پنجشنبه ۱۲ تیر ۰۴

کنسرسیوم تحقیقاتی طبقه بندی جدید و سیستم تشخیص اختلالات روانی را توسعه می دهد

۲,۲۲۵ بازديد


به گفته یکی از روانشناسان دانشگاه بوفالو، یکی از کنسرسیوم روانشناسان و روانپزشکان، یک جایگزین مبتنی بر شواهد جدید برای ابزارهای تشخیصی در زمینه بهداشت روان برای طبقه بندی، درمان و تحقیق در زمینه اختلالات روانی ایجاد کرده است. - نویسندگان یک مقاله که روش پیشگامانه را توضیح می دهد.

طبقه بندی سلسله مراتبی روانپزشکی (HiTOP) به آنچه که نویسندگان می گویند محدودیت های اعتبار و اعتبار مدل های سنتی مانند راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، کتاب راهنمای معتبر انجمن روانپزشکی آمریکایی (APA) توسط پزشکان و محققان در سراسر جهان برای تشخیص و درمان اختلالات روانی.

لئونارد سیممز، استاد دانشکده روانشناسی دانشگاه UB و یکی از 40 محقق که با آن کار کرده بودند، می گوید: "HiTOP اولین تلاش گروهی از افراد است تا سیستم طبقه بندی و تشخیصی را که دارای ویژگی هایی است که ما شرح داده است، ارائه می دهد. رهبر تیم Roman Kotov از دانشگاه Stony Brook، رابرت Krueger از دانشگاه مینه سوتا، و دیوید واتسون از دانشگاه نوتردام در مورد مطالعه که در آخرین شماره مجله روانشناسی غیر طبیعی است.

سیممز، متخصص توصیف و طبقه بندی اختلالات روحی، می گوید که مدل بالقوه پارادایم تغییر شکل، توانایی پیشبرد تلاش های پژوهشی و بهبود نتایج بالینی مربوط به علل و درمان اختلالات روانی را دارد. 
روحیه هدایت HiTOP اصلاح نقص DSM-5 و دیگر روشهای طبقه بندی مشابه مانند طبقه بندی بین المللی بیماری های سازمان بهداشت جهانی (ICD) را با تغییر شیوه های اختلالات روانی طبقه بندی و تشخیص داده است.

HiTOP از یک روش تشخیصی استفاده می کند که ابعاد و سلسله مراتبی دارد. سیستم های سنتی، مانند DSM-5، قطعی هستند.

سیستم های دسته بندی هر نوع اختلال را با مجموعه ای از علائم مرتبط می کند. پزشکان تشخیص اختلال تنها زمانی که بیماران حداقل تعداد معدودی از این علائم را نشان می دهند. به عنوان مثال، اختلال افسردگی عمده با 9 نشانه همراه است. حداقل پنج مورد از این علائم باید برای بیمار برای دریافت تشخیص اختلال افسردگی عمده وجود داشته باشد.

سیمز می گوید: "این طبقه بندی دلخواه است." "کسی که دارای چهار علایم افسردگی است، می تواند در معرض آسیب های بیشتر و بیشتر از فردی که پنج معیار را برآورده می کند تجربه کند. با این حال، پنج نفر تشخیص داده می شوند و چهار نفر نمی توانند این را در DSM-5 مشاهده کنید."

"من از کلمه ای مثل" دلخواه "استفاده می کنم زیرا در بسیاری از موارد آستانه در کتابچه راهنمای تشخیصی معمولا نصف تعداد علائم است. هیچ شواهدی وجود ندارد که بر روی آن آستانه تحمل شود."

مجبور کردن مردم به دسته ها بدین معنی است که از بین رفتن اطلاعات مهم به دلیل تفاوت بین نشانه ها و اختلالات.

سیممز می گوید: "این تمایز منفی کاذب را ایجاد می کند. "یک بیمار می تواند یک علامت از افسردگی داشته باشد و هنوز هم اختلال ایجاد کند."

داستان های مربوطه

با حذف مرزهای دلخواه که اختلال یا عدم اختلال را جدا می کنند، محققان و پزشکان می توانند تصمیمات معنی دارتری بگیرند. 
سیممز می گوید تحلیل آماری نشان می دهد که سایه های خاکستری یا ابعاد، بیشتر از دسته های معنی دار است.

"تکنیک های آماری متعددی وجود دارد که در طول 25 سال گذشته استفاده شده اند که به ما امکان می دهد تا مشخص کنیم که آیا علائم پایه بهتر است به عنوان یک پدیده قطعی یا قطعی شناخته شده و اکثریت قریب به اتفاق از این شواهد، ، "او می گوید.

مولفه سلسله مراتبی HiTOP بر اساس تجزیه و تحلیل شباهت های علامت است. هر گروه از علائم ممکن است بسیار نزدیک به دیگران باشد. 
سیم ها می گویند: "راه های مختلفی برای صحبت در مورد افسردگی یا اضطراب وجود دارد." "آمارها محققان را با راهکارهای مبتنی بر شواهد ترکیب این علائم یا نه، ارائه می دهند. DSM-5 دارای اختلالات بیشتری نسبت به نیاز ما است. همیشه مشخص نیست که یک اختلال متفاوت از دیگران است." 
موضوع اصلی برای نویسندگان این است که سیستم های سنتی با ملاحظات غیر از شواهد تجربی شکل گرفته اند.

سیممز می گوید: "بسیاری از این ها درونی است. "ما دهه ها دارای دسته های اختلالات روانی بوده ایم و اینرسی مانع ایجاد تغییراتی در روشی که ما در مورد اختلالات روانی فکر می کنیم".

این به یک سیستم مشخص شده توسط گذشته عمل می آید.

"تصور کنید یک پزشک می گوید،" تحقیقات می گوید ما باید یک MRI را روی زانو خود انجام دهیم، اما آموزش من در دهه 1970 بود، بنابراین ما قصد داریم یک اشعه ایکس بگیریم و این باید به اندازه کافی خوب باشد. " همان چیزی که در اینجا آمده است. بسیاری از پزشکان فعلی تحت تأثیر شواهد قرار نگرفته اند. "

سیممز می گوید یک سیستم، مانند HiTOP، که بر اساس شواهد جامع است، پیشرفت است.

   تست عشق  

او می گوید: «یک سیستم تشخیصی که مردم را به این دسته های مخرب قرار می دهد که لزوما متمایز از یکدیگر نیستند، سر و صدای زیادی در جهان تحقیق ایجاد می کند. "اگر ما یک سیستم مبتنی بر شواهد با الگوهای شناخته شده همبستگی میان این علائم داشته باشیم می توانیم پیشرفت های بیشتری در تحقیق در زمینه علل و درمان این اختلالات ایجاد کنیم.

"اگر ما یک سیستم را که در این روش پاکسازی شده است، نه تنها تحقیق در مورد علل و درمان این اختلالات قوی تر است، بلکه احتمالا به ارتباط بهتر با ماژول های درمان متفاوت که به لحاظ بالینی مفید می باشد، متمرکز خواهد شد."

بر طبق اظهارات سیمم، سیستم طبقه بندی HiTOP یک کار در حال انجام است، اما چندین قسمت از مدل برای برنامه های کاربردی بالینی و تحقیق آماده هستند.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.