پنجشنبه ۱۲ تیر ۰۴

ارتباط بد بین شبکه های بصری مغز می تواند خطر ابتلا به بیماری روانی را افزایش دهد

۲,۲۳۸ بازديد



مناطق فردی مغز باید به کار خود ادامه دهند تا کارها انجام شود. و مانند هر تیم، کلید همکاری با یکدیگر، برقراری ارتباط است.

محققان دوک از تصویر برداری مغز برای شناسایی چگونگی اتصال به مغز - توانایی مناطق مختلف مغز برای صحبت کردن با یکدیگر استفاده می کنند - می تواند بر احتمال ابتلای فرد به بیماری های روانی تأثیر بگذارد.

به طور شگفت انگیز، آنها متوجه شدند که مناطق مغزی که به روند آنچه که می بینیم ممکن است نقش کلیدی در سلامت روان را بازی کند. نتایج نشان می دهد که خطر ابتلا به بیماری روانی به طور گسترده ای افزایش می یابد زمانی که قشر بینایی با برقراری ارتباط با شبکه های مغز مسئول فوکوس و خودآزمایی مواجه می شوند.

ماکسول الیوت، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی و علوم اعصاب در دوک، گفت: "شما به طور معمول پردازش تصویری را با روانپزشکی متصل نمی کنید." "ما شواهدی مبنی بر اینکه مناطق بصری ممکن است به بیماری روانی مربوط می شود، به سبب توانایی آنها برای برقراری ارتباط بین دو شبکه شناختی مرتبه بالاتر، پیدا کرد."

محققان می گویند که خطر ابتلا به بیماری های روانی در مغز می تواند به محققان کمک کند تا مداخلات و درمان را به جایی که مهمترین آنها است، کمک کند. نتایج در ماه گذشته در روانپزشکی زیست شناسی به صورت آنلاین منتشر شد .

در تجزیه و تحلیل خود، تیم بر روی داده ها از 605 دانشجوی دانشگاه که در مطالعه نوروژنتیک دوک شرکت داشتند متمرکز شد. هر یک از شرکت کنندگان خواسته شد تا حدود 10 دقیقه در یک اسکنر مغناطیسی رزونانس مغناطیسی (MRI)، در حالیکه دستگاه جریان خون را به مناطق مختلف مغز ثبت کرده بود، صرف کند.

الیوت گفت: "ما اندازه گیری می کنیم که چگونه مناطق مختلف مغز با هم چگونگی ارتباط سیگنال های جریان خونشان با همدیگر را در هم می آمیزند"، الیوت، که در آزمایشگاه دکتر احمد حریری استاد رشته روانشناسی و علوم اعصاب، کار می کند.

شرکت کنندگان همچنین یک ارزیابی جامع روانشناختی را به اتمام رسانده و محققان از این ارزیابی ها برای ارزیابی نمره "p-factor" هر فرد استفاده کردند. فاکتور p نشان دهنده مشاهدات اخیر است که افراد مبتلا به علائم یک اختلال روانپزشکی، مانند اضطراب، بیشتر احتمال دارد که علایم یک یا چند اختلال روانپزشکی اضافی مانند افسردگی یا اختلال دوقطبی را گزارش کنند.

افرادی که تعداد بیشتری از علائم شدید روانپزشکی را گزارش دادند، یک نمره p-factor بالاتر داشتند. تمام شرکت کنندگان که با اختلالات روانی تشخیص داده شدند، برای درمان مراجعه کردند.

در یک تحقیق که در سال گذشته منتشر شد، تیم بررسی ساختار مغز، مانند چگالی ماده سفید یا خاکستری را بر روی عامل p نشان داد. آنها دریافتند که نمرات p-factor بالاتر با کاهش حجم و یکپارچگی کمتری از ماده سفید و خاکستری در مناطق مغز مرتبط هستند که مختص حرکات پیچیده با محرک های خارجی، از جمله ورود بصری.

داستان های مربوطه

در مطالعه جدید، آنها می خواستند این تحلیل را گسترش دهند و همچنین مدارهای عملکرد مغز را شامل شوند. با استفاده از تکنیک آماری پیشرفته، آنها بررسی کردند که چگونه ارتباطات عملکردی در مغز مربوط به نمرات P-factor است. آنها پیوسته متوجه شدند افرادی با نمره p-factor بالاتر دارای مناطق مغزی خاصی بودند که هم با هم کار نمیکردند-بهویژه چهار ناحیه قشر دیداری که به ما در درک و شناخت آنچه ما میبینیم کمک میکنند.

هنگامی که آنها به داده های عمیق تر نگاه می کردند، متوجه شدند که این شبکه های بصری به طور خاص در دسترسی به شبکه های پیچیده ای هستند که مسئول تمرکز، برنامه ریزی و درون خود هستند. تمرکز و برنامه ریزی دشواری با انواع شدید بیماری روانی مانند اسکیزوفرنی و افسردگی شدید مرتبط است.

الیوت گفت: "ما حیوانات بسیار بصری در مقایسه با، به عنوان مثال، یک سگ یا یک ماوس هستیم، بنابراین بخش بزرگی از توجه ما به فیلتر کردن اطلاعات بصری است." "و برای فیلتر کردن اطلاعات بصری و متمرکز شدن بر یک کار، این شبکه های نظم بالاتر باید با شبکه های بصری خود کار کنند تا آن را نادیده بگیرند، مثلا، نور چشمک زدن در خارج، و به ما اطلاعات در مورد آنچه مهم تر است برای ما با توجه به وظیفه در دست. "

Theodore Satterthwaite، استادیار روانپزشکی در دانشگاه پنسیلوانیا، که در این مطالعه دخالت نکرد، گفت: "ما هرگز در زمینه روانپزشکی پیشرفت نخواهیم کرد تا بتوانیم مبانی بیولوژیکی این بیماری ها را در افراد درک کنیم." "در مورد این کار هیجان انگیز است، نشان می دهد که ممکن است مدارهای عصبی مشترک وجود داشته باشد که ممکن است مردم را در معرض انواع اختلالات قرار دهد."

از آنجا که اندازه گیری این مدار ساده و غیر تهاجمی است - بیمار فقط باید در یک اسکنر MRI استراحت کند - Satterthwaite می گوید که ممکن است به عنوان یک ابزار تشخیصی در محیط بالینی مورد استفاده قرار گیرد.

هر دو Elliott و Satterthwaite هشدار می دهند که نتایج را باید در یک گروه متنوع تر از دانشجویان مقطع تکراری قبل از اینکه بتوان آن را به طور کلی به کل جمعیت در نظر گرفت. تیم دوک قصد دارد تا آزمایشات مربوط به نیوزلندی هایی که در مطالعه طولانی مدت دان اندین شرکت می کنند را تکرار کند.

 مشاوره ازدواج با مرد مطلقه

الیوت گفت: "هر چه بیشتر ما می توانیم عامل P را به مغز برسانیم و درک کنیم که چگونه بیماری روانی را تحت تاثیر قرار می دهد، بیشتر ما می توانیم راه های جدیدی برای مداخله ارائه کنیم."

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.