دوشنبه ۲۷ اسفند ۰۳

آرشیو اردیبهشت ماه 1398

مشاوره خانواده

اختلال نعوظ در مردان و آنچه لازم است بدانید!

۱,۵۴۴ بازديد

نعوظ چگونه شکل می گیرد؟

به طور کلی مکانیسم شکل گیری نعوظ در مردان بدین شرح است که هنگام تحریک جنسی و یا فعال شدن مکانیسم نعوظی به هر دلیل، جریان خون به داخل بافت اسفنجی سیلندرهای اندام تناسلی به سرعت و شدت افزایش می یابد.

به طوری که خون ورودی، فرصت خارج شدن از طریق سیاه رگ ها را ندارد.

در این حالت سیلندرها افزایش بارز حجم پیدا کرده و همچون بادکنکی لوله ای شکل که بطور کامل پر باد شده باشد حجیم و سفت می شود.

علاوه بر مکانیزم فوق که بدنه آلت تناسلی را سفت و محکم می کند تا امکان تحمل فشار به آلت تناسلی مرد را برای دخول در دستگاه تناسلی زن فراهم کند.

به طور همزمان مکانیزم دیگری بصورت مجزا ولی هماهنگ با آن، شروع به هدایت خون به بافت اسفنجی سر آلت تناسل می کند که موجب تورم سر آلت و سفت شدن آن می گردد

وظیفه اصلی سر آلت، تماس آلت تناسلی با بدنه واژن و تحریک طرفین برای رسیدن به ارگاسم واژینال و ایجاد حس لذت جنسی برای زن و مرد است.
اختلال نعوظ چیست؟

بر اساس توضیحات داده شده، اختلال نعوظ به وضعیت پیچیده ای اطلاق می شود که در آن آلت تناسلی مرد به حالت نعوظ نمی رسد و یا نمی تواند در آن حالت باقی بماند.

این حالت که می تواند منشا نارضایتی و آزار روانی زیادی برا فرد و شریک جنسی اش شود، می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد.

لازم است بدانید که مشکلات گه گاه در نعوظ که به خودی خود از بین می روند، مصداق اختلال نعوظ نیستند و این وضعیت در صورتی در شمار اختلالات قرار می گیرد که به صورت مستمر وجود داشته باشد و در کارکرد جنسی فرد و رضایت شریک جنسی اش ایجاد اختلال کند.

مهم ترین علایم لازم برای تشخیص اختلال نعوظ عبارتند از :
• نعوظ برای دخول و برقراری رابطه جنسی مناسب نیست
• حفظ نشدن نعوظ تا انتهای رابطه جنسی
• ناتوانی در بروز نعوظ

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفنی
مشاوره آنلاین
تست روانشناسی
مشاوره روانشناسی
مشاوره جنسی
اختلال روانی
استخدام روانشناس و روانسنج

علل اختلال نعوظ را بیشتر بشناسید

به طور کلی می توان گفت مجموعه ای از علل روانی، جسمی، فیزیولوژیک و دارویی در شکل گیری این اختلال موثر هستند.

بر اساس بررسی های انجام شده مبتلایان به اختلالات روانی حاد و استفاده کنندگان از داروهای ضد افسردگی و ضد جنون و تشنج، با احتمال بسیار زیادتری مشکلات نعوظ را تجربه می کنند.

همچنین بیماری های جسمی خاصی مانند دیابت، فشار خون بالا، آپنه خواب و برخی از اعمال جراحی مانند پروستاکتومی ریسک این اختلال را افزایش می دهند.

همانطور که می دانید بیماری های ذکر شده در طیف بیماری ها عروقی قرار می گیرند و می توان گفت، احتمال داشتن مشکلات نعوظ در بیمارانی که با یکی از انواع بیماری های عروق دست به گریبان هستند بیشتر است.

پژوهش ها نشان می دهد که مصرف بی رویه ی الکل و سیگار نیز می تواند منجر به اختلال در نعوظ شود. به همین دلیل معتادان غالبا این اختلال را تجربه می کنند.

البته این مساله تنها گروه های در معرض خطری مانند بیماران و معتادان را درگیر نمی کند.

ورزشکاران حرفه ای که از داروهای هورمونی استفاده می کنند نیز با مشکلاتی مانند نعوظ و ناباروری مواجه هستند.

آیا بین سن و نعوظ همبستگی معناداری وجود دارد؟

سن می تواند به عنوان یکی از اساسی ترین فاکتورهای پیش بینی کننده ی میل وتوان جنسی در نظر گرفته شود.

با بالا رفتن سن، هورمون های جنسی کاهش پیدا می کنند و احتمال اختلال در نعوظ به مراتب افزایش می یابد.
مشاوره جنسی و زناشویی
درمان مشکلات نعوظ چگونه است؟

به منظور درمان، مجموعه ای از روش های دارویی و غیر دارویی در کنار یکدیگر و به طور همزمان توصیه می شود.
این روش ها می تواند شامل تجویز داروهایی مانند آپومورفین و ترازودون تحت نظارت پزشک باشد.

همچنین در صورت مشکلات مربوط به میزان تستسترون آزاد، هورمون درمانی ضروری است.

در صورتی که مراجعه به اورولوژیست و بررسی میزان قند، چربی و سایر ریز فاکتورها، طبیعی باشد، مراجعه به روانشناس جهت انجام درمان های مربوط به علل روانی، سبک زندگی و مسایل ارتباطی توصیه می شود.

بر اساس بررسی ها، بیش از ۷۰ درصد علل مشکلات نعوظ در سنین قبل از ۴۰ سالگی به مسایل روانی مرتبط است.
از جمله مهم ترین مسایلی که ممکن است نیاز به بررسی آن داشته باشید عبارتند از :

• یادگیری شیوه های صمیمیت ورزی
• یادگیری پذیرش خود
• یادگیری مدیریت خشم، استرس و اضطراب
• بالا بردن سطح اعتماد به نفس
• یادگیری نحوه ی مدیریت رفتار در روابط جنسی

خوشبخانه امروزه قابلیت های مختلفی در علوم پزشکی و روان شناسی ایجاد شده است که می توانند از طریق درمان های همزمان، مشکلات مربوط به کارکرد جنسی را تا حد زیادی درمان کنند تا شادی و رضایت در روابط جنسی را به شما هدیه دهند.

منبع:اختلال نعوظ در مردان و آنچه لازم است بدانید- مشاورانه

مقابله با اضطراب انتظاری

۱,۵۳۰ بازديد


در صورتی که شما به اضطراب انتظاری دچار شده باشید، شما برای یک دوره زمانی طولی مدت در مورد یک موقعیت آینده تجسم شده ای ترس خواهید داشت که به عنوان یک تهدید غیرقابل پیش بینی تصور می کنید.

این شرایط سلامت روانی معمولا به عنوان یک اختلال خاص در نظر گرفته نمی شوند، بلکه به عنوان یک علامتی از اختلال های مربوط به اضطراب خاص در نظر گرفته می شوند که شامل اختلال مزمن، اضطراب عمومی شده و فوبیای اجتماعی می باشد.

در ساعات قبل از اتفاق برنامه ریزی شده یا چند ماه قبل از بروز موقعیتی که احتمال دارد هیچ موقع صورت نگیرد، احساس اضطراب شما به بالاترین سطح ممکن خواهد رسید.
مرکز مشاوره مگاروان
علائم

در صورتی که مطلع باشید که باید با موضوع مورد ترس خودتان مواجه شوید، ممکن است یک سری علائم فیزیکی و عاطفی در شما صورت بگیرند که شامل موارد زیر می باشند:

احساس حبس نفس
درد سینه
اسپاسم عضلانی
اندیشناکی
مشکلات تمرکز
احساس ترس

اضطراب انتظاری می تواند تا حد زیادی زندگی شما را محدود کند و شما به دنبال پیدا کردن راه هایی برای اجتناب از آن تجارب باشید.

این مورد می تواند روابط شخصی شما را دچار استرس کند، چرا که شما دچار حواس پرتی می شوید و به فکر فرو می روید.

در صورتی که به صورت مستمر دچار حواسپرتی شوید، ممکن است که صلاحیت شما برای انجام دادن کارتان با مشکل مواجه شود.
چگونه می توان یک فوبیا را از اختلال اضطراب مربوطه تشخیص داد
اختلال روانی
اختلال, اختلال اضطراب, اضطراب, روان پریشی, فوبیا, لیزا فریچر, وسواس فکری
بدون دیدگاه
اکثر اختلال های سلامت روانی علائم مشابهی را نشان می دهند. با این وجود، یک سری تفاوت های مهمی وجود دارد که متخصصان سلامت روان برای دشن یک تشخیص دقیق…
بیش تر بخوانید
داشتن خواب کافی می تواند مفید باشد

بر اساس عقیده متخصصان اعصاب UC بارکلی، داشتن یک خواب کافی می تواند برای بهبود اضطراب انتظاری مفید باشد، ولی نداشتن خواب کافی می تواند منجر به وخیم تر شدن شرایط شود.

این بدان دلیل است که نداشتن خواب مناسب منجر به تحریک بخشهایی از مغز شما، شامل بادامه مغز و قشر جزیره ای می شود که مربوط به پردازش عواطف هستند.

این یک چرخه نادرستی می باشد، به دلیل اینکه افرادی که از اضطراب رنج می برند، ممکن است مشکلاتی را در خوابیدن داشته باشند و محروم شدن آنها از خواب می تواند منجر به خشمگین تر شدن آنها شود.
ترس دوره ای در برابر اضطراب انتظاری

ترس دوره ای یک مدت زمان کوتاهی به طول می کشد و عبارت از واکنش نسبت به یک تهدید قابل پیش بینی می باشد.

در نقطه مقابل، اضطراب انتظاری درای یک مدت زمان طولانی تری می باشد و عبارت از واکنش نسبت به یک تهدید غیرقابل پیش بینی می باشد.

در یک مطالعه چاپ شده در مجله افسردگی و اضطراب[۱]، متخصصان اعصاب با استفاده از تکنولوژی اسکن تصویر برداری رزونانس مغناطیسی عملکردی[۲] (fMRI) نتیجه گیری کردند که این دو نوع از ترس مشابه یکدیگر نمی باشند، چرا که منجر به فعال شدن بخش های مختلفی در مغز می شوند.

[۱] Depression and Anxiety

[۲] Functional Magnetic Resonance Imaging

مرکز روانشناسی و روانپزشکی مگاروان
مشاوره طلاق رایگان
مشاور کودک خوب
مشاوره تلفنی فوری
مشکلات جنسی زناشویی
اختلال روانی شخصیت
اعتیاد مواد مخدر اینترنت
روانپزشک خوب

اضطراب انتظاری و پرواز

زمانی که شما دچار اضطراب پرواز می شوید، شما یک ترس موجود و در حال تجربه را در دنیای واقعی مشاهده می کنید.

شما بر روی صندلی یک هواپیمای واقعی می نشینید و در مورد بلند شدن آن نگران می شوید یا در صورتی که صدای ناشناسی را در طول پرواز بشنوید، دچار اضطراب می شوید.

در نقطه مقابل، در صورتی که شما یک اضطراب انتظاری در مورد پرواز داشته باشید، شما از پرواز تجسمی خواهید ترسید، و در صورتی که وارد هواپیما شوید، از اتفاقاتی که ممکن است صورت بگیرد، ترس خواهید داشت.

شما در خانه هستید و یک یا چند مورد از اتفاقات ناگوار پرواز تخیلی را تصور می کنید.

برای از بین بردن اضطراب مربوط به پرواز بعدی، می توانید از موارد زیر استفاده کنید:

پذیرش این تفکر که پرواز به اندازه کافی ایمن می باشد و ارزش رزور کردن یک صندلی را دارد و باید به خودتان بگویید که تفکر در مورد آن را متوقف کنید.
این واقعیت را بپذیرید که احتمال اتفاق افتادن حادثه ناگوار هوایی برای شما، کمتر از یک درصد می باشد و حتی این موضوع را بپذیرید که به هر صورت می خواهید این کار را انجام بدهید.
موقعیت خودتان را مجددا تنظیم کنید. برای مثال، در صورتی که ترس از آشفتگی شما را تا شب بیدار نگه دارد، به خودتان یادآوری کنید که بهترین حالت برای دچار شدن به آشفتگی بر روی صندلی شما می باشد که در آن کمربند ایمنی را هم می بندید.
نویسنده: لیزا فریچر[۱] – تمامی حقوق اثر متلق به تیم مگاروان است.
آخرین به روز رسانی: ۰۹ سپتامبر ۲۰۱۸

منبع: مقابله با اضطراب انتظاری- مرکز مشاوره

روانشناسی رنگ ها چه حرفی برای گفتن دارد؟ (بخش یک)

۱,۵۰۶ بازديد


شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در برخی مواقع، به طور ناخودآگاه نسبت به طیف خاصی از رنگ ها متمایل شده و یا به صورت بالعکس از گروهی از رنگ ها دوری کنید.

براساس مطالعات انجام شده در حوزه ی روانشناسی رنگ، ارتباطات مثبت و قابل توجهی در بین تمایل افراد به رنگ و حالات روانشناختی آن ها وجود دارد.

افراد در موقعیت های شادی و نشاط به طیف خاصی از رنگ ها علاقه نشان می دهند، این در حالی است که قرار گرفتن در وضعیت افسردگی، اضطراب، سوگ و یا آشفتگی های روانی، علایق رنگی را در انسان ها به گونه ای قابل توجه تغییر می دهد.

اگرچه ممکن است موضوع علاقه مندی به رنگ، تا حدودی شخصی، پیش پاافتاده و یا سطحی به نظر برسد، مطالعات زیادی حاکی از تاثیر چشمگیر رنگ ها در بهبود حالات روانی و بیماری های جسمانی می باشند.

همچنین با آگاهی از تاثیرات روانی ناشی از هر رنگ، می توان در ارتباط با دیگران و یا محیط اطراف، از تاثیر ضمنی رنگ در جهت تحقق اهداف استفاده کرد.

امروزه کاربرد روانشناسی رنگ در معماری، طراحی های محیطی، اصول قبولی در مصاحبه های استخدامی، مذاکرات کاری، قرارهای ملاقات دوستانه و بسیاری موقعیت های دیگر مورد استقبالی بی نظیر قرار گرفته است.

آگاهی از ویژگی رنگ ها، با پیروی از اصول روانشناسی گشتالت و قوانین تداعی، می تواند فاصله ی شما تا موفقیت، سلامتی و نشاط را تا حد قابل توجهی کاهش دهد
خطر خود شیفتگی و آثار ویرانگر آن را بیشتر بشناسید
0 دیدگاه
/
اردیبهشت ۲۸, ۱۳۹۸
ادامه مطلب ...
بنفش مناسب چه افرادی است؟

۱) بنفش تلاش می کند تا جنبه ی سلطه گرانه رنگ قرمز متانت رنگ آبی را ترکیب کند و از این طریق تداعی گر درجه ی بالائی از صمیمیت همراه با حساسیت است.

شخصی که رنگ بنفش را ترجیح می دهد، خواستار دست یافتن به یک رابطه ی جادویی است. این رنگ می تواند در موقعیت های نیازمند اقتدار و در عین حال صمیمیت به خوبی اثرگذار باشد.

۲) عملکرد صحیح سیستم لنفاوی را بهبود می بخشد و برای افراد دارای اختلال در عملکرد غدد لنفاوی توصیه می شود.

۳) بنفش، رنگ خنثی کننده زخم ها و صدمات عاطفی واحساسی است و برای کاهش علایم مبتلایان به تشنج های عصبی، افسردگی، اضطراب، فوبی، اضطراب اجتماعی، خجالت زدگی و کم اشتهایی بسیار مفید است.

این رنگ، سمبل نشاط وشادمانی، نشانه دانش وآگاهی است و به سرحال آمدن روحیه کمک می کند.

۴) درمعالجه ی بی خوابی، ناراحتی های سیستم گوارش، رفع سرماخوردگی، آسم، برونشیت، آنفولانزا و شادابی بخشی به پوست صورت بسیار موثر است.

افراط گران در استفاده از رنگ بنفش بدانند

استفاده زیاد از این رنگ می تواند منجر به عدم تعادل در سیستم عصبی شود. به همین دلیل استفاده از این رنگ به همراه رنگ های سبز و آبی بیشتر توصیه می شود.
آیا آبی رنگ آرامش است؟

رنگ آبی که به رنگ حقیقت مشهور است، نشان از ذهن عالی و هوش سرشار دارد و رنگ آرامش کامل است.

آبی، رنگ نظم و ترتیب است و نشان دهنده ی حساسیت، ظرافت، عشق به خانواده، وحدت و دلبستگی است.

از دیدگاه روانشناسی، این رنگ تداعی گر احترام و اعتماد است و علاقه مندان به آن روحیه ای نسبتا حساس و شکننده داشته و از خودآگاهی بالایی برخوردارند.

طالبان رنگ آبی، خواستارآرامش، محیط بی سروصدا، دور بودن از ناراحتی ها و اضطراب ها هستند.

جالب است بدانید که ادراک حسی رنگ آبی، طعم شیرین و محتوای عاطفی آن ملایمت است.
روانشناسی_رنگ_چه_حرفی_برای_گفتن

مشاورانه
مشاوره خانواده
مشاوره ازدواج
مشاوره تلفنی
مشاوره آنلاین
تست روانشناسی
مشاوره روانشناسی
مشاوره جنسی
اختلال روانی
استخدام روانشناس و روانسنج

از اعجاز رنگ آبی در چه مواردی استفاده کنیم؟

۱) این رنگ منجر به افزایش توانایی تمرکز در انسان شده و محققان آن را انتخابی مناسب برای محیط های نیازمند تفکر معرفی کرده اند.

آبی می تواند انتخاب خوبی برای اتاق مطالعه، رنگ پردازی کلاس های درس، یا سالن های مطالعاتی و یا اتاق های فکر سازمان ها باشد.

۲) افراد دارای رژیم لاغری، مبتلایان به سرما خوردگی، گلودرد، گواتر، بریدگی، خراش، سوختگی، رماتیسم، بی خوابی، انواع گونه های گرفتگی عضلات، دل دردها و یا تب می توانند از اثرات آرامش بخش، خنکی زا و ضد باکتری این رنگ به خوبی بهره ببرند.

علی رغم خواص بی نظیر این رنگ لازم است بدانیم استفاده بی رویه از رنگ آبی می تواند منجر به کم شدن اشتها، کاهش فشارخون، نبض و علایم تنفسی شود.
القای تاثیر گذاری و آرامش به کمک رنگ سبز

رنگ فرعی سبز که از ترکیب دو رنگ اصلی آبی و زرد به وجود می آید، نماد آرامش، امید و متانت است.

این رنگ شادی بخش، خستگی را کاهش داده و قدرت صبوری و تحمل را افزایش می دهد.

با استفاده از این رنگ می توانید احساس صلح و دوستی و هماهنگ بودن را به خوبی القا کنید.

از آنجا که رنگ سبز نشانه ی سلامتی است و ثبات و امنیت را به ارمغان می آورد در محیط هایی که نیاز به القا آرامش در آن ها زیاد است، می تواند بسیار موثر واقع شود.

این رنگ گزینه ی مناسبی برای پردازش های رنگی در محیط های بیمارستانی است و امید و سلامتی را تداعی می کند.
به منظور افزایش توان درک مطلب نیز می توان از رنگ سبز کمک گرفت.

در استفاده روزمره، همراه شدن سبز با نارنجی بهترین و بیشترین تاثیر را دارد و تصویری از فعالیت، پرشور بودن و در عین حال لطافت ایجاد می کند.
مشاوره روانشناسی
سبزپوشان چه خصوصیاتی را بیشتر نشان می دهند؟

اگرچه قاعده ی کلی ای در مورد ثابت بودن صفات شخصیتی وجود ندارد اما کسانی که رنگ سبز را به عنوان یکی از مهم ترین علاه مندی هایشان عنوان می کنند، ویژگی های زیر را بیشتر از دیگران نشان داده اند:

اراده درانجام کار، پشت کار و اسقامت
تمایل نسبت به به کرسی نشاندن حرف خود
فرد برای خود مقام بلندی را قایل است ومایل است به دیگران پند واندرزهای اخلاقی ارائه کند.
تمایل به تاثیر گذاری بر محیط پیرامون

آنجا که سبز، درمانگر می شود

بر اساس پژوهش ها، استفاده از رنگ سبز می تواند به کاهش تورم و التهاب مفاصل، بافت ها و نسوج کمک کند.

مهم ترین عضو متاثر از رنگ سبز، قلب انسان است و بسیاری از ناراحتی های قلبی، فشار خون زیاد یا کم ، سردردهای ناموزون، میگرن و رنگ پریدگی از طریق این رنگ راحت تر درمان می شوند.

اگر چه این رنگ، برای چشم آرامش بخش است اما در درمان سرطان و بیماری های غده ای مناسب نیست زیرا باعث تسریع رشد تومورهای سرطانی شده و در این زمینه می تواند بسیار خطرناک باشد.

برای مطالعه ی دیگر خواندنی های حیرت انگیز دنیای رنگ ها، ادامه مطلب روانشناسی رنگ ها را دنبال کنید.

منبع: سارا نظری مقدم ، روانشناسی رنگ ، مشاروانه : مرکز روانشناسی مشاوره آنلاین

تمامی حقوق اثر متلق به سایت مشاورانه می باشد و گذاشتن مطلب با لینک و نام مشاورانه بلامانع است

منبع : روانشناسی رنگ ها چه حرفی برای گفتن دارد؟ (بخش یک)-مشاورانه

اختلال بی اعتنایی و نافرمانی در کودکان و نوجوانان

۱,۵۷۲ بازديد
تعریف

اختلال بی اعتنایی و نافرمانی[1] (ODD) یک اختلالی می باشد که بیشتر در کودکان و نوجوانان مشاهده می شود.

ویژگی های این اختلال عبارت از رفتار منفی، نافرمانی یا بی اعتنایی می باشد که نسبت به رفتار آزمایشی نرمال مشاهده شده در اکثر کودکان و در زمان های مختلف، بدتر می باشد.

اکثر کودکان در دوره های مختلفی با مشکلاتی مواجه می شوند، به خصوص در طول دوره 18 ماه تا سه سال و بعدا در طول دوره نوجوانی.

این دوره های سخت بخشی از فرآیند رشد نرمال مربوط به بدست آوردن احساس قوی تری نسبت به فردیت و جدا شدن از والدین می باشد.

با این وجود، ODD یک نوع رفتار بی اعتنایی می باشد که نسبت به رفتارهای فردی نرمال طولانی تر و شدیدتر می باشد، ولی آنقدر افراطی نمی باشد که شامل تخلف از قواعد اجتماعی یا حقوق دیگران باشد.

راهنمای متخصصان سلامت روانی، راهنمای آماری و تشخیص اختلالات آماری، چهارمین چاپ، تجدید چاپ متنی[2] (DSM – IV – TR)، ODD را به عنوان یکی از اختلالات رفتار مختل کننده دسته بندی کرده است.
تعریف

کودکانی که دارای ODD هستند، در اغلب مواقع نافرمانی می کنند. آنها به راحتی عصبانی می شوند و ممکن است که در اکثر مواقع عصبانی به نظر برسند.

کودکان بسیار جوان دارای این نوع اختلال، نسبت به مواردی که بی ارزش به نظر می رسند، کج خلقی های شدیدی نشان خواهند داد که 30 دقیقه یا بیشتر طول می کشد.

علاوه بر این، کودک دارای ODD در اغلب مواقع جر و بحث هایی را شروع خواهد کرد و به آن ادامه خواهد داد.

پیروز شدن در یک جر و بحث یک مورد مهمی برای کودکان دارای این نوع اختلال محسوب می شود.

حتی در صورتی که این فرد جوان بداند که برتری خودش را از دست خواهد داد یا برای ادامه دادن به کج خلقی یا جر و بحث مجازات خواهد شد، قادر به متوقف کردن این شرایط نخواهد بود.

با این وجود، اکثر کودکان دارای ODD، خودشان را به عنوان یک فرد جر و بحث کننده یا مشکل در نظر نخواهند گرفت.

برای این کودکان، مقصر دانستن سایر افراد به خاطر مشکلاتی که برایشان ایجاد شده است، یک مورد معمولی می باشد.

چنین کودکانی می توانند کمال گرا باشند و با در نظر گرفتن تخلفاتی که به عنوان یک رفتار صحیح در نظر می گیرند، احساس عدالت قویتری داشته باشند.

آنها در برابر دیگران ناشکیبا و بی تحمل هستند. احتمال جر و بحث شفاهی این افراد با سایر افراد، بیشتر از بروز درگیری های فیزیکی توسط این افراد می باشد.

سایر کودکان یا نوجوانان دارای ODD، ممکن است تلاش کنند با اذیت کردن عمدی یا انتقاد کردن، سایر افراد را تحریک کنند.

برای مثال، یک نوجوان می تواند روش یا صحبت کردن و یا لباس پوشیدن یک فرد را مورد انتقاد قرار بدهد.

این رفتار های ایجاد تضاد، معمولا از طریق یک مظهر قدرت، همانند یک سرپرست، مربی یا معلم اعمال می شود.

با این وجود، نوجوانانی که در آنها ODD تشخیص داده شده است، همچنین می توانند افراد زورگویی باشند که از مهارت های زبانی خودشان برای طعنه زدن یا سوء استفاده از سایر کودکان استفاده می کنند.

[1] Oppositional defiant disorder

[2] Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders , fourth edition, text revision
عوامل و علائم

متن
عوامل

ODD به عنوان یک مشکل برای خانواده ها و نه برای افراد، نامگذاری شده است. این مشکل در خانواده هایی صورت می گیرد که برخی از فاکتورهای زیر یا تمامی آنها در آن خانواده وجود داشته باشند:

محدودیت های اعمال شده از طریق والدین بیش از حد سخت گیرانه یا سهل انگار می باشند، یا با یک ترکیب ناسازگارانه از هر دو این موارد می باشند.
زندگی خانواده بدون ساختار مشخص می باشد؛ قواعد، محدودیت ها و نظم ها نامعین می باشند یا به صورت ناسازگارانه ای اعمال می شوند.
حداقل یکی از والدین، رفتار متضادی در تعاملات خودش با سایر افراد دارد.
برای مثال، ممکن است که پدر یا مادر در مقابل کودک خودشان، جر و بحث های زیادی با همسایه ها، کارمندان مغازه، سایر اعضای خانواده و غیره داشته باشد.
حداقل یکی از والدین به دلیل مشکلات عاطفی والدین (همانند افسردگی)، جدایی یا طلاق و یا ساعات کاری، به صورت فیزیکی یا عاطفی در دسترس کودک نمی باشند.

رفتار بی اعتنایی صورت گرفته از طرف کودک، می تواند یک رفتاری برای احساس ایمنی یا به دست آوردن کنترل باشد.

همچنین این رفتار می تواند نشان دهنده تلاش برای جلب توجه یک سرپرست بی مسولیت و بی علاقه باشد.

همچنین ممکن است که فاکتورهای ژنتیکی در ODD وجود داشته باشند؛ به نظر می رسد که این اختلال در اغلب مواقع در خانواده ها صورت می گیرند.

با این وجود، این الگو می تواند نشان دهنده رفتار انعکاسی باشد که از نسل های قبلی یاد گرفته شده است و منعکس کننده تاثیرات ژن یا ژن های اختلالی نباشد.
علائم

بر اساس DSM – IV – TR، تشخیص ODD می تواند در کودکانی صورت بگیرد که معیار های زیر را دارند، و باعث خواهد شد .

این رفتارها در مقایسه با حالت معمولی این رفتارها در کودکان دارای سن و سطح رشد مناسب، به میزان بیشتری در افراد ODD مشاهده شود.

یک الگوی رفتار منفی، خسمانه و بی اعتنایی که حداقل به مدت شش ماه به طول می کشد، و شامل چهار (یا بیشتر از چهار) مورد از موارد پایینی در کودک وجود دارد. کودک:

کنترل وضعیت خودش را از دست می دهد
بیش از حد به افراد بزرگسال اصرار می کند
در اغلب مواقع نسبت به قواعد یا درخواست های افراد بزرگسال بی توجهی می کند
به صورت تعمدی تلاش می کند تا افراد را تحریک کند
به خاطر اشتباهات یا بدرفتاری های خودش، سایر افراد را سرزنش می کند
در اغلب مواقع، به صورت سریع از طریق سایر افراد تحریک می شود
در اغلب مواقع خشمگین و بی میل است
در اغلب مواقع کینه توز است

به منظور تشخیص دادن اختلال بی اعتنایی و نافرمانی در کودک، باید اختلالات رفتاری منجر ایجاد اختلال قابل توجهی در عملکرد اجتماعی، آکادمیکی یا شغلی شود و این رفتار نباید صرفا در طول دوره های روان پریشی یا اختلال روانی صورت بگیرد.

علاوه بر این، کودک نباید معیارهای مربوط به اختلال کرداری[1] را داشته باشد که یک نوع اختلال رفتاری[2] شدیدی می باشد.

در صورتی که فرد جوان 18 ساله یا بزرگتر باشد، نباید معیارهای اختلال شخصیتی ضداجتماعی را داشته باشد

[1] Conduct Disorder

[2] Behavioral Disorder
جدیدترین روش های روانشناسی کودک
آمارها

فرض بر این است که اختلال بی اعتنایی و نافرمانی، تقریبا در 6% از کودکان ایالات متحده صورت می گیرد.

این اختلال در بین افراد دارای وضعیت اقتصادی – اجتماعی پایین تر، در سطح گسترده تری رواج دارد.

در یکی از مطالعات صورت گرفته، در 8% از کودکان مربوط به خانواده های کم درآمد، ODD تشخیص داده شده بود. این اختلال معمولا در سن شش سالگی کودک مشخص می شود.

قبل از سن نوجوانی (در 9 تا 12 سالگی) میزان تشخیص این اختلال در پسران بیشتر از دختران می باشد، ولی میزان این تشخیص در دوره نوجوانی، ما بین دختران و پسران یکسان می باشد.

تخمین زده شده است که در حدود یک سوم از کودکانی که دارای اختلال کمبود توجه / بیش فعالی[1] (ADHD) هستند، همچنین دارای ODD هم می باشند.

کودکانی که ODD دارند، در اغلب موارد به عنوان افراد مضطرب یا افسرده هم شناخته می شوند.
تشخیص

اختلال بی اعتنایی و نافرمانی در زمانی تشخیص داده می شود که مشکل رفتاری کودک بیش از شش ماه به طول بکشد.

هیچ نوع آزمون یا آزمایش استانداردی برای تشخیص ODD وجود ندارد. به منظور مشخص کردن اینکه هیچ نوع مشکل بالینی منجر به این رفتار کودک نمی شود، می توان یک بررسی پزشکی کاملی را بر روی کودک انجام داد.

بعد از ارزیابی بالینی، باید یک ارزیابی روانشناختی از کودک صورت بگیرد که شامل مصاحبه با یک متخصص سلامت روان می باشد.

همچنین متخصص سلامت روان می تواند با والدین و معلمان کودک هم مصاحبه انجام دهد.

در برخی مواقع آزمون های روانشناختی به کودک داده می شود و با پاسخ دادن کودک به آن پرسشنامه ها، وجود داشتن سایر اختلالات مشخص می شود.

ارزیابی ODD شامل مشخص کردن یک اختلال رفتاری اختلال آورتری می باشد که به عنوان اختلال کارکردی شناخته می شود.

CD مشابه ODD می باشد، ولی همچنین شامل پرخاشگری فیزیکی نسبت به سایر افراد هم می باشد، همانند مبارزه کردن یا به صورت تعمدی تلاش کردن برای آسیب رساندن به یک شخص دیگر.

همچنین کودکان دارای CD، به صورت مکرری قوانین را زیر پا می گذارند و برای مثال، از طریق دزدی کردن، به حقوق سایر افراد تعرض می کنند.

آنها در مقایسه با کودکان ODD تمایل بیشتری به نامشخص شدن دارند و به همین دلیل دروغ می گویند و برخی از رفتارهای غیرقابل قبول خودشان را به صورت مخفی نگه می دارند.

تشخیص ODD می تواند سطح شدت آن به صورت خفیف، متوسط یا شدید را مشخص کند.

[1] attention-deficit/hyperactivity disorder

اختلال بی اعتنایی و نافرمانی در کودکان و نوجوانان
ناگفته های افسردگی نوجوانان
نوجوانان و تغییرات دوران بلوغ
با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟
هر آنچه لازم است در مورد کودک خجالتی بدانید

درمان ها

درمان ODD بر روی هر دو مورد کودک و والدین متمرکز است. اهداف درمانی شامل کمک به کودک برای احساس محافظت شدن و ایمنی و آموزش به وی برای داشتن رفتار مناسب می باشد.

ممکن است که والدین به یادگیری نحوه اعمال محدودیت های مناسب برای یک کودک و نحوه برخورد با کودک دارای رفتار ODD نیاز داشته باشند.

همچنین آنها ممکن است که به یادگیری نحوه آموزش و اجرای رفتار مورد دلخواه نیاز داشته باشند.

همچنین والدین در مشکلاتی که منجر به فاصله گرفتن آنها از کودک می شود، به کمک نیاز دارند. چنین مشکلاتی می توانند شامل الکلیسم یا وابستگی به دارو، افسردگی و یا مشکلات مالی باشد.

در برخی از موارد، کمک های قانونی و اقتصادی می توانند لازم باشند. برای مثال، یک مادر مجرد می تواند به کمک های قانونی نیاز داشته باشد تا از طرف پدر کودک، حمایت هایی را برای کودک خودش به دست بیاورد .

نیاز نداشته باشد که در دو جا کار بکند و می تواند بعد از ظهرها در خانه بماند و در کنار فرزند خودش باشد.

معمولا رفتار درمانی[1] در درمان ODD مفید می باشد. رفتار درمانی بر روی تغییر رفتارهای خاص تمرکز می کند و بر روی تحلیل سابقه رفتاری یا سال های اولیه زندگی وی متمرکز نمی شود.

تئوری مربوط به رفتار درمانی عبارت از این است که فرد می تواند مجموعه متفاوتی از رفتارها را یاد بگیرد تا آنها را جایگزین رفتارهایی بکند که منجر به ایجاد مشکلات می شوند.

همزمان با اینکه کودک نتایج بهتری را از رفتار جدید به دست می آورد، وی تمایل پیدا خواهد کرد تا به جای برگشت به رفتارهای قبلی و مشکل زا، به این رفتار جدید خودش ادامه بدهد.

به عنوان مثال، ممکن است از والدین کودک درخواست شود تا رفتارهایی را مشخص کنند که معمولا منجر به شروع شدن جر و بحث می شوند.

بعد از آن روش های متوقف کردن یا تغییر رفتارها برای جلوگیری از جر و بحث ها به آنها نشان داده می شود.

تکنیک های مدیریت احتمالات[2] می توانند در چارچوب رفتار درمانی قرار بگیرند.

والدین و کودک می توانند برای تنظیم کردن قراردادهایی کمک شوند که رفتارهای ناخواسته را مشخص می کند و پیامدهای آن را بیان می کند.

برای مثال، ممکن است که کودک یک مزیت یا بخشی از اجازه خود را در زمان داشتن کج خلقی خشمگینانه از دست بدهد.

این قراردادها می توانند شامل مراحل یا طبقاتی باشند – برای مثال، کم کردن مجازات در صورتی که کوک یک جر و بحثی را شروع کند، ولی در یک دوره زمانی خاص جر و بحث را خاتمه بدهد.

چنین قراردادی می تواند برای مشخص کردن پاداش مربوط به رفتار مورد دلخواه هم تنظیم شود.

برای مثال، در صورتی که کودک یک هفته هیچ نوع رفتار نافرمانی نداشته باشد، وی می تواند یک فیلم را انتخاب کند که در آخر هفته و همراه با خانواده آن را ببیند.

این قرار دادها می توانند با معلمان کودک به اشتراک گذاری شوند.

والدین تشویق می شوند که تا حد ممکن، از رفتار مناسب و غیرمشکل زا قدردانی کنند.

توجه یا تشویق از طرف والدین در زمان انجام رفتار مناسب از طرف کودک، می تواند این احساس را در کودک ایجاد کند که والدین حتی در زمان انجام ندادن نافرمانی هم نسبت به رفتار وی مطلع هستند.

شناخت درمانی[3] می تواند برای کودکان بزرگتر، نوجوانان و والدین مفید باشد.

در شناخت درمانی، فرد راهنمایی می شود تا اطلاعات بیشتری نسبت به تفکرات و احساسات مشکل زا در موقعیت های خاص به دست بیاورد.

درمانگر می تواند یک روش تفکر را در مورد مشکل ارائه بدهد که به احتمال بیشتری باعث خواهد شد که شخص به موارد دلخواه یا مورد نیاز خودش دست پیدا کند.

برای مثال، ممکن است یک دختر مورد کمک قرار بگیرد تا مشاهده کند که بیشتر عصبانیت های وی از احساساتی ناشی می شود که هیچ شخصی به آن اهمیت نمی دهد؛

ولی رفتار خشمگینانه وی منبع مشکلات وی می باشد، چرا که باعث می شود سایر افراد از وی دور شوند.

هر چند که روان درمانی[4] مبنای درمان ODD می باشد، ولی دارو هم در برخی مواقع می تواند مفید باشد.

کودکانی که به صورت همزمان به ADHD هم مبتلا هستند، ممکن است که برای کنترل رفتار تکانشی خودشان و گسترده کردن محدوده توجه شان، به درمان پزشکی نیاز داشته باشند.

همچنین کودکانی که مضطرب یا افسرده هستند هم می توانند از طریق داروهای مناسب مورد کمک قرار بگیرند.
پیش بینی

معمولا درمان ODD یک تعهد طولانی مدت می باشد. ممکن است که یک سال یا بیشتر طول بکشد تا درمان صورت گرفته منجر به بروز پیشرفت قابل توجهی شود.

نکته مهمی که خانواده ها باید رعایت کنند عبارت از ادامه دادن به درمان می باشد، حتی در مواقعی که نتایج درمانی سریعا ملموس نباشند.

در صورتی که ODD درمان نشود یا فرآیند درمانی ترک شود، احتمال صورت گرفتن اختلال کرداری در کودک بیشتر می باشد.

ریسک ایجاد اختلال کرداری در کودکان دارای نافرمانی خفیف، کمتر می باشد. در کودکانی که نافرمانی بیشتری دارند و در کودکان مبتلا به ADHD، این ریسک بیشتر می باشد.

اختلال کرداری در افراد بالغ به عنوان اختلال شخصیتی ضد اجتماعی[5] یا SAD نامیده می شود.

همچنین کودکان دارای ODD درمان نشده، در دوره بزرگسالی با ریسک ایجاد رفتارهای نافعال – پرخاشگر مواجه هستند.

افراد دارای ویژگی های نافعال – پرخاشگر تمایل دارند تا خودشان را به عنوان قربانی در نظر بگیرند و سایر افراد را به خاطر مشکلات خودشان سرزنش کنند.
پیشگیری

پیشگیری از ODD با یک مراقبت مناسب شروع می شود. در صورت امکان، خانواده ها و مراقبانی که با آنها برخورد دارند، باید مراقب هر نوع مشکلی باشند که می تواند برای ارائه ساختار و توجه مورد نیاز از طرف والدین، موانعی را ایجاد کند.

تشخیص اولیه ODD و ADHD یک مورد الزامی برای به دست آوردن کمک برای کودک و خانواده می باشد که تا حد ممکن باید سریعا انجام شود. با مشخص شدن و درمان ODD در مراحل اولیه، توانایی کودک برای ایجاد الگوهای سالم در برخورد با سایر افراد افزایش می یابد.

[1] Behavioral Therapy

[2] Contingency management techniques

[3] Cognitive therapy

[4] Psychotherapy

[5] antisocial personality disorder

شایع ترین مشکلات رفتاری کودکان و روش های درمان

۱,۵۶۷ بازديد

پرخاشگری و حملات بدخلقی (قشقرق) کودکان را چگونه مدیریت کنیم؟

پرخاشگری کودکان علل مختلفی دارد. وقتی آن ها شروع به قشقرق راه انداختن می کنند، بسیار مهم است که بتوانید به دلیل آن پی ببرید.

در حقیقت هیچ کودکی شبیه به کودک دیگر نیست و ممکن است دلیل رفتارهای پرخاشگرانه ی فرزند شما با کودکی دیگر فرق کند.

کودکان کوچک تر ممکن است به علت این که نمی‌‌‌دانند احساسات ناخوشایند خود مانند خشم و ناکامی را چگونه با کلمات ابراز کنند به پرخاشگری روی آورند.

صحبت با کودکان و کمک به آنان برای بیان احساساتشان بدون پرخاشگری در این موارد مفید است.

کودک ممکن است شاهد دعوا و پرخاشگری والدین یا دیگر اعضای خانواده باشد و از این رفتارها الگو برداری کند.

بنابراین کنترل محیط منزل، عدم به کار گیری پرخاشگری در روابط بین فردی اعضای خانواده و همچنین نظارت بر برنامه‌‌های تلویزیونی که کودک مشاهده می‌‌کند می‌‌تواند این اثرات را تا حد ممکن کاهش دهد.

گاهی به مرور زمان کودک یاد می‌‌گیرد که با بد خلقی و پرخاشگری می‌‌تواند به آنچه می‌‌خواهد دست یابد.

اگر والدین در برابر داد و فریاد یا پرخاشگری وی تسلیم شوند او در می‌‌یابد این رفتار راهی برای گرفتن آنچه می‌‌خواهد از بزرگسالان است.

بعضی کودکان با فرد خاصی مانند مادر یا مادر بزرگ بیشتر این رفتارها را نشان می‌‌دهند تا با دیگر اعضای خانواده.

این موضوع اهمیت برخورد یکسان و یکنواخت همه بزرگسالان در خانواده و اطراف کودک را نشان می‌‌دهد.

اگر کودک در یابد که هر وقت و هر کجا پرخاشگری کند پیامد یکسانی متحمل می‌‌شود چنین رفتاری قطعاً کاهش می‌‌یابد.

علی رغم پرخاشگری و بدخلقی کودک، رعایت بعضی از اصول نیز می‌‌تواند به شما در کاهش این رفتارها کمک کند که عبارتند از :

ـ در انتظارات خود از کودک و به کارگیری روش های تربیتی در زمان ها، مکان ها و توسط افراد مختلف مانند مادر، پدر، مادربزرگ و… تا حد ممکن یکنواخت عمل کنید.

قابل پیش‌بینی بودن پیامد یک رفتار به کودک احساس امنیت می‌‌دهد و وی را از سر درگمی می‌‌رهاند و مشکلات رفتاری وی را کاهش می‌‌دهد.

ـ قوانین را به صورت روشن به کودک بگویید. او باید بداند احساس خشم و ناکامی طبیعی است ولی مرزهایی برای شیوه ی ابراز آن وجود دارد مثلاً زدن دیگران ممنوع است.

ـ در اثر بدخلقی و قشقرق کودک تسلیم خواسته‌‌های غیرمنطقی او نشوید. این رفتار کودک را نادیده بگیرید. (در عین حال ایمنی کودک را در نظر داشته باشید. اگر وی به کار خطرناکی دست زد بلافاصله باید مداخله کنید).

ـ تلاش کودک برای ابراز مناسب احساسات ناخوشایند مثل خشم را تشویق کنید.

ـ موقعیت هایی که کودک بیشتر دچار بدخلقی و پرخاشگری می‌‌شود مانند زمانی که خسته، گرسنه یا خواب آلود است را شناسایی کرده، توجه به نیازهای جسمانی و روانشناختی کودک را در برنامه ریزی‌‌های روزانه خود در اولویت قرار دهید.
مرکز مشاوره ستاره ایرانیان
رقابت بین خواهر و برادرها و آنچه لازم است بدانید.

رقابت و حسادت بین خواهر و برادرها از شایعترین مشکلات والدین محسوب می‌‌شود.

این موضوع پدیده‌ای عالم گیر است و پدر و مادر را بیش از هر کس دیگر دچار احساس ناکامی و نگرانی می‌‌کند.

گرچه بسیاری از کتاب ها توصیه می‌‌کنند که خواهر و برادرها را به حال خود گذاشته و در دعوا و درگیری آن ها دخالت نکنیم.

بعضی از بزرگسالان خاطراتی از بدرفتاری خواهر یا برادر خود در دوران کودکی بدون دخالتی از سوی والدین به یاد دارند که بسیار برایشان رنج آور است.

بنابراین با وجود طبیعی بودن رقابت بین خواهر و برادرها، نظارت والدین بر شیوه تعامل و ارتباط فرزندان با هم اهمیت بسزا یی دارد.

بنابراین توصیه‌‌های زیر در برخورد با رقابت و حسادت خواهر و برادر‌ها می تواند برای تان بسیار کمک کننده باشد:

اطمینان یابید که هیچ یک از فرزندان توسط خواهر یا برادر خود مورد سوء رفتار کلامی، جسمانی یا جنسی قرار نمی‌‌‌گیرد. قانونی در خانه برقرار کنید که خشونت از هر نوع نسبت به دیگران را ممنوع کند.
از لقب دادن به کودکان پرهیز کنید. حتی لقب‌‌های خوب مانند هنرمند یا ورزشکار می‌‌تواند برانگیزاننده حسادت دیگر فرزندن شود و کودک را برای حفظ این لقب دچار اضطراب و ناکامی نماید.
با کودکان طوری رفتار کنید که بفهمند هر یک دارای ویژگی‌‌های منحصر به فردی هستند که با دیگران متفاوت است. آنان را به صورتی غیر منصفانه با هم مقایسه نکنید.
علاوه بر زمانی که با همه فرزندان می‌‌گذرانید با هر یک از آنان زمانی جداگانه هر چند اندک صرف کنید.
بپذیرید که رقابت بین خواهر و برادرها طبیعی است. همه گاهی نسبت به خواهر یا برادر خود احساس خشم می‌‌نمایند در حالیکه بیشتر آنها در برابر افراد خارج از خانواده از یکدیگر حمایت می‌‌کنند.
به خبرچینی کودکان پاداش ندهید و همیشه جانب یک فرزند را نگیرید.

مرکز مشاوره ایرانیان
در دعوای خواهر و برادرها چه کنیم؟

در صورتی که در موقعیت دعوای خواهر و برادر ها و یا کودکان هم سن و سال قرار گرفتید، رعایت نکات طلایی زیر می تواند بسیار مفید باشد.

لازم است تا حتی‌الامکان اجازه دهید خودشان دعوا را تمام کنند.
اگر یکی یا هر دوی ان ها بسیار عصبای و ناراحت هستند دخالت کنید. آنها را از هم جدا کرده و کودکی را که آسیب دیده یا ناراحت است آرام کنید.
یادتان باشد که قرار نیست در دعوا طرف هیچ یک را بگیرید مگر آن که آنچه رخ داده دیده باشید.
هر دو کودک را تشویق کنید تا درباره ی احساسات خود و آنچه رخ داده صحبت کنند و از آن ها بخواهید فکر کنند چگونه می‌‌توانند اختلاف شان را بدون دعوا و درگیری حل کنند.

Mmsi.ir1
برای مشاوره تلفنی ، حضوری و آنلاین با شماره تماس های 02122689558 و 02122354282 و 02188422495 تماس حاصل کنید
مرکز مشاوره ستاره
حاضر جوابی کودکان و نحوه ی برخورد با آن

اگر چه حاضر جوابی کودکان می تواند بسیار کلافه کننده باشد اما آنقدر ها که فکر می کنید هم بد نیست.

حاضر جوابی و جواب پس دادن، اغلب شیوه‌ای برای نشان دادن نافرمانی و لجبازی کودک و نشانه‌ای از تکامل او برای به دست آوردن استقلال است.

در بسیاری از مواقع تنش های زندگی روز مره مانند به دنیا آمدن کودک دیگر یا تغییر منزل ممکن است این رفتارها را تشدید کند. بنابراین بهتر است در مواجهه با چنین کودکانی موارد زیر را رعایت کنید:

به خاطر داشته باشید که کودکان پیش دبستانی و دبستانی نیاز شدیدی به ابراز وجود و بیان احساسات خود دارند.

بنابراین به آن ها فرصت لازم برای ابراز وجود، نظر دادن و خودی نشان دادن را بدهید تا آرام شوند و از شما حساب ببرند.

انتظارات خود را با توانایی کودک تطبیق دهید. در صورتی که انتظارات شما بیش از توانایی کودک باشد، ممکن است تجربه ی مکرر ناکامی و خشم منجر به حاضر جوابی در مقابل تان شود.
تشویق رفتارهای مثبت را فراموش نکنید.
احترام به کودک را فراموش نکنید. همانطور که بی احترامی به یک فرد بزرگسال می تواند باعث شود تا او به شیوه ای غیر منتظره به شما واکنش نشان دهد، در مورد کودکان نیز این مساله صادق است.

در صورتی که برای کودک هویت قایل شوید و با او برخوردی محترمانه و مبتنی بر برابری داشته باشید، احتمال حاضر جوابی منفی او بسیار کمتر خواهد شد.

مرکز مشاوره ستاره ایرانیان با کادر تخصصی در زمینه زوج درمانی ، مشاوره فردی و شغلی ، روانشناسی زناشویی ، درمان اختلالات افسردگی ، اضطراب ، دوقطبی، وسواس، فوبیا و غیره و رفع مشکلات خانوادگی و زناشویی و مشاوره و تربیت کودک و نوجوان با روش های نوین و بهره گیری از جدیدترین تست روانشناسی آنلاین و روانسجی و دستگاه های نقشه برداری مغزی ، نوروفیدبک و بیوفیدبک و تی دی سی اس همواره در کنار شماست. شماره زیر جهت رزرو وقت مشاوره حضوری ، تلفنی و آنلاین
02122689558 و 02122354282 و 02188422495

شایع ترین مشکلات رفتاری کودکان و روش های درمان
اختلال بی اعتنایی و نافرمانی
۵ تفاوت بین مربیگری و روان درمانی – آیا شما باید همراه با یک درمانگر یا مربی (آماده ساز) تمرین کنید؟
خانواده درمانی ساختاری چیست؟ کاربرد آن در مشاوره خانواده
آنچه یک درمانگر روانشناسی و مشاوره تازه کار نیاز دارد: از رویکرد اکت چه می دانید؟ (بخش دوم)

9 رفتار کوچکی که می توانند شما را به یک تصمیم گیرنده بهتری تبدیل کنند

۱,۵۹۳ بازديد
شناخت نحوه انجام تصمیمات مناسب – همانند اینکه در مصاحبه کاری چه چیزی بپوشیم یا پول خودمان را به چه نحوی سرمایه گذاری کنیم – می تواند یک عامل کلیدی برای داشتن بهترین زندگی ممکن باشد.

همچنین توانمند بودن برای گرفتن چنین تصمیماتی به صورت مکرر و احساس اعتماد به نفس در مورد مهارت های تصمیم گیری خودتان می تواند زمان و انرژی شما را ذخیره کند.

خوشبختانه هر شخصی قادر است که یک سری اقداماتی را برای تبدیل شدن به یک تصمیم گیرنده بهتر انجام بدهد.

در صورتی که بخواهید به یک تصمیم گیرنده بهتری تبدیل شوید، این نه رفتار روزانه بیان شده در زیر را در زندگی خودتان مورد استفاده قرار بدهید.

اطمینان بیش از حد را از بین ببرید

اطمینان بیش از حد می تواند باعث شود که تشخیص های شما کاملا اشتباه باشند. مطالعات صورت گرفته بدون هیچ تناقضی نشان داده اند .

افراد تمایل دارند نسبت به عملکرد خودشان و همچنین دقت دانش خودشان بیش از حد اعتماد کنند

شاید شما 90% نسبت به جایی که اداره را دیده اید، مطمئن باشید. یا شاید 80 درصد مطمئن باشید که می توانید رئیس خودتان را برای یک تبلیغ متقاعد کنید.

در نظر گرفتن سطح اطمینان در حوزه مسولیت های مدیریتی اهمیت بسیار زیادی دارند. بیشتر افراد نسبت به انجام دادن کارها در یک دوره زمانی خاص، بیش از حد اعتماد دارند.

آیا فکر می کنید که کامل کردن یک گزارش، فقط به یک ساعت زمان نیاز دارد؟ آیا پیش بینی می کنید که می توانید صورت حسابهای آنلاین خودتان را در 30 دقیقه پرداخت کنید؟

شاید شما به این نتیجه برسید که در پیشبینی های خودتان اعتماد بیش از حدی دارید.

هر روزه یک زمانی را برای تخمین احتمال موفقیت خودتان صرف کنید. بعد از آن، در پایان روز تخمین های خودتان را بررسی کنید.

آیا آنقدر که فکر می کردید دقیق بوده اید؟ تصمیم گیرندگان خوب، بخش هایی از زندگی خودشان را که در آنجا اعتماد بیش از حد می تواند مشکل زا باشد را می شناسند.

بعد از آن، دیدگاه و رفتار خودشان را برمبنای شرایط موجود تعدیل می کنند.

شناسایی ریسکی که با آن مواجه هستید

آشنا شدن منجر به ایجاد راحتی می شود. به دلیل اینکه شما به رفتار خودتان عادت کرده اید و در مورد خطراتی که به آن مواجه هستید یا آسیب هایی که می توانید ایجاد کنید، فکر نمی کنید، این احتمال وجو دارد که شما تصمیمات اشتباهی بگیرید.

برای مثال، ممکن است که هر روزه در مسیر کارتان با سرعت بالا رانندگی کنید. هر بار که شما با ایمنی به محل کارتان برسید و هیچ نوع جریمه تخلف سرعت به شما تعلق نگیرد، شما با سرعت رانندگی راحت تر خواهید بود.

ولی مشخص است که شما با این کار ایمنی خودتان را به خطر می اندازید و احتمال صورت گرفتن یک نوع ریسک قانونی را افزایش می دهید.

یا ممکن است که شما هر شب، شام خودتان را سریع بخورید. به دلیل اینکه شما علائم سریع ناتندرستی را متوجه نمی شوید، ممکن است که این کار را به عنوان یک مشکل در نظر نگیرید.

ولی در طول زمان، ممکن است که وزنتان افزایش پیدا کند یا در نتیجه این کار دچار یک سری مشکلات سلامتی دیگری شوید.

رفتارهای روزمره تان را که به یک مورد معمولی تبدیل شده اند، شناسایی کنید.

یک سری مواردی وجود دارند که نیاز است یک مقدار در رابطه با آن فکر کنید، چرا که این موارد به صورت اتوماتیک وار صورت می گیرند.

بعد از آن یک زمانی را صرف بررسی این مورد کنید که کدام یک از تصمیمات می توانند خطرناک یا ناسالم باشند و یک برنامه مناسبی را برای گسترش عادت های سالمتر روزمره انجام دهید.

مشکلات خودتان را به یک روش متفاوتی در نظر بگیرید

روشی که شما در مورد یک سوال یا یک مشکل به کار می گیرید، نقش مهمی را در نحوه واکنش شما و درک شما از شانس موفقیت تان دارد.

دو جراح را در نظر بگیرید. یکی از جراحان می گوید که در بین بیماران وی “نود درصد افرادی که چنین روش زندگی دارند، زنده می باشند.

” جراحی دیگری می گوید که “ده درصد از افرادی که چنین روش زندگی دارند، مرده اند.” واقعیت موجود در هر دو جمله یکسان می باشد.

ولی تحقیقات صورت گرفته نشان داده است افرادی که “10 درصد مردم مرده اند” را می شنوند، احساس می کنند که با ریسک بیشتری مواجه هستند.

بنابراین زمانی که با یک تصمیم مواجه می شوید، سعی کنید که یک مسئله موجود را با یک دید متفاوتی در نظر بگیرید.

چند دقیقه را صرف تفکر در مورد این موضوع کنید که یک تغییر کوچک در کلمه بندی، چه تاثیر قابل توجهی بر روی دیدگاه شما در مورد مشکل خواهد داشت.
مشاوره روانشناسی تحصیلی

متن مقاله مشاوره تحصیلی

تمایل داشتن برای تفکر در مورد آن

زمانی که با تصمیمات سختی مواجه می شوید، همانند مهاجرت به یک شهر جدید یا تغییر کار، ممکن است زمان زیادی را صرف تفکر در مورد مزایای و معایب و ریسک ها و مزایای بالقوه بکنید.

همچنین در حالیکه بررسی های علمی نشان داده است که تفکر در مورد گزینه های موجود فواید زیادی دارد، ولی تفکر بیش از حد در مورد گزینه های موجود می تواند منجر به ایجاد مشکلاتی شود.

صرف کردن زمان زیاد برای بررسی فواید و مضرات می تواند سطح استرس شما را تا جایی افزایش دهد که شما در هنگام تصمیم گرفتن با شرایط سختی مواجه شوید.

مطالعات صورت گرفته نشان داده اند که تفکر در مورد یک ایده، مزایای زیادی دارد. تفکر غیرهوشیارانه کاملا دقیق می باشد.

بنابراین خواب بر روی مشکل (تفکر در مورد مشکل) را حتما مد نظر قرار بدهید. یا خودتان را مشغول یک فعالیتی بکنید که منجر به خارج شدن شما از تفکر در مورد مشکل می شود.

اجازه بدهید که ذهن شما بر روی موارد موجود در پس زمینه مشغول شود. در این صورت احتمال ارائه پاسخ های شفاف افزایش می یابد.

یک زمانی را صرف تفکر در مورد اشتباهات خودتان بکنید

چه در صورتی که خانه خودتان را بدون چتر ترک کرده باشید و در مسیر رفتنتان به سر کار کاملا خیس شده باشید، یا به دلیل عدم مقاومت در برابر وسوسه خرید، بودجه خودتان را افزایش داده باشید، باید زمانی را صرف تفکر در مورد اشتباهات خودتان بکنید.

بررسی کردن تصمیمات صورت گرفته در طول روز را به یک عادت روزانه برای خودتان تبدیل کنید.

زمانی که تصمیمات شما منجر به بروز نتایج مناسبی نشوند، از خودتان بپرسید که چه کار اشتباهی را انجام داده اید. سعی کنید از اشتباهات صورت گرفته تان درس بگیرید و در آینده از آن استفاده کنید.

فقط مطمئن شوید که برای یک دوره طولانی در اشتباهات خودتان غرق نخواهید شد. تکرار کردن اشتباهات خودتان به صورت مکرر برای سلامت روانی شما مضر می باشد.

سعی کنید که واکنش های خودتان نسبت به زمان حساس باشد – شاید 10 دقیقه تفکر در طول هر روز در مورد کاری که فردا باید انجام بدهید، می تواند برای شما مفید باشد.

نواقص خودتان را بپذیرید

هر چند که تایید نواقص یک مقدار با ناراحتی همراه است، ولی باید بپذیرید که در برخی موارد اشتباهاتی دارید. تبدیل شدن به یک فرد کامل و بدون نقص، امکان پذیر نمی باشد.

در واقع ذهن شما یک سری نواقص ذهنی را ایجاد کرده است – که به عنوان روش اکتشافی نامیده می شود – و به شما کمک می کند که سریع تر تصمیم گیری کنید.

همچنین در حالی که این نواقص ذهنی می توانند باعث شوند که شما برای چند ساعت مشغول تفکر در مورد تصمیمات خودتان نشوید، ولی می توانند منجر به گرفتن تصمیمات اشتباهی شوند.

برای مثال، روش اکتشافی در دسترس بودن شامل استفاده از مبنای مثال ها و اطلاعاتی برای تصمیمات می باشد که سریعا به ذهن خطور می کنند.

بنابراین در صورتی که شما اخبار زیادی را در مورد آتش گرفتن خانه ها شنیده باشید، احتمالا ریسک پیش بینی آتش گرفتن خانه خودتان را بیش از حد تخمین خواهید زد.

یا در صورتیکه اخیرا اخبار زیادی را در مورد سقوط هواپیماها شنیده باشید، احتمال دارد این تصمیم را بگیرید .

شانس مردن شما در نتیجه سقوط هواپیما، بیشتر از شانس مردن شما در نتیجه تصادف ماشین می باشد (حتی در صورتی که آمارهای موجود خلاف آن را نشان دهند).

تفکر در مورد نقایص ذهنی که به تصمیمات بد منتهی می شوند را به یک عادت روزمره تبدیل کنید.

نسبت به فرضیات اشتباهی که در مورد افراد یا اتفاقات می گیرید و توانایی خودتان برای هدفمندتر بودن، آگاهی مناسبی را کسب کنید.

حالت متضاد را هم در نظر بگیرید

زمانی که شما تصمیم گرفته باشید که یک چیز درست است، احتمالا همواره بر این اعتقاد خودتان خواهید ماند.

این یک اصل روانشناسی می باشد که به عنوان ثبات عقیده شناخته می شود.

تغییر یک عقیده سخت تر از ایجاد یک عقیده می باشد، و به همین دلیل شما برای ایجاد عقایدی که قبلا وجود نداشته اند، شانس بیشتری دارید.

برای مثال، ممکن است فرض کنید که یک سخنران عمومی بدی هستید، به همین دلیل از صحبت کردن در جلسات اجتناب می کنید.

یا ممکن است این عقیده را داشته باشید که شما در روابط فرد بدی هستید، به همین دلیل سعی خواهید کرد که به قرار ملاقات ها نروید.

همچنین شما یک سری عقاید در مورد گروه های خاصی از افراد پیدا کرده اید. شاید بر این باور باشید که “افراد در کارشان خودشیفته می باشند” یا “افراد ثرورتمند مضر و شرور هستند.”

عقایدی که شما فرض می کنید همواره درست هستند یا صد در صد دقیق هستند، می توانند منجر به گمراهی شما شوند. بهترین روش برای به چالش کشیدن عقاید خودتان، بحث کردن حالت متضاد می باشد.

در صورتی که متقاعد شده باشید که نباید در یک جلسه صحبت کنید، در مورد تمامی دلایل مربوط به این کارتان بحث کنید.

یا در صورتی که بر این باور باشید که افراد ثروتمند بد هستند، دلایلی که افراد ثروتمند می توانند مهربان یا مفید باشند را در یک لیست بنویسید.

در نظر گرفتن حالت متضاد به شما کمک خواهد کرد تا عقاید نامفید خودتان را از بین ببرید و بتوانید یک دید متفاوتی نسبت به موقعیت های موجود داشته باشید و در نهایت تصمیم بگیرید که یک کار متفاوتی انجام بدهید.

احساسات خودتان را برچسب گذاری کنید

اغلب افراد تمایل دارند که به جای استفاده از کلمات احساسی همانند، دوست داشتن یا نگرانی، از جملاتی همانند “در معده من پروانه پرواز می کند” یا “در گلوی من یک لامپ روشن است” برای توصیف وضعیت عاطفی شان استفاده کنند.

اکثر افراد بالغ نمی توانند احساسات خودشان را به راحتی بیان کنند. ولی برچسب گذاری احساسات شما می تواند یک عامل کلیدی برای تصمیمات بهتر باشد.

احساسات شما نقش مهمی را در انتخاب های صورت گرفته توسط شما دارند. مطالعات صورت گرفته بدون هیچ نوع تناقضی نشان داده اند که اضطراب باعث می شود افراد به صورت ایمن رفتار کنند.

همچنین اضطراب از یک بخش خاص از زندگی فرد، به سایر بخش های زندگی وی جریان می یابد.

بنابراین در صورتی که نسبت به رهنی که گذاشته اید نگران باشید، احتمال اینکه با یک فرد دیگری قرار ملاقات بگذارید، بسیار کم می باشد چرا که فکر خواهید کرد این کار ریسک بسیار زیادی دارد.

از طرف دیگر، هیجان می تواند منجر به تخمین بیش از حد شانس موفقیت شما شود.

حتی در صورتی که احتمال موفقیت محدودی وجود داشته باشد، در صورتی که در مورد نتیجه بالقوه هیجان زده باشید، ممکن است که بخواهید یک ریسک بزرگی انجام بدهید (این مورد بیشتر در قماربازی صورت می گیرد).

برچسب گذاری احساسات خودتان را به یک عادت روزمره تبدیل کنید. به ناراحت، خشمگین، خجالت زده، مضطراب یا ناامید بودن احساسات خودتان توجه کنید.

بعد از آن یک دقیقه را صرف تفکر در مورد این موضوع کنید که این عواطف چه تاثیری بر روی تصمیمات شما دارند.

با خودتان همانند یک دوست قابل اعتماد صحبت کنید

در زمانی که با موقعیت های تصمیم گیری سختی مواجه می شوید، از خودتان بپرسید که “به چه نحوی می توانم به یکی از دوستانم بگویم که چه کسی این مشکل را دارد؟

” زمانی که خودتان را در هنگام ارائه توصیه و نصیحت به یک فرد دیگری تجسم کنید، راه حل های مفیدی وارد ذهن شما خواهند شد.

با خودتان همانند یک دوست قابل اعتماد صحبت کنید و سعی کنید که عواطف خودتان را بروز دهید.

این کار به شما اجازه خواهد داد تا از موقعیت تصمیم گیری فاصله بگیرید و یک فرصتی را برای انجام کار خودتان به صورت هدفمندتر داشته باشید.

همچنین این کار باعث خواهد شد که با خودتان مهربان تر شوید. در حالی که ممکن است بخواهید موارد منفی به خودتان بگویید، همانند “این مورد هیچ وقت کارایی نخواهد داشت.

شما نمی توانید کار درستی انجام بدهید”، ولی این شانس را خواهید داشت که چنین جمله ای به دوستتان نگویید.

در صورتی که با یک دوست صحبت کنید، شاید به وی بگویید که “تو باید این را انجام بدهی. من می دانم که تو می توانی این کار را انجام بدهی.” مشاوره شغلی و تحصیلی

ایجاد یک مکالمه درونی مهربانانه زمانبر می باشد. ولی زمانی که خود دلسوزی را به یک عادت روزمره تبدیل کنید، مهارت های تصمیم گیری شما بهبود خواهند یافت.

نویسنده: امی مورین[1]

آخرین به روز رسانی: 11 اکتبر 2017

ناگفته های افسردگی نوجوانان

۱,۵۹۸ بازديد
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانشناختی در کودکان و نوجوانان است.

از دهه قبل، همزمان با افزایش شیوع افسردگی در سنین پایین تر توجه زیادی به تشخیص و درمان افسردگی در کودکان و نوجوانان جلب شده است.

بر اساس جدیدترین آمارها، در طی دهه ی اخیر افسردگی در سراسر جهان رشد قابل توجهی داشته است.

تا حدی که شعار سازمان بهداشت جهانی در سال گذشته، افسردگی و درمان آن را هدف اصلی خود قرار داد.
آیا نوجوان من افسرده است؟

به طور کلی باید گفت افسردگی بیماری خاموشی است که در نوجوانان با علایمی از جمله تغییردر الگوهای خواب و اشتها، از کوره در رفتن و عصبی شدن، ضعف و بی حالی، بی رغبتی به علاقمندی های قبلی، احساس مستمر غم و ناراحتی، شکایات جسمی مکرر، افت تحصیلی، انزوا و گوشه گیری بروز می کند.

نوجوان افسرده، ممکن است با مراجع قدرت در خانه و مدرسه به مشکلات جدیدی برخورد کند.

روابط دوستانه اش را از دست بدهد، افت تحصیلی شدیدی را تجربه کند و در لاکی از انزوا و تنهایی پیش رونده فرو رود.

افسردگی درمان نشده در دوران نوجوانی می تواند خطر ابتلا به اسکیزوفرنی را افزایش دهد.

نوجوانان افسرده تمایل بیشتری به خود کشی، مصرف مواد، روابط جنسی متعدد و دوستی های نامتعارف دارند و از این طریق سعی در افزایش هیجان و به عبارتی ترشح میزان بیشتری از سروتونین در مغز خود احساس می کنند.

آنچه مساله را سخت تر می کند همایندی نشانگان افسردگی با برخی بیماری های جسمی مانند مشکلات تیروئیدی، کم خونی و نشانگان بلوغ است.

لازم است والدین بتوانند بی حوصلگی و احساس غم عادی را از علایم افسردگی تشخیص دهند، از طریق چکاپ کامل جسمی، وجود سایر بیماری ها را بررسی کنند .

در صورت سلامت جسمی کامل، فرزندشان را برای درمان نزد روانپزشک ببرند.
آیا مراجع به روانشناس ضروری است؟

در صورت ابتلای نوجوانان به افسردگی، مراجعه ی همزمان به روانپزشک و روانشناس یا مشاور کاملا ضروری است.

از آنجا که افسردگی از جمله اختلالات روانی بسیار مقاوم دربرابر درمان است، لازم است تا در کنار دریافت دارو به منظور تنظیم خلق، از مراجعه به روانشناس نیز بهره ببرید.

روان درمانی فرد افسرده نیازمند صبر، حوصله و تخصص کافی است و عدم درمان آن می تواند منجر به شکل گیری اختلال شخصیت افسرده در سنسن بزرگسالی شود که امری مادام العمر و غیر قابل تغییر است.
آیا باید از داروهای ضد افسردگی ترسید؟

بسیاری از والدین از مصرف داروهای روانی نگرانی های زیادی دارند.

آن ها مصرف دارو در جهت درمان مشکلات روانی را امری فاجعه آمیز می دانند و از مصرف دارو توسط نوجوان خودداری می کنند.

واقعیت موجود در مورد داروهای ضدافسردگی ان است که این داروها در شرایطی که نوجوان تان به دلیل کمبود سروتونین مغزی، قادر به کنترل خلق و خوی خود نیست، به او کمک می کنند تا یتواند کنترل بیشتری بر خلق اش داشته باشد.

این دارو ها اعتیادآور نیستند و در صورت تکمیل دوره ی درمان، می توانند از افسردگی های بعدی پیشگیری کنند.
جدیدترین روش های روانشناسی کودک
روانشناس برای نوجوان افسرده چه کاری انجام می دهد؟

گرچه مصرف داروهای ضد افسردگی می تواند به تنظیم خلق فرد کمک کند.

اما ممکن است علت افسردگی مسایلی از جمله تغییرات بلوغ، مشکل در دوست یابی، درک نشدن توسط والدین، تجربه ی واقعه ای ناگوار، مشکلات خانوادگی، مشکلات مربوط به برنامه ریزی و.. باشد.

به همین دلیل مصرف دارو به تنهایی کفایت نمی کند و لازم است تا به کمک روانشناس، عامل اصلی به وجود آورنده ی افسردگی درمان شود.

آنچه لازم است به عنوان والد انجام دهید

به عنوان پدر و مادر فرزندی که با افسردگی دست به گریبان است، لازم است بدانید که توصیه، نصیحت و پند و اندرز، نه تنها اثر مثبتی ندارد بلکه بسیار مخرب است.
نوجوان افسرده ی شما در بن بستی به نام “یأس” گرفتار شده است که خارج شدن از آن نیازمند حمایت، همدلی و گوش دادن فعالانه است.
ثبت نام افراطی فرزندتان در انواع کلاس های ورزشی و فوق برنامه، نوعی از اتلاف هزینه و عدم همدلی است. بنابراین بهترین گزینه، ایجاد شبکه ی حمایتی سالمی در محیط خانواده است که در آن به صورت همدلانه و فعالانه با فرزندتان گفت و گو و به حرف های او گوش می دهید.
سعی کنید محیط خانه را شاد نگه دارید، نوجوان را در محیط های شاد همراهی کنید، ویژگی های مثبت را به او بازخورد دهید تا از این طریق خلق نوجوان تان شادتر و انرژی اش بیشتر شود.
ایجاد تغییرات دوست داشتنی در محیط خانه، چیدمان اتاق و رنگ ها می تواند تاثیر زیادی بر خلق نوجوان تان داشته باشد و حالات غم و افسردگی را در او کاهش دهد.
بجای گرفتن گوشی، قطع کردن اینترنت و رفتارهای حاکی از عدم اطمینان، احساس اعتماد و بزرگی را به فرزندتان القا کنید. رفتارهای کنترل گرانه می تواند منجر به تشدید انزوا خواهی و افسردگی در نوجوانان شود.
ممکن است انتظارات رفتاری شما از یک نوجوان استقلال خواه متناسب با ویژگی های او نباشد.

نوجوانان نیاز دارند از جانب والدین آزادی عمل بیشتری در زمینه ی رفت و امد، لباس پوشیدن، دوست یابی و.. داشته باشند.

در صورتی که فراموش کرده اید فرزندتان دیگر کودک نیست و وارد برهه ی جدید و چالش برانگیری به نام “نوجوانی” شده است.

بهتر است در قوانین خانوادگی تجدید نطر کنید و انتظاراتی متناسب با مقطع سنی او به عنوان یک نوجوان تعریف کنید.

ناگفته های افسردگی نوجوانان
نوجوانان و تغییرات دوران بلوغ
با کودک سه ساله ام چگونه برخورد کنم؟
هر آنچه لازم است در مورد کودک خجالتی بدانید
با کودک پرخاشگر چگوه برخورد کنم؟

سرماخوردگی روانی را جدی بگیرید

افسردگی از جهت میزان شیوع به عنوان سرماخوردگی روانی شناخته می شود.

همانطور که اگر فرزندتان سرما بخورد، حداقل به مدت چند روز، تکالیف را کم اهمیت تر می دانید و بر بهبود وضعیت جسمی او تمرکز می کنید، افسردگی نیز چنین برخوردی را می طلبد.

افسردگی درمان نشده در نوجوانان می تواند مشکلات متعدد دیگری از جمله اعتیاد، افت تحصیلی، طرد شدگی، روابط نامناسب و.. را نیز به دنبال داشته باشد.

در صورتی که نوجوان تان افسرده است، بهتر است تمرکزتان را از مسایلی مانند تکالیف انجام نشده، درس های عقب مانده و کلاس های نرفته بردارید.

فقط و فقط بر ارتباط تان متمرکز شوید.

سعی کنید از طریق گوش دادنی عمیق، دنیای ذهنی نوجوان افسرده را درک کنید.

با او در این دنیا، راه بروید، ناراحتی هایش را درک کنید و به او کمک کنید تا راه حلی به جز یأس و غم را انتخاب کند.

از دیدگاه روانشناسی واقعیت نگر، افسردگی یک انتخاب است.

ممکن است نوجوان شما در مواجهه با موقعیتی جدید و به دلیل ضعف در مهارت های حل مساله، افسردگی را به عنوان یک راه حل انتخاب کرده باشد.

شما می توانید در قالب فردی شنوا، پذیرنده و غیر قضاوت گر، به او کمک کنید تا راه حل های جدیدی را کشف و جایگزین راه حل افسردگی کند.

6 دلیل برای چاق شدن افراد بعد از ازدواج

۱,۵۷۷ بازديد
معمولا زوجین ازدواج کرده، بیشتر فعالیت های خودشان را معطوف در کنار یکدیگر بودن و خوردن یک وعده غذایی مناسب در کنار یکدیگر می کنند.

بعد از پایان یک روز شلوغ کاری، هیچ چیز آرامش بخش تر از شام خوردن با شخصی که دوستش دارید و صحبت کردن با وی در مورد روزی که پشت سر گذاشته اید، نخواهد بود.

یک مطالعه ای که سال 2012 در مجله چاقی[1] چاپ شد، نتیجه گیری کرده بود زوجین ازدواج کرده ای که به مدت دو سال یا بیشتر در کنار هم بوده اند، نسبت به افراد مجرد بیشتر در معرض افزایش وزن قرار دارند.

براساس نتایج این مطالعه، زنانی که در 20 تا 30 سالگی ازدواج می کنند، در طول 5 سال اولیه ازدواج شان 24 پوند به وزن آنها اضافه می شود، در حالیکه وزن زنان به میزان 30 پوند افزایش می یابد.

از طرف دیگر، زوجین ازدواج نکرده که برای یک مدت طولانی درکنار یکدیگر زندگی می کنند، معمولا به چنین مشکلاتی دچار نمی شوند. ولی سوالی که مطرح می شود عبارت از این است که چرا این مورد صورت می گیرد؟


[--]والدین تمایل دارند که کارها را باهم انجام بدهند.
[--]

در اکثر موارد این مورد خوبی نمی باشد، ولی در رابطه با موارد تغذیه ای، موردی که معمولا وجود دارد یک شوهری است که تمایلی به تمام کردن غذاهای خاصی ندارد، چرا که علاقه شدیدی نسبت به آن غذاها دارد. در صورتی که همسر وی یک کیک درست کند، شوهر وی هم به وی کمک خواهد کرد، و بالعکس.

همچنین مجله چاقی ادعا می کند که زوجین نسبت به یکدیگر حالت راحتی پیدا می کنند، زمان زیادی را صرف خوردن غذا در جلوی تلویزیون می کنند که در نهایت مقدار غذای مصرفی آنها را افزایش می دهد

(که در برخی مواقع غذای خوشمزه و ناسالمی می باشد) و هیچ توجهی به زمان صرف شده برای غذا خوردن نمی کنند.قطعا این موردی یکی از روش های افزایش وزن می باشد.

[--]در یک رابطه ازدواج دوست داشتنی، یک همسر می خواهد تا مرد خودش را راضی کند.
[--]

آنها می گویند که عشق از طریق شکم ایجاد می شود. اکثر زنان بعد از ازدواج کردن، شروع به آشپزی و درست کردن وعده های غذایی خوشمزه، خوراکی های لذت بخش و سایر غذاهای چاق کننده می کنند که واقعا خوشمزه هستند، ولی منجر به جمع شدن چربی در اطراف شکم می شوند.

اکثر افراد تا زمانی که وزن خودشان را ندانند، حتی متوجه نمی شوند که وزن آنها در حال افزایش می باشد. آنها تا زمانی که متوجه چاق شدنشان بشوند، از مصرف غذاهای خوشمزه که توسط همسر محبوب شان پخته و در اختیار آنها قرار داده می شود، لذت می برند.

[--]در رابطه ازدواجی بدون عشق، افراد به دلیل ناامیدی زیاد غذا می خورند
[--]

اکثر افراد، به خصوص زنان، زمانی که افسرده، عصبانی و یا ناراحت هستند، زیاد غذا می خورند...

زمانی که آنها به این مسئله فکر می کنند که همسرشان علاقه خودش را به وی از دست داده است، آنها به جای تلاش برای به دست آوردن شکل بدنی مناسب یا بحث کردن در رابطه با مواردی که اشتباه می باشد، ناراحتی خودشان را از طریق خوردن غذای بیشتر جبران می کنند.

به همین دلیل وزن آنها افزایش پیدا می کند و جذابیت آنها برای مردشان از بین می رود، که در نهایت کمتر مجذوب همسر خودش می شود و یک سیکل بی پایانی از ناامیدی و خوردن را ایجاد می کند.

البته در صورتی که یکی از والدین تصمیم بگیرد که کار عاقلانه ای بکند و در مورد مشکل بحث کند، یا در صورتی که زوجین تصمیم بگیرند که به مشکل موجود خاتمه بدهند، این سیکل از بین خواهد رفت.

[--]مواردی که در حین بارداری اتفاق می افتند
[--]

احتمالا شما نسبت به تمایلاتی که در طول دوره بارداری صورت می گیرد، مطلع می باشید. اکثر زنان تمایلی به مقاومت در برابر این تمایلات ندارند و به همین دلیل بعد از تولد نوزادشان با یک سری مشکلاتی مواجه می شوند.

در برخی مواقع، مردان در حین باردار بودن همسرشان دچار چاقی می شوند، چرا که همسر خودشان را در حین خوردن غذاهای خوشمزه و لذت بردن از آن غذا می بینند و این مورد منجر به ترغیب شدن آنها برای خوردن آن غذاها به همراه همسران می شود.

[--]تلف کردن غذا یک نوع بیهوده تلف کردن می باشد!
[--]

افراد خانواده (به معنای افراد ازدواج کرده ای که دارای فرزند و یا بدون فرزند می باشند) دوست ندارند که غذا را دور بیاندازند. معمولا زنان تمایل دارند تا پسماند غذایی همسرشان و بچه های خودشان را بخورند، و به همین دلیل غذا تلف نمی شود.

این امر معمولا منجر به خوردن غذای بیش از حد می شود و در نهایت منجر به افزایش وزن زنان می شود.

[--]قطعیت و راحت بودن با چاقی خودتان!
[--]

زمانی که زوجین برگه ازدواج را امضاء می کنند، شوهران (حداقل به صورت غیرهوشیارانه) شروع به این تفکر می کند که ازدواج برای زندگی است و آنها می توانند استرس در مورد از دست دادن آن شخص را متوقف کنند. زمانی که این امر منجر به مرتب شدن، فریب دادن و موارد دیگری می شود، در نهایت منجر به تنبل شدن فرد می شود.

همچنین این امر باعث می شود که افراد اهمیت کمتری نسبت به میزان غذای مصرفی خودشان قائل باشند – به همین دلیل آنها یک مقدار چاق تر می شوند، آنها ازدواج کرده اند و همسر / شوهرشان مجبور هستند که در هر صورت آنها را دوست داشته باشند. این حالتی است که در اکثر موارد صورت می گیرد.

افزایش وزن در ازدواج می تواند منجر به ایجاد مشکلات بیشماری شود. این مورد در مرحله اول منجر به از دست دادن اعتماد نسبت به شخصی می شود که مثل قبل زیبایی مناسبی ندارد. علاوه بر این، افزایش وزن منجر به ناامیدی، زندگی جنسی بدتر و بروز سایر مشکلات می شود.

خوشبختانه، اکثر زوجین زودتر یا دیرتر، به احساسات مشترک دست پیدا می کنند، به همین دلیل آنها رفتارهای خودشان را تغییر می دهند و وزن خودشان را کاهش می دهند و بهترین گزینه ممکن، کاهش وزن زوجین همراه با یکدیگر می باشد – این غذا نیست که منجر به مرتبط شدن آنها به یکدیگر می شود، بلکه این سبک زندگی سالم است که آنها را به هم مرتبط می کند.

منبع:مرکزمشاوره ستاره ایرانیان

جر و بحث با همسر

۱,۵۷۱ بازديد

با سلام خدمت شما دوست عزیز

احساسات شما قابل درک می باشد و حساسیت های شما برای ما قابل درک می باشد اما بهتر است بجای بحث و دعوا که ممکن است همسرتان را از شما دور کند یک محیط امن و جذاب برای همسرتان بسازید و زمانی را که همسرتان به خانه می آیند را بجای بحث و دعوا با کارهای که برای ایشان جذابیت دارد و به آنها علاقه دارند سعی کنید محیط خانه را برای او امن و جذاب کنید این جذابیت می تواند با دیدن یک فیلم ، پختن یک غذا ، تغییر در رابطه جنسی، ابراز احساسات و هرچیزی که برای همسرتان خوشایند است و به آن علاقه دارند و در این زمان همسرتان آمادگی بیشتری برای صحبت کردن دارند و اینکه امکان فکر کردن به این موارد برایشان کمتر می شود . سعی کنید در یک زمان و در آرامش و بدون توهین با ایشان در مورد این موضوع صحبت کنید و احساسات خود را با ایشان در میان بگذارید و بیان کنید که این اتفاق اگر رخ بدهد در دیدگاه شما چه معنایی دارد تا ایشان اطلاعات بیشتری در این مورد از شما کسب کنند . دقت کنید که با بحث و قهر کردن شما در اول موضوع اصلی فراموش می شود و دوم همسرتان به مرور زمان می تواند از شما دورتر شود.

در این مسیر بهتر است به صورت حضوری برای بررسی دقیق رفتارهای خودتان و همسرتان با روانشناس صحبت کنید تا به صورت جزیی تر و دقیق تر نسبت به سبک شخصیتی هریک از شما مشاوره دریافت کنید.

درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

02122354783

شاد باشید

اختلاق شخصیت دو قطبی

۱,۵۶۱ بازديد

با سلام خدمت شما دوست عزیز

برای تشخیص گذاری اختلاق شخصیت دو قطبی نیاز به بررسی دقیق علایم می باشد و مدت زمان مشخص و شدت مشخص می باشد بهتر است برای بررسی دقیق علایم خود به صورت حضوری به روانشناس مراجعه کنید تا با بررسی دقیق تشخیص گذاری دقیق انجام شود . ممکن است تنها به دلیل قطع ارتباط خود دچار بحران عاطفی شده باشید که در حالت شدید می تواند با افسردگی همراه باشد . گوشه گیری، کمبود اعتماد به نفس، پایین امدن احساس رضایت از خود، کاهش یا افزایش میل به غذا و خواب، گریه و داشتن خلق افسرده، افکار، خودکشی و... در صورتی که علایمی شبیه اینها در شما وجود داشت بهتر است حضوری مراجعه کنید . تفاوت های ریزی بین انواع مشکلات روانی وجود دارد که تنها به کمک متخصص بالینی قابل تشخیص گذاری می باشد. شما می توانید با گذراندن یک دوره مشاوره اعتماد به نفس خود را با شناخت کافی نسبت به خودتان بازشناسی کنید و آن را بدست آورید.

درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
02122354783

شاد باشید