رابرت دانتزر و کیت کللی، استادان دانشکده علوم دامپزشکی دانشگاه ایلینوی در اوربانا شامپاین می گویند که بیمار احساس می شود "همه در سر" افراد مبتلا به اختلالات التهابی یا برای کسانی که ایمونوتراپی دریافت می کنند .
دانترز گفت: "برای اولین بار، ما شاهد یک رابطه قوی بین یک رویداد مولکولی و توسعه روانپزشکی هستیم."
دو دانشمند که برای 25 سال همکاری کرده اند، مشخص کرده اند که چگونه یک مسیر مولکولی در مغز ممکن است توضیح دهد که چرا برخی از بیماران مبتلا به بیماری های التهابی، افسردگی را توسعه می دهند. دانتزر گفت: "هدف تحقیق ما این است که بدانیم مکانیسم هایی که باعث ایجاد افسردگی در بیماران مبتلا به بیماری های التهابی می شوند."
اختلالات افسردگی در 12 تا 30 درصد بیماران مبتلا به بیماری های مختلف با یک مولد التهابی، از جمله بیماری های قلبی عروقی و بیماری های خودایمونی مانند آرتریت روماتوئید و روده التهابی رخ می دهد. این اختلالات خلقی معمولا به مشکلات روحی و روانی افراد مبتلا به رنج و ناتوانی ناشی از بیماری ها بستگی دارد.
با این حال، دانتزر و کلیلی توضیح دادند: تحقیقات در مورد بیماران که سیستم ایمنی بدنشان را با ایمنوتراپی افزایش می دهند، این دیدگاه را نشان می دهد و نشان می دهد که افسردگی ممکن است در سیستم ایمنی ایجاد شود.
ایمونوتراپی برای درمان بیماران مبتلا به سرطان کلیه یا ملانوم با متاستاز و یا از عفونت های ویروسی مانند هپاتیت C و ایدز استفاده می شود.
دانتزر گفت: "چند هزار بیمار مبتلا به سرطان و چند صد هزار بیمار مبتلا به هپاتیت C هر ساله با ایمن سازی درمان می شوند."
ایمونوتراپی شامل تزریق سیتوکین ها است که مواد شیمیایی هستند که معمولا توسط سلول های ایمنی ساخته می شوند که سیستم ایمنی را برای مبارزه با بیماری های عفونی افزایش می دهند و سلول های سرطانی را می کشند. متاسفانه، ایمونوتراپی همچنین باعث افسردگی در 33 درصد از بیماران می شود، که توسط Dantzer در سال 2002 گزارش شده است.
علائم افسردگی در عرض چند روز تا چند هفته پس از شروع درمان شروع می شود و پس از پایان آن ناپدید می شود. او گفت: «وقوع افسردگی در بیماران تحت درمان با سیتوکین نشان می دهد که درمان باید از زمانی که بیماران افسرده می توانند خودکشی کنند، متوقف شود.
حدود 30 سال است افسردگی با سطح پایین سروتونین، یک ماده شیمیایی مغزی است که خلق و خو را کنترل می کند. مواد مخدر به عنوان مهار کننده های بازجذب سروتونین انتخابی (SSRIs) از قبیل Prozac کاهش افسردگی با افزایش سطح سروتونین.
دانتزر گفت: "اگر چه SSRI ها می توانند برای درمان افسردگی ناشی از ایمونوتراپی مورد استفاده قرار گیرند، آنها 100 درصد موثر نیستند و از خودکشی در بیماران مبتلا به افکار خودکشی جلوگیری نمی کنند.""مطالعات بالینی در حال بررسی این است که آیا درمان SSRI می تواند به عنوان یک روش پیشگیری استفاده شود، اگر این امکان وجود دارد که پیش از این بیماران آسیب پذیر را شناسایی کنیم."
از دهه 1980، متخصصان پزشکی متوجه شده اند که بیماران تحت درمان با سیتوکین ها بیشتر در معرض افسردگی قرار دارند. تا همین اواخر مکانیسم افسردگی در طی درمان سیتوکین هنوز معلوم نشده است. با دانستن مکانیزم بالقوه، دانتزر و کللی امیدوارند تا از افسردگی بیماران جلوگیری کنند و در عین حال از اثرات تقویت ایمنی درمان های سیتوکین نیز بهره مند شوند.
این تابستان، آنها یک سری از آزمایشات بر روی موش هایی انجام دادند که پاسخ های ایمنی شبیه به آن ها در انسان است تا نشان دهد که چگونه درمان با سیتوکین موجب تخریب سروتونین می شود. این کار توسط کمک مالی 5 میلیون دلاری که از سوی موسسه ملی سلامت روان دریافت می شود، به مبلغ 1.7 میلیون دلار اعطا می شود.
دانتزر و کللی فرض می کنند که سیتوکین ها با فعال کردن آنزیم ایده آلئین 2-دی اکسیدیناز (IDO) که کاتابولز تریپتوفان را تشکیل می دهد، یک اسید آمینه ضروری از طریق غذای خوراکی، سروتونین را مهار می کند. در مغز، IDO از تریپتوفان جلوگیری می کند تا به سروتونین تبدیل شود، که سبب کاهش سطح سروتونین می شود و منجر به افسردگی می شود.
دانتزر و کللی به دنبال شناسایی مغز خاصی هستند که در آن سیتوکین ها IDO را فعال کرده و سطح سروتونین متفاوت است. آنها تئوری می کنند که همان مناطق مغز مرتبط با افسردگی نشان دهنده افزایش فعال شدن IDO و کاهش سطح سروتونین است.
داستان های مربوطه
- تیم تحقیقاتی MGH نشان می دهد که چگونه استرس جامد بافت اطراف تومورهای مغزی را تحت تاثیر قرار می دهد
- مطالعه مکانیسم های عصبی زیر فشار سیگار کشیدن و نوشیدن را بررسی می کند
- سلول های ایمنی مغزی ناشی از بیماری آلزایمر هستند
آنها همچنین درمان های بالقوه را ارزیابی می کنند که ممکن است باعث افسردگی ناشی از سیتوکین شود. اکسید کننده ها و رادیکال های آزاد IDO را فعال می کند. آنتی اکسیدان ها در تلاش برای کاهش رادیکال های آزاد هستند، که ممکن است فعال سازی IDO را کاهش دهد.
محققان بر این باورند که با سرکوب فعالیت IDO، تریپتوفان باید در دسترس برای تبدیل شدن به سروتونین باشد. اگر درمان آنتی اکسیدانی در موش ها اثربخشی داشته باشد، بیماران انسانی در نهایت از این رویکرد سود خواهند برد.
یک تکنسین تحقیقاتی، یک دانشجوی دبیرستان و دو دانشآموختۀ فارغ التحصیل این آزمایشها را طی پنج سال آینده انجام خواهند داد. دانشجویان کارشناسی نیز فرصت هایی برای کمک به کار آزمایشگاهی خواهند داشت.
Kelley گفت: "یکی از بهترین راه های گسترش این حوزه، تشویق دانشجویان برای شرکت در این زمینه است." "تجربه در آزمایشگاه ما درهای مدارس دامپزشکی، پزشکی و فارغ التحصیل را باز می کند. این تنها چیزی است که نمرات عالی و نمرات جامد را به دست می دهد، اما نام خود را در یک مقاله منتشر شده در مجله بررسی شده توسط مجله قابل توجه است. "
کار اخیر Dantzer و Kelley توسط مشاهدات دکتر Andrew میلر، یک روانپزشک در دانشگاه اموری آغاز شد که Prozac سطح افسردگی را در بیماران دریافت کننده ایمونوتراپی کاهش می دهد.
در سال 2002، دانتزر، در یک مقاله منتشر شده در مجله روانپزشکی مولکولی، گزارش کرد که چرا سیتوکین باعث افسردگی می شود. او دریافت که بیماران مبتلا به سرطان تحت درمان با سیتوکین ها سطح خون تریپتوفان را کاهش داده اند. با کاهش سطح تریپتوفان، شدت افسردگی افزایش می یابد. این یافته Dantzer و Kelley را مجبور کرد تا مطالعه کنند که چگونه سیتوکین ها موجب افسردگی می شوند.
کلی گفت: "ما همیشه شناخته ایم که تغییرات رفتاری همراه با بیماری است." "به عنوان مثال، بیماری باعث می شود فرد به خواب و خوردن کمتر. در طول 25 سال گذشته، رابرت و من به بررسی اینکه چرا بیماری باعث تغییرات رفتاری می شود."
کار دنتزر و کلیلی بخشی از روند رو به رشد تحقیقات آزمایشگاهی است که مشتمل بر زمینه های ایمونولوژی، روانشناسی، علوم اعصاب و بیوشیمی است. آنها امیدوارند که زمینه ایمنولوژی را در ایلینوی گسترش دهند و برنامه ای برای ایمنولوژی و رفتار یکپارچه ایجاد کنند.
Kelley گفت: "در حال حاضر در دانشگاه ایلینوی، هفت استاد و همکاران پژوهشی با حدود 12 میلیون دلار کمک های مالی در زمینه ایمنی و رفتار یکپارچه ای وجود دارد. "ما قصد داریم از این مبنای مالی به عنوان پایه ای برای نوشتن یک برنامه ی کمک هزینه برنامه ای استفاده کنیم که دانشجویان فارغ التحصیل و پس انداز را برای بررسی ایمنولوژی و رفتار یکپارچه می پردازند."
از آنجاییکه آنها برای اولین بار در سال 1979 ملاقات کردند، دانتزر و کللی آموزش خود را در زمینه پزشکی دامپزشکی، روانشناسی، ایمونولوژی، فیزیولوژی و بیوشیمی به منظور تولید 95 مقاله منتشر کردند. آنها اغلب بر نیروهای مکمل خود تکیه می کنند. کلای گفت: "رابرت چنین ایده هایی را به چگونگی تأثیر شفا بر رویایمان روا خواهد کرد، و من فکر می کنم که چگونه این ایده ها را آزمایش کنیم."
در تحقیق برجسته ای که در سال 1992 منتشر شد، دنتزر و کلیلی اولین محققانی بودند که متوجه شدند که موش ها تب و تبخال را نشان می دهند و رفتار سم زدایی آنها را به طور مستقیم به مغز منتقل می کند. "پیش از این اعتقاد بر این بود که بیماری تنها در زیر گردن اتفاق می افتد و مغز هیچ ارتباطی با آن ندارد."
در مطالعه دیگری در موش، دانتزر و کلیلی دریافتند که وقتی یکی از مسیرهای عصبی بدن از مغز قطع شود، سیتوکین ها باعث رفتار بیماری نمی شوند.
کلای گفت: "سیگنال های سیستم ایمنی بدن که نشان دهنده بیماری هستند به مغز نمی رسند، بنابراین مغز نمی داند که باید علائم رفتاری بیماری را نشان دهد."
شمار فزاینده دانشمندان سیستم ایمنی بدن را ششم می داند. کلیلی گفت: "ما نمی توانیم لمس کنیم، بوی، طعم، دیدن یا شنیدن یک ویروس را داشته باشیم، اما ما یک عضو داریم که به پاتوژن های عفونی حس می کند و پاسخ می دهد و این اطلاعات را به مغز انتقال می دهد. این عضو سیستم ایمنی ما است. "
- ۲ ۲
- ۰ نظر