یاد می آورند.
فیشر بام می گوید که این اثر را می توان نسبت به کاهش حافظه کاری با سن، که نشانه ای از اثرات شناختی پیری است، در نظر گرفت. بر اساس تحقیقات قبلی، این تفاوت در یادآوری حافظه بین زیرگروه های بالغ و کم مدولار بزرگسالان بسیار تحصیل شده و جوان سالم تقریبا معادل با یادآوری حافظه در سن 20 سالگی و در سن 70 سالگی است.
رندی مارتین، استاد اله اسنایدر، استاد روانشناسی در دانشکده علوم اجتماعی رایس و نویسنده ارشد سرپرست این مطالعه میگوید یکی از مهمترین نقاط قوت مطالعه این است که ارتباط بین وظایف ساده و پیچیده و مدولاسیون بالا و پایین پیش بینی شده است توسط نظریه ی بسیار کلی زیست شناسی پیشنهاد شده توسط همکاری نویسنده مایکل دیم، جان W. Cox استاد مهندسی بیوشیمی و ژنتیک و استاد فیزیک و نجوم در دانشگاه رایس است. با توجه به این نظریه، سیستم های مدولار بالا به طور کلی باید بر روی وظایف ساده تر انجام شوند که زمان کمتری برای انجام آنها می گیرد، در حالی که سیستم های کم مدولار به طور کلی باید بر روی کارهای پیچیده تر انجام دهند که زمان بیشتری برای انجام آن ها فراهم می کند. این مطالعه نشان می دهد که این اصل کلی زیست شناسی در علوم اعصاب شناختی کاربرد دارد.خودکشی
نویسندگان اظهار داشتند که این تحقیق پیامدهای مهمی برای درک مغز به عنوان یک شبکه دارد.
فیشر بام گفت: "تمرکز بیشتر در علوم اعصاب شناختی در تفکر عملکرد شناختی به عنوان در حال ظهور از مناطق متصل به مغز، به جای اینکه در یک منطقه مغزی وجود داشته باشد، وجود دارد." "در حالیکه گروههای دیگر همبستگی بین خواص شبکه مغز و عملکرد را در وظایف مختلف پیدا کرده اند، مطالعه ما اولین نشان دهنده این است که این روابط را می توان با نظریه اساسی بنیادینگی در سیستم های بیولوژیک درک کرد."
- ۳ ۲
- ۰ نظر