روان درمانی دارای مسائل است شواهد نشان می دهد که برخی از درمان های روانی و اجتماعی برای مشکلات بهداشت روانی رایج مانند اضطراب و افسردگی کار می کنند و مصرف کنندگان اغلب آنها را به دارو ترجیح می دهند. با این حال، استفاده از روان درمانی در آمریکا به شدت کاهش می یابد. در مجموعه مقالات بررسی مقاله در شماره نوامبر مجله بالینی روانشناسی نقد و بررسی ، در حال حاضر در دسترس آنلاین، روانشناسان روان درمانی بر روی نیمکت نشانه شناسی قرار داده است برای بررسی اینکه چرا آن را بنا نهاد.
تشخیص آنها؟ همانند بسیاری از بیماران انسانی، روان درمانی ترکیبی از مشکلات است. بعضی از آنها از ساخت خود می باشند، در حالی که بعضی از خارج از حوزه خود می آیند. اساسا، براندون گادویو و ایوان میلر، استادان دانشگاه روانساز و رفتار انسانی استدلال می کنند که در مقاله بررسی شده بخش هایی را که ویرایش می کنند، جامعه روان درمانی را تعریف نکرده، درک کرده اند، داروهای تجویزی برای داروها انجام شده است. در یک سیستم پزشکی و بیمه درمانی که پاداش عمل مبتنی بر شواهد است و زیست شناسی را به عنوان یک علم دقیق تر نشان می دهد، روان درمانی بین پزشکان، بیمه گران و سیاست گذاران از بین رفته است.
"ممکن است فکر کنیم که این پایگاه علمی عمیق و گسترده، افزایش مشابهی در استفاده از مداخلات روانشناختی که حداقل در سالهای اخیر توسط روانگردان دیده شده است، تا حدودی افزایش یافته است، اما گولدونو و میلر نوشتند . "بنابراین، زمانیکه باید روان درمانگری بر اساس استانداردهای علمی مورد احترام نسبی قرار گرفت، تبدیل به یک سنت شده است."
به طور خاص، بین سال های 1998 و 2007 نسبت بیماران در مراکز سلامت روان سرپایی دریافت روان درمانی به تنهایی از 15.9 درصد به 10.5 درصد کاهش یافت، در حالی که تعداد بیماران دریافت دارو به تنهایی از 44.1 درصد به 57.4 درصد افزایش یافته است، بر اساس یک مطالعه در سال 2010 در آمریکا مجله روانپزشکی . بیماران افسرده هر دو روان درمانی و دارو را از 40 درصد به 32.1 درصد کاهش دادند.روان درمانی برای بیش از نیمی از این بیماران یک بار در تصویر بود، اما اکنون اینطور نیست.
گادوانیو از روانشناسان دیگر می گوید: "ما خودمان را در عمل مبتنی بر شواهد قرار نداده ایم." "به این ترتیب ما گروه هایی دیگر داریم که متخصص ترین داروها هستند و استانداردهای عمل را تعریف می کنند."
شواهد غیرقابل انکار است
Gaudiano و Miller مرجع مطالعات متعددی و متاآنالیزهایی که برخی از روان درمانان - رفتارهای شناختی، ذهن آگاهی، روابط بین فردی، خانواده یا درمان کوتاه مدت روان درمانی، برای موثر بودن زمانی که به تنهایی برای بیماران مبتلا به علائم افسردگی یا اضطراب استفاده می شود، و حتی مفید هنگامی که در ترکیب با داروها برای بیماری های شدید روانی مانند اسکیزوفرنی استفاده می شود. بعضی از مطالعات حتی نشان می دهد که مداخلات روانشناختی اثرات درمانی درازمدت نسبت به داروها را تأمین می کنند. مشکل روان درمانی فقدان شواهد نیست، اما عدم پذیرش این شواهد در حوزه.
درمانگران، که می توانند از طیف وسیعی از زمینه های آموزشی استفاده کنند، از پزشکان و دیگر افرادی که دارو تجویز می کنند، همچنین می توانند انواع مختلف درمان را انجام دهند، چه از شواهد یا نه (داروها، در عین حال، نمی توانند بدون شواهد به بازار برسند پایه ای از ایمنی و کارآیی، هرچند هنوز هم می تواند "خالی از برچسب" تجویز شود).
تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از درمانگران تجربه و شهود شخصی خود را پیش از پایگاه اطلاعاتی قرار داده اند. گوادیانو و میلر در سال 2000 به بررسی روانشناسان مبادرت می ورزیدند که تنها 47 درصد از آنها به طور مستقیم از دستورالعمل های درمان مبتنی بر شواهد استفاده کرده اند و تنها 6 درصد آنها "اغلب" را استفاده می کنند. یک نظرسنجی از کارکنان اجتماعی در سال 2009 نشان داد که 76 درصد در سال گذشته حداقل یک "درمان غیرممکن جدید" را استخدام کرده بودند.
گوادیانو گفت: "هیچ چیزی که پزشکان را مجبور می کند از هر چیزی که مبتنی بر شواهد است، استفاده کند." "ما در حال گسترش یک روان درمانگری غیر حمایت شده وجود دارد."
در میان اختیارات وسیع برای استفاده از درمان هایی که ممکن است هیچ شواهد اثبات نداشته باشند، زمینه روان درمانی هنوز در حال تلاش برای تنظیم استانداردها است. انجمن روانشناسی آمریکا تنها در سال 2010 در حال ایجاد دستورالعمل های درمان بود، در حالی که انجمن روانپزشکی آمریکا این پروسه را در سال 1991 آغاز کرد.
داستان های مربوطه
- اوتیسم می تواند در اوایل استفاده از آزمون شنوایی شناسایی شود
- مسیر جدید برای درمان مهاجران لاتین با سلامت روان و علائم سوء مصرف مواد
- الیمپوس و USC اعلام کرده اند که مشارکت جدید برای پیشبرد تحقیقات سرطان است
گادوانیو گفت، "این میدان نمیخواهد تبعیض را با بیان اینکه آنچه در 40 سال گذشته در عمل انجام داده اید اکنون شناخته شده است، بهترین راه برای انجام این کار نیست، بنابراین ما نیاز به تغییر شما هستیم." "یکی از بزرگترین ترسها در عمل روانشناسی این است که درمان مبتنی بر شواهد، من را تغییر خواهد داد که من انجام میدهم."
جایگزین های شفاهی
گادیانو و میلر نوشتند که بسیاری از روان درمانگران درمورد شواهدی که برای روش های آنها مورد بحث قرار گرفته یا نادیده گرفته شده اند، عوامل متعددی خارج از حوزه در حال انجام است و تاکید بیشتر بر رویکردهای صریح طبیعی و بیولوژیکی به سلامت روان است.
این عوامل عبارتند از مبارزات خوب، اما به طور کامل موثر برای خنثی کردن بیماری روانی به عنوان یک بیماری، بر خلاف سایر بیماری های فیزیکی و شکاف گسترده ای از بازپرداخت بیمه برای داروها و روان درمانی بر اساس تفاوت در آگاهی و ارتقاء یک پایگاه معتبر قوی.
میلیاردها دلار تبلیغ مستقیم به مصرف کنندگان توسط سازندگان دارویی، که روان درمانگری پاسخ کمتری دریافت کرده است، به شدت تحت تاثیر قرار دادن بیماران از پزشکان خود قرار گرفته است. طبق یک مطالعه سال 2007 در مجله PharmacoEconomics، در نتیجه 15 بار بیشتر بیماران غیر افسرده دریافت داروهای ضد افسردگی را به عنوان بیماران افسرده دریافت می کنند.
در همین حال، بودجه فدرال برای تحقیقات بهداشت روان، که برای دهه ها کمک کرده است تا درمان های روان شناختی موثر و پایه شواهد خود را ایجاد کند، به شدت تحت فشار است. در عین حال، آن را به طور فزاینده ای بر تحقیقات پزشکی و بیولوژیکی متمرکز شده است. گادیانو و میلر در حالی که منابع مالی کمتری برای پیشرفت مطالعات علمی در زمینه روان درمانی به همراه بودجه فدرال وجود دارد، نوشت: درمانهای مبتنی بر دارو یا دستگاه دارای پشتوانه متمرکز از سرمایه خصوصی هستند.
موضوع ویژه
Gaudiano و Miller مقاله اصلی پنج بررسی دیگر تحقیق، در حال حاضر "در مطبوعات" آنلاین، ارائه می دهد که مسائل مربوط به روان درمانی خاص را بیشتر جزئیات:
برت دیاکون از دانشگاه وایومینگ تاکید بر زیست شناسی در درمان و تحقیقات بهداشت روانی و تأثیر منفی آن بر روان درمانی را تحلیل می کند. استیون هیز از دانشگاه نوادا و همکارانش پیشنهاد کرده است که مدل جدیدی برای چگونگی توسعه روان درمانی براساس ریشه های غریب اما موفق که از پذیرش و تعهد درمان است. ماروین Goldfried از دانشگاه Stony Brook می پرسد آنچه که مردم واقعا باید از روان درمانی انتظار داشته باشند و خواستار تحقیق در مورد روان درمانی به کارآمدی بالینی است. یک گروه تحت رهبری اسکات لیلینفلد از دانشگاه اموری بررسی می کند که چرا بسیاری از روانشناسان بالینی در برابر عمل مبتنی بر شواهد مقاومت می کنند و چه کاری باید انجام دهند.
مجموعه جمع آوری شده نشان می دهد که روان درمانی مشکلات فراوانی دارد، بلکه فرصت هایی برای پیشبرد به عنوان یک زمینه است. به عنوان مثال، تکنولوژی موبایل، سیستم های جدیدی را برای تحویل کارآمد درمان فراهم می کند و قانون مراقبت مقرون به صرفه راه های جدیدی را برای روانپزشکان فراهم می کند تا بخشی از تیم های مراقبت های بهداشتی مشترک شوند.
در نهایت، گوئدیو و میلر نوشت: روان درمانگران باید در مورد نتایج تحقیقات علمی عملکردهای خود جمع شوند و حتی اگر این بدان معنا باشد که "برنده" در میان درمانها را انتخاب کنند - برای حل و فصل عموم، که ممکن است ترجیح داده شود اما ظاهرا اصرار ندارد روان درمانی و متقاعد کردن بیمه گران، پزشکان و سیاست گذاران که رویکردهای روان شناختی نسبت به مسائل بهداشت روانی رایج هستند، قابل اعتماد و اثبات شده اند.
- ۲ ۲
- ۰ نظر